Tuesday, August 26, 2008

!!! "تنور انتخابات را گرم نکنند" الا در ‏روز نهايي


آقاي عبدالله رمضان زاده، از چهره هاي جدي اصلاح طلبي در ايران در مورد حضور آقاي خاتمي در انتخابات گفته ‏است: "بايد براي آمدن اوتلاش کرد؛ هر چند خاتمي ترديدهايي دارد که ما بايد سعي کنيم آن ترديدها رفع شوند." من اما ‏به عنوان يک شهروند، اين جمله را چنين اصلاح مي کنم: بايد براي برگزاري يک انتخابات سالم و آزاد تلاش کرد؛ هر ‏چند مردم ايران، ترديد هايي دارند که آقاي خاتمي و طرفداران حضور ايشان در انتخابات، بايد سعي کنند آن ترديد ها ‏رفع شوند.من نيز همانند ميليون ها نفر، چه در دوم خرداد 76 و چه چهار سال پس از آن ـ اگر چه بار دوم با ترديد بسيار ـ به آقاي ‏خاتمي راي دادم. هنوز هم برغم بحث هاي مختلفي که در ارتباط با شخص محمد خاتمي مطرح مي شود بر اين باورم که ‏وي با نيت "اصلاح" آمد اما به دلايل متعدد، چشم را هم کورکرد و رفت. اما بار سوم، بار ديگريست؛ چرا؟ روزگاري يکي از نزديکان آقاي خاتمي، ضمن مصاحبه اي از من خواست دکمه ضبط را بزنم تا جواب سئوال مکرري ‏در مورد علت برخوردهاي آقاي خاتمي را بدهد. دکمه را زدم. وي به صراحت گفت: محمد خاتمي، يک دست در دست ‏نظام و يک دست در دست مردمان دارد. او را از دو سو مي کشند. عاقبت در نقطه حساسي، او دستش را از يکي از اين ‏دودست بيرون خواهد کشيد. از او پرسيدم: با شناختي که از وي داريد، فکر مي کنيد باکدام دست خواهد رفت؟ اندوهي ‏در چشمانش پديدار شد و آهسته گفت: دست نظام.‏ او راست مي گفت. محمد خاتمي همان گونه که بعدها خود به صراحت گفت نظام را انتخاب کرد و بدون قيد و شرط.‏ حال درست به همين دليل است که امروز هم که کساني مي خواهند به اصرار "سيد خندان مظلوم" را که اهل فرهنگ و ‏کلام است و ضد البته سخت باورمند، به ورود به عرصه انتخابات تشويق کنند، پيش از هر چيز بايد جواب اين سئوال را ‏بدهند که معادله دودست خاتمي، به نفع کدام دست حل شده است؛ ملت يا نظام؟ آيا آقاي خاتمي اين بارآمادگي رودرويي قانوني با حزب امنيتي ـ نظامي حاکم بر کشور را که از حمايت کامل رهبر ‏جمهوري اسلامي نيز برخوردار است دارد يا ‏خير؟ آيا در فرهنگ لغت وي کلمه "تقلب" جاي "بداخلاقي انتخاباتي" را گرفته است يا خير؟ آيا به عنوان رئيس ‏جمهور، توان ايستادگي قانوني در برابر نيروهاي موازي اطلاعاتي ـ امنيتي را دارد؟ اگر فردا، حکم حکومتي آمد که ‏فلان روزنامه را ببنديد و بهمان کس را به کابينه راه دهيد، پاسخ همان خواهد بود که پيش از اين، يا اتفاق ديگري قرار ‏است روي دهد؟ اگر نيت بر آن بود که کانون مدافعان حقوق بشر همچنان مجوز نداشته باشد، کانون نويسندگان ايران، ‏در آهستگي بودنش را پچپچه کند، نهضت آزادي ايران، غيرقانوني بماند، سعيد مرتضوي، همچنان قاضي مقبول باشد، ‏سردارزارعي ها، از مجازات دور بمانند ومردمان، همچنان ساکنان کشتي غيرخودي ها....آن وقت چه؟ ‏ پاسخ به سئوالاتي از اين دست ـ که هر شهروندي مي تواند ده ها نمونه اش را رديف کند ـ است که مي تواند گره گشاي ‏مسئله باشد و عامل رفع ترديد هايي که ملت دارند و رفع آن بر عهده کساني است که از آمدن خاتمي مي گويند. به زبان ‏روشن تر،اين مردمان نيستند که بايد "ترديد" هاي رئيس جمهور را برطرف کنند؛ اين سياستمدارانند که بايد در حرف و ‏در عمل مردم را متقاعد سازند که بار سوم، ديگر گونه خواهد بود. نه اينکه حتي مدافعين حضور آقاي خاتمي در ‏انتخابات نيز، سخني در باب تحليل شان در مورد تغيير شرايط و اينکه چرا اين بار، بازي، صورتي ديگر خواهد داشت، ‏نگويند. ‏ و تا روزي که اين جواب ها را بگيريم، پيشنهاد من به آقاي خاتمي اين است که وارد اين ميدان نشوند؛ بخصوص آنکه ‏امروز ـ به گفته خودشان ـ فروع جاي اصول را گرفته و سليقه‌ها عين حقيقت و اصل به حساب مي آيد و "چه بسا، ‏اصول و ارزش‌هاکه در پاي سليقه‌ها و كج‌تابي‌‌ها قرباني" مي شود.در چنين شرايطي اتفاقا "رهبران اصلاحگر و ‏روشن‌بين و راستين كساني هستند كه با درك شرايط زمان و مكان و نيازهاي مبرم و خواست و مصلحت جامعه، مطلبي ‏را بيان و تبيين مي‌كنند و جامعه به آن مي‌گرايد يا احساس مي‌كند كه حرف دل او زده مي‌شود." ‏ و من مي افزايم: اين رهبران روشن بين، کاري را که مي توانند در عرصه روشنگري در کناره ساحل آلوده سياست ‏امروز جمهوري اسلامي انجام دهند، با کارهايي که نمي توانند ـ تاکيد مي کنم ـ نمي توانند در جايگاه "تدارکاتچي" و ‏گوش به فرمان رهبر انجام دهند، تاخت نزنند.‏ آقاي خاتمي که امروز مي توانند به فصاحت تمام، دردهاي ملتي رنجديده را بازگوکنند، فردا در جايگاه رئيس جمهور چه ‏خواهند کرد اگر همچنان درهاي دولت شان بر اين پاشنه بچرخد که تعهد ايشان به رهبر، پيش تر از تعهد ايشان نسبت به ‏قانون و راي مردمان باشد؟ چه خواهد شد اگر باز قصه همان باشد که بود: "يا تفاهم حاصل بود يا اگر اختلاف نظري ‏باقي مي‌ماند، بر اساس تعهدي كه وجود داشت، ملاك عمل نظر رهبري بود." مگر نه اينکه از ديد ايشان "رهبري نسبت ‏به خيلي مسائل نقد و نظر داشته‌اند؛ حق ايشان هم هست و در نظام جمهوري اسلامي رهبري جايگاه والا دارد و انتظام ‏امور بستگي به رعايت اين جايگاه دارد"؟ ‏ آن "بدفهمي يا كج‌رفتاري" که "آينده جامعه و نظام ما را تهديد مي‌كند" تغيير کرده است؟ اگر کرده است بايد بگوييد تا ‏ترديد ها رفع شود؛ اگر هم کاسه همان کاسه است و آش همان، آن وقت "آيا در اينجا لوازم حق حاكميت مردم بر ‏سرنوشت كه آزادي به معني درست كلمه از مهمترين آنهاست، تأمين مي‌شود؟" آيا "جامعه بناست با شعار اداره شود يا ‏واقعا راهكارهاي عيني و علمي براي پيشرفت و توسعه، اعتلاي جايگاه ايران و بالا بردن موقعيت ملت در داخل و ‏خارج و افزودن حرمت آنان در عرصه جهاني و افزايش ضريب امنيت ملي و تأمين آينده مردم وجود دارد"؟ آقاي خاتمي! شما در اينجا نيز باز بهترين نتيجه گيري ها را کرده ايد: "طبيعي است كه اعتقاد يا عدم اعتقاد به اين امر، ‏هر كدام موجب ساختارهاي متناسب با آن و نيز رفتارهاي مناسب با آن خواهد شد."‏ و درست بر همين اساس است که من شهروند به شما و همه آنان که باز مي خواهند "تنور انتخابات را گرم نکنند" الا در ‏روز نهايي، مي گويم: تا ترديد هاي ما باقيست، تا شما پاسخ عيني و علمي براي ترديد ما پيش رو ننهاده ايد، حق نيز ‏همين است که نگران "عدم همراهي مردم" با خود باشيد. ‏ اندوهناک است، اما چنين است.؟؟؟؟؟

!!!دگرگوني در قرارداد هاي نفتي ايران و توجيهات دولت در اين رابطه

خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، به نقل از خبرگزاری چينی «شينهوا» می نويسد که برای نخستين بار در ۳۰ سال گذشته، دولت جمهوری اسلامی ايران قصد دارد برای بهره برداری از ميدان های نفتی خود در دريای خزر با همکاری چين و هند، به قرار دادهای مبتنی بر «مشارکت در توليد» متوسل شود. خبرگزاری چينی، در گزارش خود، بر سخنان حجت الله غنيمی فرد، معاون سرمايه گذاری شرکت ملی نفت ايران تکيه می کند. تغيير قراردادهای نفتی؟ بعد از انقلاب ۱۳۵۷ خورشيدی، دولت جمهوری اسلامی در روابط خود با شرکت های نفتی بين المللی به قرار دادهای معروف به «بيع متقابل» (بای بک) روی آورد. در اين گونه قرار دادها، مالکيت بر ذخاير نفت و گاز و نظارت بر آنها به طور مطلق در اختيار ايران است و طرف خارجی تنها به عنوان پيمانکار، مسئوليت تمامی مراحل اجرای پروژه را بر عهده می گيرد و پس از راه اندازی آن، بخشی از توليد را به عنوان حق الزحمه و بهره مالی برداشت می کند. قرار داد «بيع متقابل»، از لحاظ حقوقی، سرمايه گذاری مستقيم خارجی به حساب نمی آيد و عملا نوعی مقاطعه کاری است. تبديل «بيع متقابل» به شکل منحصر به فرد همکاری ميان ايران و شرکت های نفتی بين المللی، ناشی از اصل ۸۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی است که اعطای امتياز به خارجيان را مطلقا ممنوع کرده است. شرکت های نفتی بين المللی، طی سه دهه گذشته، در امضای قرار دادهای بيع متقابل با ايران شور و شوق چندانی از خود نشان نمی دادند و دولت جمهوری اسلامی را تشويق می کردند به قرار دادهای دراز مدت مبتنی بر «مشارکت در توليد» روی بياورد که ضمن تفويض مسئوليت بيشتر به طرف خارجی در عمليات مربوط به اکتشاف، توسعه و توليد نفت، سهم او را نيز در منافع حاصل از اين عمليات بيشتر می کند. بخش مهمی از تکنوکراسی ارشد جمهوری اسلامی، که محدوديت های ناشی از قرار دادهای «بيع متقابل» را به خوبی می شناسد، طی دو دهه اخير بارها تلاش کرد که به منظور جذب شرکت های بزرگ نفتی به قرار داد های مبتنی بر «مشارکت در توليد» متوسل شود. ولی اين تلاش ها، با توجه به موانع حقوقی ناشی از قانون اساسی و مخالفت مراجع حقوقی عاليرتبه در جمهوری اسلامی، ناکام ماندند و تهران حاضر نشد از قرار دادهای بيع متقابل فراتر برود. خبرگزاری «شينهوا» در گزارش خود به نقل از حجت الله غنيمی فرد، معاون سرمايه گذاری شرکت ملی نفت ايران می نويسد که در منطقه خزر، به دليل پر هزينه بودن پروژه ها، دولت جمهوری اسلامی به گونه ای استثنايی می تواند «مشارکت در توليد» را بپذيرد. اين خبر، اگر تاييد شود، نشانه يک چرخش مهم در سياست نفتی جمهوری اسلامی خواهد بود. طی دو سال گذشته، به دليل اوج گيری تنش در روابط بين المللی جمهوری اسلامی، پر آورازه ترين شرکت های اروپايی و ژاپنی خود را از طرح های نفت و گاز ايران کنار کشيدند و دولت جمهوری اسلامی به ناچار، در اين عرصه، به مذاکره با شرکت های روسی، آسيايی و ترکيه ای روی آورد. با اين حال چنين پيداست که قرار دادهای «بيع متقابل» حتی برای شرکت های دست دوم نفت و گاز نيز چندان جذاب نيست. با توجه به نياز شديد ايران به جذب سرمايه برای توسعه ميدان های نفتی و گازی اش، دولت جمهوری اسلامی به احتمال فراوان مجبور خواهد شد اشکال حقوقی قابل انعطاف تری را برای همکاری با شرکت های خارجی بپذيرد. ولی در ورای اين تحول حقوقی، ورود سرمايه و تکنولوژی خارجی به ميدان های نفت و گاز ايران بيش از هر چيز در گرو کاهش تنش ميان اين کشور با جامعه بين المللی و به ويژه قدرت های بزرگ اقتصادی است.؟؟؟؟؟؟

!!!بخشهايي از اظهارات رهبر

آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ايران در سخنانی که متن کامل آن يکشنبه شب منتشر شد از محمود احمدی نژاد، رییس جمهورکشور خواست تا برای پنج سال آينده برنامه ريزی کند. اين اظهار نظر صريح رهبر ايران خطاب به آقای احمدی نژاد که در تاريخ جمهوری اسلامی ايران بی سابقه است از سوی دفتر آيت الله خامنه ای بر روی سايت اينترنتی وی قرار گرفت و خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، به فاصله کمی آن را انتشار داد. اما ساعاتی پس از قرار گرفتن اين خبر بر روی سايت ايرنا، که در رسانه های خارجی نيز بازتاب يافت، هم سايت رهبر ايران و هم خبرگزاری جمهوری اسلامی اقدام به حذف آن از صفحات اصلی خود کردند. انتشار متن کامل اظهارات آقای خامنه ای در ستايش از دولت نهم و لزوم برنامه ريزی آن برای پنج ساله دوم در حالی صورت می گيرد که گروه ها و احزاب مختلف سياسی در ايران به مناسبت های مختلف در باره انتخابات سال آينده رياست جمهوری اظهار نظر کرده و از تلاش جدی خود برای معرفی نامزد انتخابات خبر می دهند. «فکر نکنيد که امسال، سال آخر دولت است» آيت الله خامنه ای روز شنبه، دوم شهريور ماه، بنا به سنت هر سال خود و در آستانه هفته دولت با رييس جمهوری اسلامی و وزيران دولت نهم ديدار و علاوه بر ستايش کامل از عملکرد محمود احمدی نژاد، خواستار توجه آنها به مسائل اقتصادی و پذيرش پاره ای از انتقادها شد. اما آنچه که از محورهای سخنان رهبر جمهوری اسلامی ايران بود و در گزارش های اوليه خبرگزاری های رسمی و نيمه رسمی ايران منتشر نشد، سخنان وی در خصوص ادامه کار دولت محمود احمدی نژاد پس از پايان دوره اول او بود که يکسال به خاتمه آن باقی مانده است. آقای خامنه ای گفت: «آنچه که در مورد سال آخر اين دوره بايد به شما عرض بکنم، چند نکته است. يکی اينکه در اين سال آخر با روحيه سال اول کار کنيد. البته احساس می کنم همين جور است؛ اما در عين حال تاکيد می کنم. فکر نکنيد که امسال، سال آخر دولت است؛ نه رهبر جمهوری اسلامی ايران خطاب به دولت محمود احمدی نژاد گفت: «مثل کسی که پنج سال ديگر بناست کار بکند، کار بکنيد؛ يعنی تصور کنيد که اين يک سال به اضافه چهار سال ديگر در يد مديريت شماست. با اين ديد نگاه کنيد و کار کنيد و برنامه ريزی کنيد و اقدام کنيد.» بر اساس روال جمهوری اسلامی ايران، آيت الله خامنه ای به عنوان ولی فقيه، حرف آخر را در تمام امور سياسی می زند و چنين اظهار نظری می تواند نشانه روشنی از تمايل وی برای ادامه کار دولت محمود احمدی نژاد به شمار رود که در سه سال گذشته بر سر پرونده هسته ای ايران موضع سرسختانه ای اتخاذ کرده و به گفته صاحبنظران، در عرصه های سياسی و فرهنگی نيز محدوديت های زيادی ايجاد کرده است. محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ و در جريان رقابتی که در آن شک و شبهه های زيادی نسبت به سلامت انتخابات وجود داشت به طور غير مترقبه ای به مقام رياست جمهوری رسيد. مخالفان آقای احمدی نژاد بويژه در جريان موسوم به اصلاح طلب، با پر رنگ کردن نقش بسيج و سپاه در جمع آوری رای برای وی، حمايت های پنهان آيت الله خامنه ای از انتخاب محمود احمدی نژاد را عاملی مهم در اين روند ارزيابی کردند. اين مسئله تا جايی پيش رفت که مهدی کروبی، رييس سابق مجلس شورای اسلامی که نفر سوم انتخابات شده بود با ارسال نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی ايران، مجتبی خامنه ای، پسر رهبر را متهم کرد که نقش اصلی را در بسيج نيروهای نظامی و شبه نظامی برای انتخاب محمود احمدی نژاد ايفاء کرده است. به رغم عملکرد تورم زای دولت نهم در حوزه اقتصادی و انتقادات گسترده ای که در طيف های مختلف سياسی از اصلاح طلبان گرفته تا محافظه کاران به سياست های داخلی و خارجی محمود احمدی نژاد وارد می شود، آيت الله علی خامنه ای همواره از فعاليت های دولت وی به صورت قاطع حمایت کرده است. رهبر جمهوری اسلامی ايران حتی در يکی از سخنرانی های خود، دولت نهم را يکی از بهترين دولت های ايران پس از انقلاب مشروطه ارزيابی کرد. محمود احمدی نژاد در زمان روی کار آمدن خود وعده داد که پول نفت را بر سر سفره مردم بياورد ولی بسياری از کارشناسان اقتصادی می گويند که پس از گذشت سه سال از مديريت دولت وی، ايران با تورم و افزايش روزانه قيمت ها دست و پنجه نرم می کند و نرخ بيکاری به شدت افزايش یافته است. جلوگيری از نفوذ افکار سکولاريستی آيت الله خامنه ای در بخش ديگری از سخنان خود خطاب به اعضای دولت نهم از آنها به دليل تلاش برای جلوگيری از «ادامه نفوذ افکار سکولاريستی» در بدنه دولت قدردانی کرد و به طور تلويحی دولت محمد خاتمی را متهم به نشر چنين افکاری کرد. وی گفت: «روند غرب باوری و غربزدگی را که متاسفانه داشت در بدنه مجموعه های دولتی نفوذ می کرد، متوقف کرديد. اين چيز مهمی است. حالا يک عده ای در جامعه، ممکن است به هر دليلی شيفته يک تمدنی يا يک کشوری باشند؛ اما اين وقتی به بدنه مديران انقلاب و مجموعه های انقلاب نفوذ می کند، چيز خطرناکی می شود. اين ديده می شد؛ خب جلويش گرفته شد.» رهبر جمهوری اسلامی ايران همچنين مواضع آقای احمدی نژاد در باره برنامه هسته ای را موفق دانست و «روحيه تهاجم» در مقابله با کسانی که آنها را «زورگويان بين المللی» ناميد را مورد ستايش قرار داد. وی اظهار داشت: «مسئله انرژی هسته ای برای ما فقط اين نبود که ما می خواستيم يک فناوری داشته باشيم، ديگران می خواستند ما نداشته باشيم؛...خب ملت ايران، دولت شما و شخص رييس جمهور، در مقابل اين زورگويی و اين تحميل و اين افزون طلبی ايستاديد؛ ...اينها آن بخش ها و اجزاء گفتمان عمومی اين دولت است که برای من اهميت دارد.» برنامه هسته ای ايران در سه سال گذشته به چالشی ميان تهران با کشورهای غربی تبديل شده است و اين احتمال مطرح شده که جمهوری اسلامی با ادامه اين برنامه به دنبال دستيابی به توانايی ساخت بمب اتمی است. هرچند ايران چنين ادعايی را رد می کند ولی شورای امنيت سازمان ملل با تصويب سه قطعنامه، تحريم های مالی و لجستيکی را بر ايران اعمال کرده است. آيت الله خامنه ای همچنين از دولت نهم خواست تا برای تورم و گرانی ها در ايران چاره انديشی کند و در اجرای طرح تحول اقتصادی که دولت آقای احمدی نژاد در صدد اجرای آن است، محتاط تر باشد. انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت آقای احمدی نژاد در ماه های اخير تشديد شده است و هفته گذشته، اکبر هاشمی رفسنجانی که رياست دو نهاد مهم مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت نظام را بر عهده دارد، وی را به خاطر قطع برق و گاز مورد سرزنش قرار داد. آقای رفسنجانی گفت: «ما می توانستيم آن قدر آب پشت سدها داشته باشيم که ديگر برق قطع نشود و اين واويلا به وجود نيايد.» برخی تحليلگران می گويند که علت حمايت صريح اخير آيت الله خامنه ای از دولت نهم مقابله با انتقادهای گسترده ای است که اخيرا عليه محمود احمدی نژاد به راه افتاده است. اما به نظر می رسد به دليل مشکلات زياد اقتصادی، بين المللی و سياسی که ايران با آن روبرو است ابراز حمايت رهبر ايران تنها مدت کوتاهی می تواند منتقدان را ساکت کند و در ماه های باقی مانده تا انتخابات رياست جمهوری دهم بايد منتظر دور تازه ای از حملات به دولت نهم بود.؟؟؟؟؟؟؟

!!!قتل هاي ناموسي در ايران و حمايت نا محسوس قانون از قاتلان اين قتلها

«او از قبل می دانست که کشته خواهد شد. فرشته دو روز قبل به مرکز نگهداری بيماران روانی، جايی که مادرش نگهداری می شود، رفته بود و از آنها خواسته بود اجازه دهند تا آنجا بماند، اما آنها به هيچ انسان سالمی پناه نمی دهند. فرشته نجاتی، بازگشته بود و ساکی از لباس هايش را به همسايه شان سپرده و گفته بود: دير يا زود من را می کشد. اين ها را يادگاری نگه دار. روز بعد، جسد او را در حالی که پدرش به اتهام رابطه نامشروع سرش را از تن جدا کرده بود پيدا کردند. بعد از سال ها زندگی با مردی که ۱۸ سال از خودش بزرگتر بود و بعد از اتهامی که پدرش به او وارد کرد، پزشکی قانونی اعلام کرد: فرشته نجاتی باکره بوده است.» فعالان حقوق زنان می گویند که در سال جاری آمار گزارش قتل های ناموسی در ایران افزايش داشته است. در حالی که روز گذشته «کميته عليه خشونت های ناموسی» آمار قتل های ناموسی در پنج ماه اول سال جاری را شش مورد ذکر کرده بود، پروين ذبيحی، فعال مسائل زنان در کردستان ايران گفت: «آماری که از طريق کميته اعلام شده ممکن است از واقعيت کمتر باشد زيرا تنها از دیروز( یکشنبه) تا به حال خبر سه قتل ديگر به دست ما رسيده که با تکميل شدن جزييات آن ها را هم اعلام خواهيم کرد.» به گفته خانم ذبيحی، در يک مورد زنی توسط همسرش از کاميون در حال حرکت به بيرون پرتاب شده و دو مورد هم خودسوزی زنان اتفاق افتاده است. با همه اين ها خانم ذبيحی می گويد:« مشخص است که آمار خيلی بالاتر از اين است.» از آخرين موارد قتل های ناموسی منتشر شده می توان به دو مورد در سنندج، سه مورد در مريوان و يک مورد در پيرانشهر اشاره کرد. در اين ميان قتل «فرشته نجاتی» از بحث برانگيز ترين موارد بود. فرشته نجاتی دختری ۱۸ ساله بود که پس از دو سال زندگی با مردی که ۱۸ سال از او بزرگتر بود، به خانه پدرش بازگشته بود. اما پدرش به اتهام رابطه نامشروعی که هيچ گاه اثبات نشد، او را سر بريد. فعالان حقوق زنان در کردستان، مراسم تشييع جنازه فرشته را اتفاقی نادر در کردستان می دانند. زيرا در روز تشيع جنازه وی تعداد زيادی از زنان، برخلاف رسوم رايج منطقه، در مراسم حضور يافتند. اين حضور غير منتظره با حمايت مردان کرد روبرو شد و به سر دادن شعارهايی عليه قوانين تبعيض آميز ختم شد. خانم ذبيحی دليل افزايش آمار را افزايش تعداد قتل های ناموسی نمی داند. وی معتقد است:« هرچند قتل ناموسی در غرب، جنوب و جنوب شرقی کشور خيلی زياد است. اما دو مسئله در اين ميان صادق است. اول اين که اطلاع رسانی زياد شده است و دوم اين که حساسيت مردم به اين موارد بيشتر از قبل است.» به اعتقاد خانم ذبيحی، قتل های ناموسی در همه جای ايران اتفاق می افتد اما آنجا که سنت، عشيره، ايل و آداب و رسوم غلط، به قتل های ناموسی مشروعيت آسمانی می بخشد، آمار بالاتر است. اين فعال حقوق زنان در مورد برخورد قانون با قتل های ناموسی گفت: «متاسفانه با تجربه ای که وجود دارد آن کسانی که می کشند و مجری اين فرهنگ هستند، می دانند که قانون با آنها هيچ کاری ندارد و حتی به نوعی مورد حمايت نيز قرار می گيرند، در نتيجه اين فرهنگ تداوم پيدا کرده و باقی می ماند. آنها می دانند که با حکمی سبک روبرو بوده و با کوچکترين شانس، تبرئه می شوند. در اين ميان هيچ حمايتی از کسانی که مورد آزار قرار گرفته اند صورت نمی گيرد و حتی کسانی که در اين زمينه دست به اعتراض می زنند، دستگير شده و مورد بازجويی قرار می گيرند.» براساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، «در صورتی که پدر يا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت ديه قتل به ورثه و تعزير محکوم خواهد شد.» در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی نيز آمده است: «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکين زن داشته باشد، می تواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره (ناراضی) باشد، فقط مرد را می تواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح نيز مانند قتل است.» به گفته کارشناسان حقوقی، اين دو ماده، به نوعی مجوز قتل های ناموسی را صادر کرده و با استناد به اين دو ماده است که مرتکبان قتل های ناموسی با کمترين مجازات روبرو شده و از چنگال عدالت می گريزند. خانم ذبيحی با اشاره به نمونه ای از اين موارد اضافه می کند: «من مردی را می شناسم که زنش را بيهوش کرده و آتش زده و بعد روی دهنش بالش گذاشته است تا خفه شود و حرف نزند. البته آن زن جان داد ولی قبل از آن با بهيار بخش صحبت کرده و همه چيز را تعريف کرده است. با همه اين ها آن مرد با پرداخت چهار ميليون تومان دیه آزاد شد خانم ذبيحی تاکيد می کند: «فرهنگ غالب، باورها و سنت های غلط و بی قانونی و عدم حمايت از زنانی که مورد خشونت قرار می گيرند باعث رواج اين ماجرا می شود.» به گفته اين فعال حقوق بشر، از سال ۱۹۹۲ تا سال ۲۰۰۱، بیش از پنج هزار قتل ناموسی، خودسوزی، سوزاندن و مثله کردن برای هتک حرمت در کردستان عراق ثبت شده است. در حالی که ميان کردستان ايران و کردستان عراق مرزی وجود ندارد، مردی که اين سوی مرز اقدام به خشونت می کند به راحتی به آن سوی مرز می رود و بعد از اين که آب ها از آسياب افتاد، باز می گردد. نقض حقوق کردها در ايران سازمان عفو بين الملل، ماه گذشته با انتشار بيانيه ای اعلام کرد: «جمهوری اسلامی به تبعيض و نقض حقوق کردهای ايران، بويژه زنان کرد، ادامه می دهد.» اين سازمان در گزارشی با ابراز نگرانی از سرکوبی فعالان مدافع حقوق کردهای ايران افزوده است:« به رغم آن که در قانون اساسی جمهوری اسلامی برابری همه ايرانيان در پيشگاه قانون در نظر گرفته شده، اما دولت ايران برای پيشگيری و رفع تبعيض عليه کردها، به ويژه پايان دادن به چرخه خشونت عليه زنان کرد، گام های لازم را برنداشته است.» در بيانيه سازمان عفو بين الملل آمده است که زنان کرد، نه تنها به دليل زن بودن و زندگی در جامعه ای پدر سالار، که به عنوان بخشی از اقليت کرد ايران، با تبعيض و چالش های مضاعف برای احقاق حقوق خود روبرو هستند. اين گزارش، به عنوان نمونه، به ازدواج های اجباری و در سنين پايين، قتل های ناموسی و خودسوزی و خودکشی زنان اشاره می کند. اين سازمان در پايان از مقام های ايران خواسته است که به تبعيض ها عليه کردها پايان دهد. در ايران ۱۲ ميليون کرد (۱۵ درصد جمعيت) زندگی می کنند که محل سکونت آنها در غرب و شمال غربی کشور است.؟؟؟؟؟؟؟

!!!يك وعده تازه ديگر روسها براي راه اندازي نيروگاه بوشهر

با اعلام خبر سفر رييس آژانس فدرال انرژی اتمی روسيه، به تهران، سفیر روسیه گفت که نیروگاه اتمی بوشهر در اوایل سال آینده میلادی وارد شبکه تولید برق ایران می شود. خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، در مورد سفر رييس آژانس فدرال انرژی اتمی روسيه به تهران از قول يک مقام مسئول که نام او را ذکر نکرد، نوشت: زمان دقيق سفر آقای کرينکو تا پايان ماه اوت تعيين می شود، اما به احتمال قوی، اين سفر اواسط شهريورماه انجام خواهد شد. وی هدف از اين سفر را بررسی پروژه نيروگاه اتمی بوشهر و مسايل مربوط به راه اندازی آن در موعد مقرر اعلام کرد. بر اساس اين گزارش، قرار است رييس آژانس فدرال انرژی اتمی روسيه، روس اتم ، در سفر به ايران، علاوه بر ديدار با مقامات سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی از نيروگاه بوشهر بازديد کند. در این ارتباط، الکساندر سادوونيکوف، سفير روسيه در تهران گفته است که تا پايان سال جاری ميلادی، آزمايش کلی همه فازهای نيروگاه اتمی بوشهر انجام می شود و اين نيروگاه در اوايل سال آينده ميلادی وارد شبکه توليد برق ايران خواهد شد. روسيه کار تکميل نيروگاه اتمی بوشهر را از ۱۰ سال پيش آغاز کرده است و با توجه به اين مدت، منابع خبری ایران می گویند، تجربه سال های گذشته نشان داده است که چندان نمي توان به قول روس ها اميد داشت. دلايل تاخير از نگاه سفير روسيه سفير روسيه در تهران با اعلام اینکه مسکو برای تکميل و راه اندازی نيروگاه بوشهر، جدی و مصمم» است، افزود: روسيه خود را در قبال تکميل و راه اندازی اين پروژه مسئول می داند و به عنوان يک طرف ذينفع، مايل است در کوتاه ترين زمان ممکن، اين پروژه را به اتمام برساند. آقای سادوونيکوف در خصوص دلايل تاخير در ساخت و راه اندازی نيروگاه بوشهر، موضوع تحريم ها عليه ايران و عدم همکاری مطلوب از سوی برخی کشورها را دخیل دانست که به گفته وی، قرار بود برخی تجهيزات نيروگاه از سوی اين کشورها تامين شود. اشاره اين ديپلمات روس، به کشور اوکراين است که از انجام تعهد خود در قبال يک شرکت روسی طرف قرارداد در نيروگاه بوشهر سرباز زده بود. الکساندر سادوونيکوف با اشاره به اينکه نيروگاه بوشهر به لحاظ منطقه جغرافيايی و استراتژيک در نقطه حساسی واقع شده است، افزود: لازم نيست همه جزئيات مربوط به پروژه بوشهر فاش شود، چون مطمئنا برخی در صدد سوء استفاده از آن هستند. موضوع افشا نشدن جزییات مربوط به نیروگاه اتمی بوشهر در شرايطی عنوان شده است که تاکنون جمهوری اسلامی ايران می گفت شفاف سازی های لازم را در خصوص این نيروگاه انجام داده است. يکی ديگر از دلايل تاخير در تکميل نيروگاه اتمی بوشهر، به گفته سفير روسيه، برخی نا هماهنگی های مربوط به طرف روس بوده است. سخنان اين ديپلمات روسيه در مورد دلايل تاخير در تکميل نيروگاه اتمی بوشهر در حالی انتشار يافته است، که سرگی کرينکو، رييس آژانس فدرال اتمی آن کشور، در خرداد سال جاری گفته بود: « تمام امور، مطابق جدول زمانی پيش می رود و هيچ گونه مساله غيرمنتظره ای وجود ندارد.» پيش از آن نيز، رضا آقازاده، رييس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ايران، نسبت به آغاز به کار مقدماتی نيروگاه بوشهر تا پايان سال جاری ابراز اميدواری کرده بود. به رغم اين سخنان، منوچهر متکی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی ايران چند ماه پیش اعلام کرد که نخستين نيروگاه اتمی ايران در بوشهر، احتمالا اوايل ماه سپتامبر، اواسط شهريور، راه اندازی خواهد شد. سه دهه ساختمان سازی نيروگاه اتمی بوشهر که از سه دهه پيش کار ساختمان و آماده سازی آن همچنان ادامه دارد، قرار است نزديک به يک هزار مگاوات برق توليد کند. قرارداد تکميل ساخت واحد اول نيروگاه اتمی در بوشهر، ژانويه ١٩٩٥ در تهران امضا شده بود. نيروگاه اتمی بوشهر بايد در تاريخ هشتم ژوئيه سال ١٩٩٩ تکميل مي شد، اما تاريخ بهره برداری از آن تا به حال بارها به تعويق افتاده است. اختلافات مالی ايران و «اتم استروی اکسپورت»، شرکت سازنده نيروگاه اتمی بوشهر، سبب شد تا طرف روسی با تعليق فعاليت های ساختمانی اين راکتور، اعلام کند که راه اندازی آن تا پايان سال ۲۰۰۸ ميسر نخواهد بود. به دنبال حل و فصل مشکلات مالی دو کشور، روسيه موافقت کرد تا سوخت نيروگاه اتمی بوشهر را به ايران ارسال کند که آخرين محموله اين سوخت، اوايل بهمن ماه سال گذشته به بوشهر رسيد. احمد فياض بخش، معاون نيروگاهی سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ايران، بهمن ماه گذشته گفت که تاکنون ۹۳.۶۷ درصد از عمليات ساخت نيروگاه بوشهر به پايان رسيده است. به گفته او، «کل مبلغ پروژه در ابتدا يک ميليارد و دويست ميليون دلار بوده که به تدريج پرداخت شده است و کمتر از ده درصد مبلغ اين قرارداد افزايش داشته است.» در ارتباط با بد قولی مکرر روسيه، بسياری گمانه زنی می کردند که مسکو از طريق به تاخير انداختن اين پروژه به ايران فشار می آورد تا غنی سازی را متوقف کند. جمهوری اسلامی ايران از زمان ارسال سوخت اتمی توسط روسيه از سوی کشورهای غربی بيشتر تحت فشار قرار گرفته است تا برنامه غنی سازی اورانيوم را به حال تعليق در آورد. ايران توافق کرده است که پس مانده سوخت مصرف شده را به روسيه بازگرداند تا ثابت کند که پلوتونيوم را برای ساخت بمب نمی خواهد. مقامات دولت ايران اعلام کرده اند که قصد دارند طی دو دهه آتی ۲۰ هزار مگاوات الکتريسيته از انرژی هسته ای به دست بياورند. شورای امنيت تاکنون با تصويب سه قطعنامه تحريمی از ايران خواسته تا غنی سازی را متوقف کند، ولی تهران تاکنون از اين دستور سازمان ملل متحد سرپيچی کرده است.؟؟؟؟؟؟؟؟

Sunday, August 24, 2008

!!!«عاملان اعدام زندانيان سياسی در ايران باید مجازات شوند»

سازمان عفو بين الملل که مقر آن در لندن است، با انتشار بيانيه ای خواستار مجازات عاملان اعدام گروهی از زندانيان سياسی در ايران در سال ۱۳۶۷ شد. به گفته سازمان های مدافع حقوق بشر، شمار بسياری از زندانيان سياسی در اين سال در شهرهای گوناگون ايران اعدام و در گورستان های بی نام و نشان دفن شدند. یکی از مشهورترین این گورستان ها، در خاوران قرار دارد. به گفته خانواده اعدام شدگان، در برخی موارد، اجساد زندانيان سياسی اعدام شده در گورستان های دسته جمعی دفن شده اند. اعدام های دسته جمعی سال ۱۳۶۷ نخستين بار پس از انتشار نوشته های آيت الله حسينعلی منتظری خطاب به آيت الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی، و پاسخ های او علنی شد. آقای منتظری در اين نوشته ها ضمن درخواست توقف اين اعدام ها يادآور شده بود که «هيئت های تعيين تکليف» که آيت الله خمينی آن ها را به کار گماشته بود (مرکب از يکی از مسئولان زندان، يک نماينده وزارت اطلاعات و يک نماينده قوه قضاييه) در تهران و شهرستان ها، حکم اعدام زندانيانی را صادر می کنند که اکثراً قبلاً محکوم به حبس شده و دوران محکوميت خود را در زندان می گذراندند و يا با سپری کردن اين دوران، آزادی خود را انتظار می کشند. در پی انتشار محدود اين نامه ها در داخل و سپس انتشار گسترده تر آن در خارج از ايران، آيت الله منتظری از مقام جانشينی آيت الله خمينی کناره گیری کرد و آيت الله خمينی با «ساده لوح خواندن» وی، از اين اقدام او استقبال کرد. مسئولان جمهوری اسلامی هيچگاه رسماً اعدام های دسته جمعی سال ۱۳۶۷و يا وجود گورهای دسته جمعی در خاوران را نپذيرفته اند، اما ساير «اعدام های انقلابی» دهه ۶۰ را مجازاتی شايسته برای افراد «محارب با خدا» و اعضای گروه های مسلح مخالف دانسته اند که با استفاده از سلاح های سرد و گرم، بمبگذاری و انفجار انتحاری مرتکب «قتل» شده اند.«هيچ مصونيتی نبايد وجود داشته باشد» عفو بين الملل در اين بيانيه نوشته است که فراخوان خود را در مورد مجازات مقامات وقت ايران که ۲۰ سال پيش «موجی از اعدام های گروهی و شتابزده و عمدتا پنهانی را در سال ۱۳۶۷» آغاز کردند، و مسئول «قتل عام زندانیان» بودند، تجديد مي کند. به گفته اين سازمان حقوق بشری، قوانين بين المللی حقوق بشر ايجاب مي کند که مقامات ايران در موارد نقض حق حيات، مانند موارد ارتکابی در طول «قتل عام زندانیان»، تحقيقاتی جامع و بي طرفانه انجام دهند و مسئولان آن را شناسايی و تسليم عدالت کنند. عفو بين الملل در بيانيه خود نوشته است که گذشت زمان و کوتاهی در اين مورد به هيچ عنوان از اين مسئوليت نمی کاهد. اين سازمان با تاکيد بر اين موضوع که در مورد نقض فاحش حقوق بشری، هيچ مصونيتی از مجازات نبايد وجود داشته باشد، از حکومت ايران خواست از حضور بازماندگان قربانيان در گورستان خاوران تهران، به منظور يادآوری اين سالگرد و گراميداشت عزيزان شان جلوگيری نکند. عفو بين الملل خاطر نشان کرد که صدها نفر از کسانی که شتابزده اعدام شدند، در اين گورستان، و بسياری از آنان در گورهای دسته جمعی بي نام و نشان، دفن شده اند. اين سازمان حقوق بشری ابراز نگرانی کرد که مقامات ايران مانع برگزاری چنين گردهمايی هايی شوند و به حکومت ايران يادآور کرد که تحت قوانين بين المللی متعهد است به کسانی که به صورت مسالمت آميز تجمع مي کنند، اجازه دهد نظرات خود را بدون واهمه از بازداشت ابراز کنند. «اختلاف فاحش» در تخمين تعداد اعدام شدگان سال ۱۳۶۷ تعداد زندانيان سياسی اعدام شده در سال ۱۳۶۷در خاطرات آيت الله منتظری، که بعداً در پايان دهه ۱۳۷۰ بر روی اينترنت قرار گرفت و سپس در خارج از ايران منتشر شد، تا حدود سه هزار و ۵۰۰ نفر گزارش شده است. این تعداد در اطلاعيه های سازمان مجاهدين خلق ايران تا ۱۵ هزار نفر و در فهرستی که در خارج از ايران توسط برخی از بازماندگان اعدام شدگان و فعالان سياسی طيف چپ و جمهوری خواه انتشار يافته، نزديک به پنج هزار نفر گزارش شده است. نهادهای مدافع بين المللی حقوق بشرمی گويند که به علت عدم اعلام اين اعدام ها در مطبوعات وقت، ترس خانواده ها از گزارش کردن اعدام ها و نامعلوم بودن نام دفن شدگان در گورهای دسته جمعی، تعيين تعداد دقيق اعدام شدگان امری ناممکن است. ؟؟؟؟؟؟؟

!!حمايت دوباره خامنه اي از احمدي نژاد

رهبر جمهوری اسلامی ايران روز شنبه بار ديگر از دولت محمود احمدی نژاد حمایت کرد و منتقدان را به «تخريب» دولت نهم متهم کرد. در حالی که طی هفته های اخير انتقاد ها از سياست های دولت محمود احمدی نژاد شدت گرفته است، آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در واکنشی با ابراز تاسف از اين رويکردها گفت: «برجسته کردن ضعفها و بدگويی مستمر، تخريب است نه انتقاد.» رهبر جمهوری اسلامی بارديگر از رويکرد آقای احمدی نژاد در پرونده هسته ای ايران حمايت کرد و گفت: دولت نهم «روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.» آقای خامنه ای به طور مشخص توضيح نداده است که اين جريان «خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی» در کدام دولت قصد نفوذ به بدنه مديريتی کشور را داشته است اما به نظر می رسد اين انتقاد وی متوجه دولت محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق ايران، باشد. آقای خامنه ای همچنين از دولت محمود احمدی نژاد خواست تا با دوری از «مواضع تهمت آفرين، به تخريب کنندگان بهانه ندهد و مانع برخی جنجال آفرينی ها شود.» جنجال اظهارات مشایی و مدرک تحصیلی کردان حمايت رهبر جمهوری اسلامی از دولت محمود احمدی نژاد در حالی صورت می گيرد که طی هفته های اخير انتقادات عليه دولت نهم حتی در میان جناح اصولگرا نيز شدت گرفته است. اظهارات اسفندياررحيم مشايی، معاون رييس جمهوری و ریيس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری ايران، درباره اسرائيل، و ادعای جعلی بودن مدرک تحصيلی علی کردان، وزير کشور به همراه مشکلات اقتصادی در ايران موجی از انتقادات را عليه دولت نهم به راه انداخته است. آقای مشايی طی هفته های اخیر به عنوان اولين مقام عالی رتبه جمهوری اسلامی دو بار از «دوستی ملت ايران با مردم اسرائيل» سخن گفت که اظهارات او با واکنش تند روحانیون بلند پایه در قم مواجه شده است. آقای احمدی نژاد تا کنون واکنشی به به این انتقادها نشان نداده است. ولی آقای مشایی روز شنبه گفت: از برخی رسانه که در این زمینه مطالبی را منتشر کرده اند، شکایت خواهد کرد. طی روزهای گذشته دو رسانه نیمه رسمی فارس و مهر که به محافظه کاران، یا جناح راست، نزدیک هستند مصاحبه هایی با منتقدان آقای مشایی منتشر کرده اند که طی آنها این افراد خواستار استعفای وی شده اند. از سوی دیگر در جریان رای اعتماد مجلس به علی کردان، وزیر پیشنهادی آقای احمدی نژاد برای وزارت کشور، احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش مجلس و برخی دیگر از نمایندگان محافظه کار نسبت به مدرک تحصلی وی ابراز تردید کردند. آقای کردان گفته بود که دکترای افتخاری خود را از دانشگاه اکسفورد اخذ کرده و نسخه ای از اين مدرک را در جلسه دفاع از خود در مجلس به نمایندگان ارائه کرد. اما به دنبال استعلام از دانشگاه اکسفورد، این دانشگاه اعلام کرد: آقای کردان نه دکتری افتخاری و نه هيچ مدرک ديگری از اين دانشگاه دريافت نکرده است. رفسنجانی: با دولت دیگر مدارا نمی کنیم در حالی که مشخص نیست منظور رهبر جمهوری اسلامی از تخریب کنندگان چه کسانی هستند، اما طی ماه های اخیر اکبر هاشمی رفسنجانی در مراسم مختلف به انتقاد علنی از دولت نهم پرداخته است. در همين زمينه آقای رفسنجانی، که ریاست دو نهاد با نفوذ مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخيص مصلحت را بر عهده دارد، در بيست و يکم مرداد ماه در مشهد گفته بود که ديگر در برابر دولت نهم «سياست مدارا» در پيش نخواهد گرفت. آقای رفسنجانی گفته بود: «مقام معظم رهبری در ابتدای فعاليت دولت نهم از ما خواستند مدتی با اين دولت مدارا کنيم، ما هم در اين سه سال با قوه مجريه مدارا کرديم اما می توانيم بگوئيم اين مدت تمام شده است.» اظهارات آقای رفسنجانی با واکنش تند و تيز روزنامه های ايران و کيهان روبه رو شده است. در همين حال، برخی از کارشناسان مسايل ايران اظهارات آقای رفسنجانی را نوعی «اعلان جنگ صريح و بی پرده» وی به دولت نهم ارزيابی کرده اند. «دولت تورم را کاهش دهد» صاحبنظران مسایل ایران می گویند: ناکارآمدی دولت نهم در امور جاری و همچنين اجرای طرح تحول اقتصادی که دولت نهم وعده آن را داده است، موج انتقادها از عملکرد و سياست های محمود احمدی نژاد را افزايش داده است. در همین زمینه آقای خامنه ای روز شنبه از دولت خواست در اجرای طرح تحول اقتصادی «شتاب» نکند. وی گفت: « اگر اجرای بخشی از اين طرح تورم زاست بايد برای جلوگيری از بروز اين مسئله و يا کنترل تبعات منفی آن، چاره انديشی کرد» رهبر ایران همچنین از دولت محمود احمدی نژاد خواست برای کاهش تورم «تلاش» بيشتری به خرج دهد. این در حالی است که تحلیگران مسایل ایران معتقدند: رفتار سياسی رييس جمهوری اسلامی در سه سال گذشته سبب شده است تا ايران با فشارهای گسترده بين المللی در زمينه برنامه هسته ای و تحريم های اقتصادی روبه رو شود و از سوی ديگر موج نارضايتی ها در داخل افزايش يابد.؟؟؟؟؟

!!!طنز روز : مشكل گلشيفته فراهاني

معمولا مشکلات در همه جای دنیا وجود دارد، برای این مشکلات هم راه حل هایی وجود ‏دارد. مثلا یکی از راههای حل مشکل گرسنگی آب خوردن است و یکی از راههای حل مشکل ‏فقر ثروتمند شدن است. البته شاید اظهارات من به نظر شما بدیهی بیاید، اما باور کنید بدیهی ‏نیست، چرا که اگر حل مشکلات این همه بدیهی بود، لابد تا حالا بسیاری از مشکلات حل شده ‏بود. برای مثال من چند مشکل ایرانی را برایتان بازگو می کنم و اگر دوست دارید راه حل ‏منطقی و راه حل مشابه آن در کشوری دیگر یا زمانی دیگر در ایران را هم می گویم و آنگاه ‏راه حل ایرانی را هم می گویم، مطمئنم در این صورت شما هم به بدیهی نبودن راههای حل ‏مشکلات باور خواهید کرد.مشکل اول: زنجان، " یک معاون دانشگاه دختر دانشجویی را تهدید می کند که اگر با او رابطه ‏جنسی نداشته باشد، برایش مشکلات جدی تحصیلی ایجاد خواهد شد. دختر دانشجو به شکلی ‏منطقی موضوع را با دوستانش مطرح می کند، آن ها هم بفرموده دین اسلام که اگر کسی قصد ‏زنا داشت، باید چهار نفر شاهد گواهی بدهند، در هنگام عمل وارد می شوند و برای اینکه ‏استاد مددی بعدا منکر کل ماجرا نشود، از صحنه ورودشان فیلم می گیرند و چون فیلم را نمی ‏توانند از صدا و سیما یا بی بی سی یا سی ان ان نشان دهند، آن را در اینترنت می گذارند. "‏ مشکل مشابه: آمریکا، " یک سناتور آمریکایی از طریق اینترنت با یک جوان ارتباط برقرار ‏کرد. اسناد ارتباط او فاش شد، وی استعفا داد و از مردم آمریکا عذرخواهی کرد.‏ مشکل مشابه، ایران، دو سال قبل: " یک استاد دانشگاه تهران سر کلاس درس با یک دختر ‏دانشجو شوخی کرد و به موی او دست زد. این واقعه بسرعت منعکس شد، استاد برای همیشه ‏از دانشگاه اخراج شد."راه حل منطقی: " استاد باید با سری افکنده و دلی شرمگین جلوی دوربین حاضر شود و از ‏اقدام خودش ابراز ناراحتی و ندامت کند و از دانشجوی دختر، کلیه دانشجویان، همسرش و ‏ملت عذرخواهی کند و استعفا بدهد و رئیس وی نیز استعفا را بپذیرد و سپس دادگاه او را ‏مجازات کند و دانشگاه نیز از دختر دانشجو عذرخواهی کند و از دانشجویانی که این موضوع ‏را فاش کرده اند قدردانی کند.‏ راه حل کنونی در ایران: " دختر دانشجو و استاد مذکور دستگیر می شوند، دختر مذکور ‏مجبور می شود به عقد استاد مذکور دربیاید تا معلوم بشود که آنها از اول زن و شوهر بودند، ‏فقط اشتباهشان این بود که به جای اتاق خواب از دفتر معاون دانشجویی استفاده کردند، بعد ‏همسر استاد و خودش و دختر دانشجو از کسانی که جلوی تجاوز را گرفتند شکایت می کنند و ‏آنها دستگیر می شوند و استاد مددی هم اخراج می شود و برای استخدام به وزارت کشور می ‏رود."مشکل دوم: مشائی، " در شرایطی که رئیس جمهور قصد نابود کردن اسرائیل را دارد و این ‏قصد را با صدای بلند ده بار در ده جای مختلف اعلام کرده است، معاون وی رسما و به تکرار ‏اعلام می کند که " مردم اسرائیل دشمن ما نیستند و خیلی هم دوست ما هستند. پس از این ‏اظهار نظر همه روحانیون ایران و مراجع و حتی کسانی که خودشان از دوستی با ملت ‏اسرائیل دفاع می کنند و 200 نماینده مجلس و همه و همه خواستار استعفای معاون رئیس ‏جمهور می شوند."مشکل مشابه: اسرائیل، " در شرایطی که بسیاری از صهیونیست های تندرو مردم ایران را ‏دشمن ملت ایران می دانند، تعدادی خاخام یهودی اعلام می کنند که نه تنها ملت ایران دشمن ‏اسرائیل نیست، بلکه حتی دولت ایران هم دشمن اسرائیل نیست، چه بسا که دولت اسرائیل از ‏دولت ایران بدتر هم باشد. این خاخام ها بعد از اینکه از ایران طرفداری کردند، به ایران می ‏آیند و رئیس جمهور را ماچ می کنند و به کشورشان برمی گردند."مشکل مشابه، ایران، عبدالله نوری: " وی در دفاعیاتش از ملت اسرائیل دفاع کرد و گفت ما با ‏مردم اسرائیل دشمن نیستیم، دادگاه به همین دلیل او را مجرم شناخت و سالها زندانی کرد و او ‏از آن تاریخ تا امروز حرف عادی هم نمی زند."راه حل منطقی: بطور طبیعی باید به چنین آدمی که در این شرایط طرفداری از دوستی با ملت ‏اسرائیل می کند، یک جایزه صلح نوبل داد و همه آزادیخواهان و بشردوستان باید از وی ‏قدردانی کنند."‏ راه حل کنونی ایران: " همه کسانی که معتقد نیستند ملت اسرائیل دشمن ماست اما معتقدند ‏احمدی نژاد دشمن است، خواستار استعفای مشائی می شوند، دقت کنید که آنها خواستار ‏برکناری احمدی نژاد که می خواهد دشمنی را افزایش دهد نمی شوند، بلکه می خواهند همین ‏یکی هم که حداقل ابراز می کند ملت اسرائیل دشمن نیستند، از کابینه برود که کابینه بطور ‏یکدست دشمن اسرائیل شود. در مقابل اکثر کسانی که می خواهند اسرائیل و ملت و دولتش ‏تکه تکه شوند، از مشائی دفاع می کنند و می گویند، بابا! این که چیزی نگفت!"مشکل سوم، بهنود شجاعی: " یک جوان که در سن پانزده سالگی مرتکب قتل شده است، در ‏سن بیست سالگی به اعدام محکوم می شود. خانواده او باید در مقابل دریافت دیه رضایت ‏بدهند. عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی و کیومرث پور احمد که هیچ ربطی به سیاست ‏ندارند، از مردم می خواهند کمک مالی کنند تا جان این جوان نجات داده شود و مردم هم به ‏احترام این هنرمندان عزیز و مردمی کمک می کنند و جان این جوان نجات داده می شود."‏ مشکل مشابه، آمریکا: گروهی از هنرمندان و متفکران آمریکایی طی اطلاعیه ای از شرایط ‏زندان ابوغریب ابراز نگرانی می کنند و از دولت می خواهند بسرعت جلوی این وضع گرفته ‏شود. دولت آمریکا زندان ابوغریب را تعطیل می کند، عوامل آزار زندانیان را به سالها زندان ‏محکوم می کند و ملت آمریکا از متفکران و هنرمندان قدردانی می کنند."‏ مشکل مشابه، چهار سال قبل، روزنامه ایران: بارها و بارها روزنامه نویسان روزنامه ایران ‏از مردم خواستند که برای نجات زندانیان و اعدامی ها پول بدهند، مردم هم پول دادند و زندانی ‏ها آزاد و اعدامی ها نجات پیدا کردند، آخرش هم همه همدیگر را ماچ کردند و سالم به پایگاه ‏خودشان برگشتند."راه حل منطقی: " معمولا در چنین شرایطی هر دولت و ملتی از چنین هنرمندان دلسوزی که ‏به فکر نجات جان یک انسان هستند قدردانی می کند و یک میدان یا خیابان را به اسم آنها می ‏کند.راه حل کنونی در ایران: " دادگاه از عزت الله انتظامی، کیومرث پور احمد و پرویز پرستویی ‏بخاطر اینکه می خواستند جان یک جوان را نجات بدهند، شکایت کرده است." مشکل چهارم، گل شیفته فراهانی: " گل شیفته فراهانی در فیلمی از ریدلی اسکات، کارگردان ‏انگلیسی بازی کرده است( توضیح: او نمی خواهد در فیلم بازی کند، بلکه بازی کرده است.) ‏وی برای بازی در فیلم بعدی در هالیوود می خواست به آمریکا برود ولی در فرودگاه به او ‏اعلام شد ممنوع الخروج است.‏ مشکل مشابه، زلاتا پلاشکوا: " زلاتا پلاشکوا بازیگر زن بوسنیایی در فیلم خاکستر سبز ‏ابراهیم حاتمی کیا بازی کرد، او نه تنها ممنوع الخروج و ممنوع الورود نشد، بلکه برای بازی ‏در این فیلم نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول زن از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر شد." ‏مشکل مشابه در گذشته، همایون ارشادی: " همایون ارشادی برای بازی در فیلم بادبادک باز ‏که توسط یک کارگردان هالیوودی ساخته شد بازی کرد، هیچ مشکلی هم وجود نداشت."راه حل منطقی: " بطور طبیعی وقتی یک بازیگر ملی در فیلم یک کارگردان بزرگ بازی می ‏کند، همه بخصوص دولت باید خوشحال باشد."راه حل کنونی ایرانی: وزارت ارشاد گل شیفته فراهانی را ممنوع الخروج کرده است، چون ‏از دیروز کشف شده است که برای بازی در یک فیلم خارجی، باید فیلمنامه آن توسط وزارت ‏ارشاد اسلامی مورد تصویب قرار بگیرد. مشکل پنجم، دکترای کردان: " وزیر کشور در هنگام معرفی به مجلس ادعا می کند که از ‏دانشگاه آکسفورد دکترا گرفته است، سپس نمایندگان او را مجبور می کنند که مدرک اش را ‏نشان دهد، او یک مدرک تقلبی نشان می دهد و کار تا آنجا بالا می گیرد که دانشگاه آکسفورد ‏رسما اطلاعیه ای صادر می کند و آن مدرک را تقلبی می خواند. وی توسط رهبری، مجلس و ‏رئیس جمهور تائید شده و وزیر کشور می شود."مشکل مشابه، کشورهای دیگر: " چنین چیزی هنوز در کشور دیگری دیده نشده است. معمولا ‏اگر چنین واقعه ای در کشور دیگری رخ بدهد احتمالا متخلف پس از رسوایی خودکشی می ‏کند."مشکل مشابه، زندان اوین: " تعداد زیادی از کسانی که مدرک تقلبی می فروشند، در زندان ‏اوین زندانی اند."راه حل منطقی: " کردان در یک کنفرانس مطبوعاتی حاضر شود، رسما اعلام کند که تخلف ‏کرده است و بخاطر تقلب مدرک تحصیلی، اهانت به دانشگاه آکسفورد، دروغ گفتن به رئیس ‏جمهور، مجلس و ملت استعفا بدهد، رئیس جمهور هم استعفای او را سریعا قبول کند. سپس ‏دادستان او را بموجب قانون به یک سال زندان محکوم کند." راه حل کنونی ایرانی: " علی کردان، بدون اینکه اعلام کند که مدرکش تقلبی نیست، از کسانی ‏که اثبات کردند مدرک او تقلبی است، به عنوان مفتری شکایت کرد."!!!!نتیجه گیری اخلاقی: برای رسیدن به یک جامعه اخلاقی هر کار غیر اخلاقی می توان کرد.‏ نتیجه گیری قانونی: قانون کاری است که ما امروز هوس کردیم انجام بدهیم.‏ نتیجه گیری منطقی: منطق روش درست فکر کردن است، وقتی شما نمی خواهید فکر کنید، ‏لازم نیست درست فکر کنید.؟؟؟؟؟؟؟

!!! آمادگي نيروهاي بسيجي براي دخالت در انتخابات آينده

روزنامه کيهان در سرمقاله خود صراحتاَ دخالت بسيج در انتخابات گذشته رياست جمهوري و نقش آن در به قدرت ‏رسيدن محمود احمدي نژاد را تائيد کرد و وعده دخالت بيشتر اين نيروي شبه نظامي در انتخابات آينده رياست ‏جمهوري را داد. همزمان، رئيس اداره سياسي سپاه نيز از توجيه سياسي اعضاي سپاه خبر داد. يدالله جواني گفت: ‏‏"فلسفه شکل‌گيري هاديان سياسي در سپاه، هدايت و توجيه نيروها نسبت به مسائل مختلف روز است." از سوي ديگر خبر مي رسد که سپاه پاسداران طي هفته هاي اخير با برگزاري 24 همايش سراسري "هاديان ‏سياسي" فعاليت خود براي دخالت در انتخابات رياست جمهوري سال 88 را تشديد کرده است. در پي انتقادات اخير حاميان احمدي نژاد از وي و ابراز نگراني در خصوص انتخابات آينده رياست جمهوري، ‏روزنامه کيهان روز سه شنبه در سرمقاله أي با عنوان "آسيب هاي روابط راس - بدنه در جريان اصولگرايي" صراحتا دخالت بسيج و سپاه در انتخابات گذشته را تائيد کرد و نوشت: "تشكل هايي چون بسيج دانشجويي، بسيج ‏طلاب، بسيج اساتيد و حوزه هاي شهري و روستايي مقاومت بسيج جزو اصلي ترين اركان مجموعه راي ساز در ‏سوم تير 84 بودند." اين روزنامه همچنين به احمدي نژاد و مقامات دولت نهم يادآوري کرد: "همه آنها كه در آن روزها ولو از دور ‏دستي بر آتش داشتند مي دانند كه جوانان مومن و بسيجي بي آنكه هيچ اراده تشكيلاتي آنها را حمايت كند و صرفا با ‏تكيه بر انگيزه هاي اعتقادي و سيراب از نيرويي كه بازگشت به آرمان هاي اصيل انقلاب در آنها بوجود آورده ‏بود،به پا خاستند و چون خويش را مامور به «اداي تكليفي» مي دانستند خستگي ناپذير و مشتاق تا روستاهاي ‏دورافتاده هم رفتند مگر پيام تحولي كه در راه بود را به گوش همه مشتاقان برسانند." قصد کيهان از انتشار اين سرمقاله البته ابراز نگراني از "صداهاي ناجور از دل اردوگاه سوم تير" بود و هشدار به ‏احمدي نژاد که مواضع و اقدامات متناقض وي و نزديکانش براي "نيروهاي هاي مومن بسيجي" سئوال هايي ايجاد ‏کرده و احتمال دارد اين "راي سازان" در انتخابات آينده از وي روي برگردانند. اين روزنامه همچنين از آمادگي نيروهاي بسيجي براي دخالت در انتخابات آينده خبر داد و نوشت: "اين مجموعه ‏هنوز هم به همان نيرومندي سابق و بلكه با نشاط تر از قبل در صحنه حضور دارد و در هر آوردگاهي در آينده ‏نقشي كليدي بر عهده خواهد داشت." سرمقاله تاکيد کرده که راي آوردن مجدد احمدي نژاد در صورتي ممکن است که "صداهاي ناجور از دل اردوگاه ‏سوم تيردر آن اراده ها تزلزلي به وجود نياورد و جوانان مومن بتوانند همچنان مطمئن باشند كه پايمردي ‏منتخبانشان بر آرمان هاي انقلاب اسلامي بدون ذره اي تغيير به قوت پيشين باقي مانده است" و هشدار داده: "آنچه ‏انگيزه ها را مي كشد و اراده ها را سست مي كند همين است كه دائما پرسش ها و شبهه هايي بوجود بيايد و بي ‏جواب بماند". حاميان احمدي نژاد پيش از اين نوعا ريشه داشتن انتخاب احمدي نژاد در فعاليت سياسي سپاه و بسيج را انکار مي ‏کردند، و فقط يک بار در سال 84 محمد باقر ذوالقدر جانشين وقت سپاه در جلسه اي با هاديان سپاه گفته بود: "در ‏شرايط پيچيده سياسي كه قدرت هاي خارجي و جريان هاي فزون خواه در داخل از مدت ها قبل مترصد بوده و ‏برنامه ريزي كرده بودند كه نتيجه انتخابات را به نفع خود تغيير دهند و از شكل گيري يك دولت كارآمد اصولگرا ‏جلوگيري نمايند، بايد پيچيده عمل مي شد و نيروهاي اصولگرا بحمدالله با طراحي درست و چند لايه توانستند در ‏يك رقابت واقعي و تنگاتنگ، حمايت اكثريت مردم را به خدمتگزاري بيشتر و موثرتر به آنها جلب نمايند." از سوي ديگر رئيس دفتر سياسي سپاه پاسداران طي روزهاي اخير در هفتمين همايش استاني هاديان و فرهيختگان ‏سپاه انصارالمهدي استان زنجان رسما اعلام کرد: "فلسفه شکل‌گيري هاديان سياسي توجيه نيروها نسبت به مسائل ‏مختلف است." يدالله جواني نقش تشکيلات سياسي سپاه در امورسياسي کشور را مهم ارزيابي کرد و گفت: "اگر هاديان سياسي ‏از مسائل و موضوعات سياسي روز تحليل درست داشته باشند، از وارد شدن آسيب به انقلاب اسلامي و ارزشهاي ‏آن جلوگيري خواهند کرد." وي همچنين تاکيد کرد: "هادي سياسي کارشناس با نقش هدايتي محسوب مي‌شود که ‏بايد در کنار اين توانمندي به وظيفه خود در قبال مسائل جامعه آگاهي داشته باشد. تعداد هاديان سياسي سپاه به گفته علي سعيدي نماينده ولي فقيه در سپاه در زمستان سال گذشته 8 هزار نفر بود که ‏در تابستان 87 به 12 هزار افزايش يافت. وي چندي قبل به خبرگزاري ايرنا گفت: "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي براي بيان مسايل روز و ارتقا آگاهي ‏بسيجيان كشور از وجود اين تعداد تحليلگر مسايل سياسي و اقتصادي استفاده مي‌كند." به گفته علي سعيدي "افزايش ‏توان تجزيه و تحليل مسايل" و "شناخت دشمن و دشمن شناسي" از‏ برنامه‌هاي هاديان سياسي براي پاسداران و ‏بسيجيان است.‏ نماينده ولي فقيه در سپاه هدف از تشکيل هاديان سياسي سپاه را ايفاي "نقش موثر در افزايش حضور مردم در ‏انتخابات" عنوان و تاکيد کرد که در کنار هاديان سياسي سپاه "روحانيون و فرماندهان بسيج نيز با شركت در ‏جلسات هياتها، محافل مذهبي و سخنراني‌ها، رهنمودهاي رهبري را براي مردم تشريح مي‌كنند تاعلاوه بر حضور ‏گسترده خود و خانواده، آنها را نيز به شركت در انتخابات سرنوشت ساز دعوت كنند." در 21 و 22 مرداد نيز بنابر گزارش سايت بصيرت وابسته به سپاه پاسداران چهارمين همايش سراسري مسئولين ‏و دهمين همايش هاديان سياسي سپاه با هدف "ماموريت ويژه بصيرت افزايي نيروهاي سپاه و بسيج" برگزار شد.‏ وي تاکيد کرد: "از اين پس اداره سياسي به صورت مستقيم با سپاه هاي استاني ارتباط داده و در هر استاني بايد ‏برنامه ريزيها به سمتي پيش برود كه در حركتي كوتاه مدت به صورت ميانبر در حوزه هاي مختلف نيروهاي ‏متعددي را تربيت كنيم." يدالله جواني با بيان اينكه براي هر 50 نفر يك هادي سياسي مي خواهيم، گفت: "اين حركت مي تواند مجموعه ‏هاديان سياسي را به يك مجموعه تاثيرگذارتر براي دفاع از نظام اسلامي تبديل كند."در اين همايش رئيس اداره سياسي سپاه از افزايش تعداد هاديان سياسي خبر داد و گفت: "امروزه 12 هزار هادي ‏سياسي در داخل كشور داريم که شامل هشت هزار بسيجي و چهار هزار سپاهي مي شوند." در اين نمايش، علي سعيدي نماينده ولي فقيه در سپاه خواستار افزايش تحمل مردم در برابر فشارهاي اقتصادي شد ‏و با نام بردن از "ظرفيت محدود جامعه در برابر فشارهاي اقتصادي" به عنوان يک تهديد اعلام کرد: "صدا و ‏سيما و دستگاه هاي مرتبط بايد تحمل و فشار مردم را بالا ببرند." نماينده ولي فقيه در سپاه "رفع دوگانگي و چندگانگي در اركان نظام"، "حذف جريان معارض انقلاب از عرصه ‏قدرت" و "قطع عوامل استحاله خزنده هماهنگ با بيگانه" را از اهداف فعاليت هاي غير رسمي اما سياسي سپاه ‏پاسداران و بسيج عنوان کرد و گفت: "آنچه براي ما مهم است اين مي باشد كه هر مسئول و نهادي درچارچوب ‏اصولگرايي ذيل يك تابلوي واحد فعاليت كند وگرنه غرب با تلاشهايي كه دارد در جريان اداره كشور نفوذ مي ‏كند." نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران در همين همايش به تاکيد خطاب به هاديان سياسي تاکيد کرد: "مهمترين هدف ‏سپاه و بسيج تداوم حاکميت اصولگرايان است." حسن طائب فرمانده بسيج نيز در همايش 12 هزار هادي سياسي سپاه و بسيج طرح "ناکامي دولت نهم" را ‏‏"فعاليت غرب براي ناکارآمد جلوه دادن اصولگرايان" دانست و گفت: "غرب با استفاده از رسانه ها به طرح دولت ‏وحدت ملي براي تقابل با اصولگرايي پرداخته است و در صدد است با طرح اين گفتمان جديد ضمن تنگ كردن ‏عرصه براصولگرايان ، افراد طرفدار خود را به درون مجموعه هاي حاكميتي نفوذ دهد."؟؟؟؟؟؟

!!انتقال كشتي ربوده شده ايران ديانت توسط دزدان دريايي به نقطه ديگر


يک مقام ايرانی در مورد کشتی ربوده شده «ايران ديانت» در سواحل سومالی گفت که دزدان دريايی، اين کشتی را از دريای سرخ به نقطه ديگری انتقال داده اند. پنجشنبه هفته گذشته، مرکز بين المللی اطلاع رسانی دزدی های دريايی اعلام کرد که دزدان دريايی، يک کشتی ايرانی و يک تانکر نفتکش ژاپنی را در سواحل سومالی ربوده اند. اين دو کشتی بين ساعات ۱۰ و ۱۱ صبح روز پنجشنبه به وقت محلی، در حال عبور از خليج عدن بودند که در سواحل سومالی توسط دزدان دريايی مسلح ربوده شدند. به گفته مرکز بين المللی اطلاع رسانی دزدی های دريايی، دزدان دريايی با تيراندازی به سوی کشتی باربری «ايران ديانت»، آن را متوقف کردند و فرماندهی آن را در دست گرفتند. اين کشتی حامل ۴۰ هزار تن سنگ آهن از چين به هلند بود. مديرعامل شرکت کشتيرانی جمهوری اسلامی ايران در گفت و گو با خبرگزاری فارس با ابراز نگرانی از اينکه ممکن است زمان مذاکره با سارقان طولانی باشد، اظهار داشت: در موارد مشابه، بيش از پنج هفته برای پايان ماجرا زمان صرف شده است. مديرعامل شرکت کشتيرانی جمهوری اسلامی ايران محمدحسين داجمر افزود: گروه های بين المللی اعزام شده به اين منطقه هم هنوز به هيچ نتيجه ای نرسيده اند. با اين همه، او گفت که سازمان های بين المللی در حال پيگيری موضوع هستند و احتمال می دهند مثل موارد مشابه قبلی، اين گروه نيز اقدام به باج خواهی کند. مديرعامل شرکت کشتيرانی جمهوری اسلامی ايران در خصوص اعلام زمان تماس سارقان گفت: سارقان بايد به نقطه مورد نظر خود برسند و پس از آن تماس می گيرند و اعلام باج خواهی می کنند. این مقام مسئول در خصوص اقدامات صورت گرفته از طرف اين شرکت گفت: شرکت کشتيرانی، موضوع را از طريق وزارت امور خارجه و سازمان های بين المللی پيگيری مي کند. وی افزود: شرکت کشتيرانی دائما با سازمان های بين المللی در تماس است و با آنها، در مورد آخرين وضعيت پيش آمده تبادل نظر می کند. آقای داجمر ضمن اعلام سلامتی سرنشينان و خدمه کشتی گفت: در موارد قبلی، آسيبی به محموله يا سرنشينان کشتی نرسيده است. کشتی ايران ديانت، حدود ۳۰ خدمه از مليت هاي گوناگون دارد. طولانی ترين ساحل بدون نظارت جدی ربودن کشتی ايرانی و دو کشتی ژاپنی و مالزيايی در روزهای سه شنبه و پنجشنبه هفته گذشته در شرايطی انجام گرفته است که شورای امنيت سازمان ملل متحد در ماه ژوئن به کشتی های نظامی خارجی اجازه داد تا برای مقابله با دزدان دريايی وارد آب های سومالی شوند. با اين همه، ساحل سه هزار کيلومتری سومالی تحت کنترل جدی قرار ندارد. اين در حالی است که گفته می شود دزدان دريايی که مسلح به راکت و سلاح های اتوماتيک هستند، برای عمليات شان از قايق های تندرو استفاده می کنند. علاوه بر اين، کشور سومالی از سال ۱۹۹۱ ميلادی که ژنرال محمد زياد باره سرنگون شد، فاقد حکومت مرکزی قدرتمند بوده است. در اين ميان، مرکز بين المللی اطلاع رسانی دزدی های دريايی به تمام کشتی هايی که در حال عبور از خليج عدن هستند و يا قصد عبور از آنجا را دارند، هشدار داده و خواستار هوشياری آنان شده است. سواحل سومالی يکی از بزرگترين مناطق فعاليت دزدان دريايی در جهان به شمار می رود و در شش ماه نخست سال جاری ميلادی، ۲۴ گزارش در خصوص حمله آنان به شناورها در اين منطقه انتشار يافته است. نوئل چونگ، رييس اين مرکز، گفت: پيش از اين از تمام کشتی ها خواسته شده بود که حداقل ۲۰۰ مايل دريايی با سواحل سومالی فاصله داشته باشند. خليج عدن، دريای سرخ را به اقيانوس هند متصل می کند و يکی از پر رفت و آمد ترين خطوط کشتيرانی در جهان به شمار می رود. بر اساس اين گزارش، اقدام اخير دزدان دريايی در شرايطی روی داده که مذاکره برای آزادی کشتی های ربوده شده در يک ماه گذشته و پرسنل آنها در جريان است. در اين ارتباط، دزدان دريايی خواستار دريافت مبالغی برای آزادی کشتی مالزيايی که در روز سه شنبه ربوده شد، هستند.؟؟؟؟؟؟؟

!!صفار هرندي : امكان كودتاي فرهنگي ! ، را نمي دهيم

محمدحسين صفار هرندی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، با تاکيد بر اين که در «جمهوری اسلامی، روح حاکم فرهنگی، مضامين دينی است و در هر دولتی، هيچکس حق تغيير آن را ندارد»، گفت:« به جرأت مي گويم هيچ گاه به فردی اجازه کودتای فرهنگی داده نخواهد شد.» وی که در همايش جشنواره سراسری هنری «عدالت و اميد» در تهران سخنرانی می کرد، اضافه کرد:«اگر در گذشته شلختگی هایی اتفاقاتی افتاده، در آينده ديگر اين اتفاقات نخواهد افتاد.» وزير فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی در حالی روز پنجشنبه از ممانعت وزارت خانه مطبوعش از « کودتای فرهنگی» سخن می گفت که به گفته برخی از کارشناسان، وضعيت فرهنگی کشور در سال های دولت محمود احمدی نژاد، سخت ترين سال های خود را در ۳۰ سال گذشته طی کرده است. با اين حال، او تلاش دولت های پيش از اين را زير سوال برد و گفت:« چگونه پس از گذشت ۳۰ سال از انقلاب، ما هنوز نمي توانيم يک فيلم يا يک رمان داشته باشيم، که عدالت که شعار همه انبيا و اوليا هم هست، در آن غالب باشد.» محمد حسین صفارهرندی تاکيد کرد که حرکت عمومی فرهنگ جامعه بايد به سوی عدالت محوری باشد. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران با اشاره به اینکه در بخش فرهنگ و هنر عقب ماندگي هايی در زمينه «انتظار برای ظهور» وجود دارد، خاطرنشان کرد:«اگر اين اتفاق صورت گيرد، به نظر مي رسد ما برای پذيرش آقا آماده تر شده ايم و حکومت نيز اسلامي تر شده است.» به گفته او، «هيچکس حق ندارد به دليل آنکه يک سال ديگر دولت تغيير مي کند، اين قضيه را سرسری بگيرد؛ بلکه بايد اين خواسته را پايه گذاری کنيم و ديگران نيز مطمئنا آن را ادامه خواهند داد.» به گفته برخی از روزنامه نگاران و کارشناسان مسایل فرهنگی، محمد حسین صفار هرندی در دوران سردبيری روزنامه کيهان از حاميان سرسخت امنيتی کردن فرهنگ بود و بر اساس آمارهای منتشره در باره شمار کتاب ها، نمايشگاه ها، تئاترها، فيلم ها، نشريات و رسانه های اينترنتی توقيف يا سانسور شده، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران وزارت وی، سخت گيرانه ترين سانسور سه دهه گذشته را بر فرهنگ و رسانه های ايران اعمال کرده است. ممنوع شدن اکران فيلم های سينمايی که مجوز اکران دريافت کرده اند، ممنوع الخروج شدن بازيگران به اتهام نقش آفرينی در فيلم های غير ايرانی، سانسور کتاب ها پيش از انتشار آنها، جلوگيری از اجرای کنسرت های موسيقی علیرغم صدور مجوز برای آنها را می توان آخرين نشانه های محدوديت های فرهنگی در ايران دانست.؟؟؟؟؟؟

Saturday, August 23, 2008

!!هادی ساعی با کسب مدال طلای المپیک به افتخارات ورزشی خود افزود


هادی ساعی، نماينده ايران در وزن سوم تکواندو، در مرحله نهايی مسابقات المپيک چین به مدال طلا دست يافت و کاروان ورزشی ايران را صاحب دومين مدال خود در اين بازی ها کرد.ساعی در اين مسابقه نفس گیر با مائورو سارمينتو از ايتاليا مسابقه داد و او را با نتيجه شش بر چهار شکست داد.هادی ساعی پيش از راهيابی به بازی نهايی وزن سوم تکواندو در مقابل ورزشکار جمهوری آذربايجان به پيروزی رسيده بود.هادی ساعی که دارنده مدال طلای المپيک ۲۰۰۴ آتن است، با تکرار قهرمانی خود در المپيک پکن، اينک همراه حسين رضازاده، رکورددار وزنه برداری فوق سنگين جهان و دارنده مدال طلای المپيک ۲۰۰۰ سيدنی و ۲۰۰۴ آتن، تنها ورزشکاران ايران هستند که دو طلای پياپی المپيک را کسب کرده اند.وی همچنين پس از محمد نصيری، وزنه بردار، و غلامرضا تختی، کشتی گير، سومين ورزشکار ايرانی است که در تاريخ المپيک به سه مدال دست يافته است.با کسب مدال طلای هادی ساعی، ایران تا رده پنجاه و پنجم جدول بالا آمد. مراد محمدی، یکی از کشتی گیران آزادکار ایران، پیشتر یک مدال برنز کسب کرده بود.اين در حالی است که ايران در المپيک سال ۲۰۰۴ آتن با دو مدال طلا، دو نقره و دو برنز رتبه ۲۹ را کسب کرده بود، و پيش از آن در المپيک سال ۲۰۰۰ سيدنی نيز با کسب سه مدال طلا و يک برنز رتبه ۲۷ را از آن خود کرد.ايران با ۵۵ ورزشکار در اين دوره از بازی های المپيک شرکت داشت و شکست های پياپی تيم اعزامی سبب بروز انتقاد گسترده کارشناسان و رسانه ها از مسئولان سازمان تربيت بدنی شده است. با این همه مسوولان ورزشی جمهوری اسلامی از عملکرد خود دفاع کرده و ورزشکاران را به دلیل ضعف در توانایی های فنی سرزنش کرده اند.؟

!!!«اسکناس درشت با اسم ديگر آمد»


آيا جمهوری اسلامی زمينه روانی را برای اصلاح نظام پولی کشور و کاهش شمار صفر ها بر روی اسکناس ها فراهم می آورد؟ شماری از منابع خبری تهران انتشار گسترده چک پول ها از سوی بانک مرکزی، و ويژگی های آنها را، نشانه تحول آتی نظام پولی کشور تلقی می کنند. چک پول به جای اسکناس به منظور پاسخگويی به نياز های مبادلاتی مردم، و نبود اسکناس های درشت، بانک های گوناگون ايران طی چند سال گذشته چک پول های خود را منتشر می کردند. به تازگی با مصوبه هيئت وزيران جمهوری اسلامی، انتشار چک پول ها در انحصار بانک مرکزی قرار گرفت. طهماسب مظاهری، رييس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی، چهارشنبه، ۳۰ مرداد ماه، گفت: تاکنون شش هزار ميليارد تومان چک پول ۵۰ هزار تومانی منتشر شده و چک پول های ۱۰۰ هزار و ۲۰۰ هزار تومانی نيز در راهند. به گفته او، اين چک پول ها نياز به پشت نويسی ندارند و همانند اسکناس قابل جا به جايی هستند. رييس کل بانک مرکزی افزود چک پول های جديد عملا کار اسکناس را با اطمينان و راحتی بيشتر انجام می دهند. انتشار چک پول های پيشين، به گفته آقای مظاهری، بدون کنترل بانک مرکزی و دولت توسط بانک های مختلف انجام می گرفت و در نتيجه کنترل نقدينگی برای دولت و بانک مرکزی ممکن نبود. نکته مهم آنکه روی چک پول ۵۰ هزار تومانی انتشار يافته از سوی بانک مرکزی، در يک سو رقم پانصد هزار ريال و در سوی ديگر رقم پنجاه ديده می شود. به بيان ديگر چک پول پانصد هزار ريالی مورد نظر، که عملا جای اسکناس های درشت را گرفته، به تدريج در دست مردم به اسکناس پنجاه تومانی بدل می شود و عملا زمينه حذف چهار صفر از پول ملی ايران فراهم می شود.خبرگزاری مهر اين ابتکار را «آغاز فرهنگ سازی برای حذف چندين صفر از پول ملی» توصيف کرده است. روزنامه «دنيای اقتصاد» چاپ تهران نيز در شماره ۳۱ مرداد ماه خود چک پول پنجاه هزار تومانی بانک مرکزی را«اسکناس» به شمار آورده و با حروف درشت در عنوان اصلی صفحه نخست خود می گويد:«اسکناس درشت با اسم ديگر آمد.» حدود يکسال پيش، محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی ايران، به بانک مرکزی دستور داد تاتغيير واحد پول ملی ايران را به ويژه از راه حذف شمار صفرها بر روی اسکناس ها مورد بررسی قرار دهد. حذف صفرها از جنگ جهانی دوم به اين سو، شماری از کشور ها برای اعتبار بخشيدن به پول ملی شان، يا واحد پولی تازه ای را با نام متفاوت رايج کردند و يا بعضی از صفر های واحد پولی قديمی خود را حذف کردند. در سال های اخير، دو کشور همسايه ايران، افغانستان و ترکيه، به ترتيب سه صفر و شش صفر را از اسکناس های خود برداشتند. در ايران نيز، طی دو دهه گذشته، با توجه به اعتبار بر باد رفته ريال، بحث بر سر تغيير واحد پولی کشور بارها در محافل کارشناسی ايران بالا گرفت. هواداران تغيير واحد پولی ايران می گويند که طی ۲۵ سال گذشته ارزش ريال چند صد برابر کاهش يافته و اين واحد پولی چه در گفت و گو های خانه و بازار و چه در معاملات ديگر عملا به کار نمی رود. با اين همه، اصرار ورزيدن بر حفظ اين واحد پولی مردم را مجبور می کند که حتی برای معاملات کوچک بسته های متعدد اسکناس را با خود اينجا و آنجا بکشانند و وقت گرانبهای شان را برای شمارش اين همه صفر بی معنا بر باد بدهند. با انتشار چک پول های درشت از سوی بانک مرکزی، به نظر می رسد که مقام های پولی جمهوری اسلامی بی سر و صدا زمينه حذف چهار صفر از اسکناس های رايج در ايران فراهم می آورند. اين احتمال وجود دارد که در آينده نه چندان دور مرگ رسمی «ريال» اعلام شود و اين پول بسيار فرسوده نيز، در کنار «شاهی» و «قران»، در گورستان پول های معدوم ايران جای بگيرد. با توجه به سقوط نجومی ريال در ۳۰ سال گذشته، تغيير رسمی نظام پولی ايران پرهيز ناپذير به نظر می رسد. ولی حذف صفرها از اسکناس ها، اگر با مهار شديد تورم همراه نباشد، به جايی نمی رسد. تغيير واحد پولی ايران مفيد است اگر در قالب يک سلسله اصلاحات بنيادی به منظور بازسازی اقتصاد ايران انجام بگيرد، وگرنه هزينه بيهوده و سنگين ديگری را بر کل هزينه های موجود خواهد افزود. ؟

Thursday, August 21, 2008

!!!«مدعيان دروغين»


امسال همه رهبران روحانی جمهوری اسلامی، از آقايان محمد خاتمی و مهدی کروبی از جناح اصلاح طلبان مذهبی تا آقايان علی خامنه ای، هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی، رهبر و روسای مجلس خبرگان و قوه قضائيه، از مراجع تقليد حوزه های علميه چون آيت الله ها مکارم شيرازی، صانعی و آملی تا امامان جمعه، يکصدا و يکپارچه، سخنرانی های خود را به مناسبت نيمه شعبان، جشن تولد امام دوازدهم شيعان، به حمله تند و تيز به مدعيان مهدويت و ارتباط با امام غائب شيعيان اختصاص و در باره «مدعيان دروغين» به مردم هشدار دادند. حمله به مدعيان مهدويت و ارتباط با امام غائب از عناصر رايج سخنرانی های مذهبی روحانيت شيعه است اما شايد در تاريخ هزار و اندی ساله شيعه، جز در روزگاری که سيد علی محمد باب به دوران ناصرالدین شاه قاجار با ادعای مهدويت پايه های نفوذ و مشروعيت روحانيت شيعه را لرزاند، تا کنون، چنين حمله همه جانبه ، يکپارچه و از پيش طراحی شده ای عليه مدعيان ارتباط با مهدی موعود از روحانيت شيعه ديده نشده است. به روزگار ظهور سيد علی محمد باب نارضايتی عمومی لايه های متوسط و فقير مردم و نااميدی و سرخوردگی آنان از حکومت قاجار و روحانيت شيعه چندان عميق و گسترده بود که پيام باب با سرعتی شگفت انگيز در لايه های گوناگون مردم رسوخ و زمينه را برای قيام های مسلحانه بابيان و پس از آن انقلاب مشروطه فراهم کرد. آيا اکنون و ۳۰ سال پس از استقرار جمهوری اسلامی و ولايت فقيهی که مشروعيت اقتدار دينی و سياسی خود را با نيابت رسمی امام غائب توجيه می کند، دلايلی مشابه با روزگار ظهور باب سران روحانی حاکم بر ايران را چندان نگران کرده است که با لحن خلفای اموی و عباسی عليه مدعيان مهدويت و ارتباط با امام غائب سخن گفته و به مردم هشدار می دهند؟ زير پوست جمهوری محورهای واحد در سخنرانی های سران طراز اول جمهوری اسلامی در باره مسائل داخلی کشور، اغلب، واکنش راس حکومت را در برابر رخدادهايی در جامعه نشان می دهد که آنان با واسطه بولتن های اطلاعاتی محرمانه پيش و بيش از رسانه ها و مردم از آن مطلع اند. به هنگامی که همه رهبران طراز اول روحانی جمهوری اسلامی از همه جناح ها، مسئله ای واحد را با لحن و حتا جمله های مشابه در يکی از مهم ترين مناسبت های رسمی مطرح می کنند، نگرانی های خود را نسبت به خبرهايی نشان می دهند که در بولتن های محرمانه اطلاعاتی نهادهای امنيتی جمهوری اسلامی برای رهبران طراز اول، منعکس شده است. و بر همين اساس به هنگامی که مدعيان رابطه مستقيم با منجی موعود شيعه به آماج حمله رهبران طراز اول روحانی جمهوری اسلامی بدل می شوند، زير پوست جمهوری و در بولتن های محرمانه اطلاعاتی رخدادی های نگران کننده ای گزارش شده که واکنش يکپارچه و هشدارهای جدی سران را ضروری کرده است. سخنان امسال سران روحانی جمهوری اسلامی نشان می دهد که استقبال مردم از مدعيان ارتباط مستقيم با منجی موعود و دلايل اين استقبال، نارضايتی از وضع موجود و آرزوی دگرگونی راديکال آن، تا جايی جدی است که به يکی از نگرانی های عمده رهبران جمهوری اسلامی بدل شده است. امسال محمد خاتمی پيشقدم و پيش از شروع مراسم رسمی جشن های نيمه شعبان مدعی شد که او، و نه محمود احمدی نژاد، «نخستين» کسی است که «مهدويت» را «در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح» کرده است. آقای خاتمی پس از ثبت اين «افتخار» در پروند خود به مردم هشدار داد که فريب مدعيان دروغين را نخورند. آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، با صراحت بيش تری به مدعيان مهدويت حمله کرد و در سخنرانی نيمه شعبان خود به مردم دستور داد «مردم بايد در مقابل دروغگويانی که با ادعاهای شرم آوری نظير ارتباط با امام زمان، مفهوم انتظار را مايه سودجويی و دکانداری قرار داده اند، کاملا هوشيار باشند.» رهبر ايران افزود: «ادعای رويت، ارتباط، تشرف، دستور گرفتن از حضرت حجت و اقتدای به آن حضرت در نماز، ادعاهايی حقيقتا شرم آور است.» با اين همه آقای خامنه ای امکان ارتباط با امام غائب را برای گروهی معدود حفظ کرد و گفت:«ممکن است انسان سعادتمندی، اين ظرفيت را پيدا کند که چشم دلش به نور جمال مبارک حضرت حجت روشن شود اما چنين کسانی اهل ادعا و بازگو کردن اين مسائل نيستند.» تاکيد رهبر جمهوری اسلامی ايران بر اينکه «سعادتمندان»، از ارتباط خود با امام سخن نمی گويند در حالی است که دستگاه های تبليغاتی و خبر سازی جمهوری اسلامی از مدت ها پيش خبرهای گوناگونی را در باره رابطه مستقيم رهبر و امام خمينی با مهدی موعود در رسانه های رسمی و در جامعه مطرح کرده اند. اکبر هاشمی رفنسجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در سخنرانی خود به مناسبت نيمه شعبان گوشه ای از گزارش های اطلاعاتی محرمانه را که موجب نگرانی رهبران جمهوری اسلامی شده است، افشاء کرد و از قدرت و نفوذ مدعيان مهدويت در حد «ايجاد انحراف در سال های اخير» خبر و به مردم هشدار داد: « مدعيان مهدويت در اين سالها انحراف ايجاد کردهاند، بايد مراقب باشيم و به ادعاهای مشکوک نپردازيم.» آيت الله هاشمی شاهرودی، رييس قوه قضاييه نيز همين هشدارها را تکرار و «طرح» ادعای ارتباط با امام غائب را «انحراف از فلسفه مهدويت» و «شگرد دشمنان» ارزيابی کرد. آيت الله های حوزه های علميه، امامان جمعه و ديگر مقامات روحانی نيز همين هشدارها را با لحن و محتوای مشابه تکرار کردند. وقتی مردم نااميد می شوند هشدارهای پر رنگ امسال نه فقط نگرانی های سران جمهوری اسلامی را از استقبال و گرايش مردم به مدعيان ارتباط مستقيم با منجی موعود تصوير می کند که علاوه بر آن از نياز مردم به ظهور نيرويی خبر می دهند که وضع موجود را ريشه ای و راديکال و بدون هزينه دگرگون و نظامی متفاوت را مستقر کند. از دوره دوم رياست جمهوری محمد خاتمی، که سرخوردگی اکثريت مردم ايران از اصلاح حکومت از درون خود را در نمودهای متفاوت نشان داد، تاکنون، رسانه های ايران هر از چندی خبر بازداشت مدعيان مهدويت يا مدعيان ارتباط مستقيم با امام غائب و پيروان آن ها را منتشر کرده اند. کثرت مدعيان و کميت به نسبت بالای پيروان آن ها از بی تابی و لبريز شدن کاسه صبر لايه هايی از جامعه ايرانی برای ظهور منجی موعودی خبر می دهند که عدالت آسمانی را بر زمين محقق خواهد کرد. جشن تولد امام زمان به دوران پهلوی دوم، پس از نوروز، مردمی ترين، خودجوش ترين و پر رونق ترين جشن های ايرانی بود. با به قدرت رسيدن فقيه نائب امام در انقلاب اسلامی، جشن های نيمه شعبان در دو دهه اول حکومت اسلامی به مراسمی دولتی و برنامه ريزی شده تقليل يافت. در دهه اخير جشن تولد منجی موعود در نيمه شعبان بار ديگر زنده و مردمی و مراکزی چون مسجد جمکران در قم، جايی که به اعتفاد برخی از روحانيون امام غائب در آن حضور می يابد، به يکی از مهم ترين مراکز مذهبی بدل شدند. به گفته استاندار قم، «يک ميليون و ۵۰۰ هزار زائر در نيمه شعبان امسال برای زيارت جمکران به شهر قم عزيمت» کردند. هاشمی رفنسجانی در سخنرانی نيمه شعبان امسال خود «مايوس شدن مردم از همه چيز و همه کس» را از مقدمات اصلی آمادگی ذهنی مردم برای ظهور امام غائب و از نشانه های ظهور منجی موعود شيعه اعلام و ناخواسته اين پرسش را برانگيخت که رونق بازار مدعيان ارتباط با امام آيا نشانه ای از فراررسيدن دورانی نيست که مردم برای رهائی خود از بحران های سياسی، اقتصادی و اجتماعی «از همه چيز و همه کس مايوس شده اند»؟ موقعيت انفعال و موقعيت شورش به گفته بسياری از مورخان معتبر، ايرانيان مفهوم منجی موعود را از دين زرتشتی به اسلام ترزيق و با مسلمان کردن «سوشيانس»، منجی موعود دين زرتشت، خصوصيات او را به فرزند داشته يا نداشته امام يازدهم شيعه منتسب کردند. بحث تاريخی و فنی در باره ريشه های مفهوم منجی موعود نزد شيعه و بحث در باره فرزند داشتن و يا بی فرزند بودن امام يازدهم، در همان نخستين سال های پس از مرگ امام حسن عسکری ، در برابر کارکرد واقعی، جدی و عينی مفهوم منجی موعود به سرعت رنگ باختند. منجی موعود در تاريخ ايران پس از اسلام کارکردی واقعی و عينی يافت و اغلب شورش های مردمی هزار و اندی سال ايران حقانيت خود را در قالب ادعای ظهور مهدی يا ارتباط مستقيم با او توجيه کردند. قيام های متعدد دهقانان، صنعتگران و حاشيه نشيان در قرون وسطای اسلامی ايران رنگ مذهبی داشته و اغلب رهبران اين قيام ها با ادعای تجسد منجی موعود در جسم خود يا ادعای ارتباط مستقيم با امام غائب، مردم را به قيام عليه ائتلاف دربار، زمينداران، روحانيون و ديوان سالاران بر می انگيختند. فقهای شيعه در هزار و اندی سال گذشته اقتدار سياسی، اجتماعی، فرهنگی و دينی خود را بر مفهوم نيابت امام غائب استوار کرده اند. ظهور منجی موعود به معنای پايان دوره نيابت فقها است. ارتباط مستقيم امام غائب با کسانی بيرون از دايره روحانيت رسمی شيعه نيز به معنای آن است که روحانيت نيابت امام غائب را از دست داده و لياقت، شايستگی و صلاحيت ارتباط با او را ندارد. در تاريخ ايران تب مهدويت و ارتباط مستقيم با مهدی در دو موقعيت متناقض ياس و انفعال يا اميد و شورش، بالا می گرفت. در موقعيت ياس و انفعال توده های مردمی که به شدت سرکوب و همه اميدهای خود را به بهبود وضع موجود زمينی خود از دست داده بودند، به منجی موعودی دل می بستند که روزی در آينده اگر نه آنان که فرزندان و نوه های آنان را از وضع نامطلوب نجات می دهد. در موقعيت اميد و شورش توده های مردم آمادگی قيام داشته و از وضع موجود چندان به تنگ می آمدند که برای طغيان خود عليه حکومت، روحانيت و مذهب رسمی، به توجيه مذهبی قيام و به منجی ای نياز داشتند که با ظهور خود قيام آنان را تائيد و رهبری کند. در اين موقعيت کس يا کسانی با ادعای تجسد مهدی در جسم خود يا با ادعای ارتباط مستقيم با منجی موعود و انتقال پيام های او به مومنان، رهبری مردم را به دست گرفته و قيام و شورش را سامان می دادند. پژوهش های بيش تر نشان خواهد که کدام يک از دو موقعيت انفعال يا شورش در دهه اخير زمینه ساز استقبال گسترده مردم از مدعيان ارتباط مستقيم با مهدی شده است اما از هم اکنون پيدا است که اقبال مردم به مدعيان، که در هر دو موقعيت از نارضايتی عميق جامعه از وضع موجود خبر می دهد، نگرانی سران جمهوری اسلامی را برانگيخته است. جمهوری اسلامی، حکومتی که در فلسفه سياسی خود مشروعيت خود را از نيابت امام غائب کسب ، خود را مقدمه ظهور مهدی موعود معرفی ، ظهور قريب الوقوع او را تبليغ کرده و کارگزاران خود را سربازان امام زمان لقب داده است، خود در ترويج مفهوم مهدويت در جامعه نقشی موثر داشته است. تقويت مفهوم منجی موعود و پيوند حکومت اسلامی با او حکومت را نزد باورمندان به مهدی موعود تقديس کرده و حمايت آنان را بر می انگيزد اما اين خطر را نيز دارد که زمانی که مردم از وضع موجود به تنگ آمدند، زمانی که نارضايتی از وضع موجود آرزوی دگرگونی بينادی و راديکال را به خواستی مبرم بدل کرد، زمانی که کاسه صبر منتظران ظهور لبريز شد، راه بر مدعيان ارتباط مستقيم با منجی باز و منتظران به جان آمده از اين ادعاها استقبال می کنند. داستايفسکی، عيسی و مهدی در رمان جنايات و مکافات داستايفسکی داستانی بسيار کوتاه نيز آمده است که مستقل از رمان، شاهکاری کلاسيک است. در اين داستان کوتاه، عيسی در اسپانيای قرون وسطا و در اوج حکومت مذهبی کشيشان و انگيزيسيون کليسا ظهور کرده و عليه کليسا، حکومت روحانيت، انگيزيسيون و.. که به نام او بر مردمان تحميل اما با آموزه های او در تضاد اند، زبان به اعتراض باز می کند. عيسی به اتهام ادعای دروغين مسيح بودن بازداشت و به مرگ محکوم می شود. شب اعدام، مفتش اعظم انگيزيسيون به سلول او می آيد و به او می گويد که می داند که ادعای او دروغين نيست. مفتش اعظم توضيح می دهد که دين بدون نهادی چون کليسا و بدون روحانيت زنده نمی ماند، که مردم عادی برای رستگاری و رابطه با خدا به روحانيت نيازمند اند، که اجرای آموزه های واقعی عيسی نظام اجتماعی را از هم می پاشد و.. و برای حفظ دين خدا و ايمان مومنان عيسی بايد به اتهام ادعای دروغين مسيح بودن اعدام شود. استدلال های قوی و محکم مفتش اعظم را با قلم سحرانگيز داستايفسکی بايد خواند تا خلع سلاح عيسی را در مباحثه با مفتش اعظم درک کرد. در آن روزگار کليسا و روحانيت مسيحی بيش از هر کس و هر لايه ديگری از جامعه از ظهور عيسی هراس داشتند. مهدی موعود شيعه البته عيسی نيست که فقط بر کلام و عشق تاکيد کند. بر اساس همه روايات تائيد شده شيعه، منجی شيعيان سلاح در کف، ظهور و در جنگ نهايی بين اسلام و غير اسلام، منکران و کافران را سر می برد و چون چنين است نگرانی از ظهور او در ميان برخی از روحانيت شيعه پر رنگ تر و قوی تر است.؟؟؟؟؟