Friday, February 29, 2008

الشرق الاوسط: احمدی نژاد معاهده ۱۹۷۵الجزاير را بازنگری کند


درآستانه سفر محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ايران، به عراق روزنانه عرب زبان الشرق الاوسط چاپ لندن در مقاله ای ادعای مالکيت عراق بر اروند رود (شط العرب) را مطرح واظهار اميدواری کرده است که احمدی نژاد معاهده ۱۹۷۵ الجزاير را بازنگری کند. به ادعای اين روزنامه، معاهده الجزاير رشوه ای بوده که يک نظام به نظام ديگرداده و اکنون نه رشوه گيرنده باقی است ونه رشوه دهنده. گزارش مربوط به انتشار ادعای مالکيت عراق بر اروندرود می افزايد پايگاه خبری عصر ايران هفته گذشته ازسفر محرمانه يک هيأت عراقی به ايران برای گفتگو درمورد قرار داد ۱۹۷۵ الجزاير خبر داده بود .خزر که اونجوری جزایر که ..... خدا رحم کنه به اروند رود !!!؟؟

!!انتقاد شدید روحانی از سیاست خارجی دولت نهم


یک روز پس از ستایش آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی از عملکرد محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری در خصوص پرونده اتمی، حسن روحانی، مسئول پيشين تيم مذاکره کننده هسته ای جمهوری اسلامی، سیاست خارجی دولت را به باد انتقاد گرفت. آقای روحانی، که در حال حاضر نماينده آيت الله خامنه ای در شورای عالی امنيت ملی و رييس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام است، روز چهارشنبه با انتقاد شدید از سياست خارجی دولت نهم گفت: «سياست خارجی به معنی شعار دادن نيست. جمهوری اسلامی نمی تواند به دور خود دیوار بکشد و باید در سیاست خارجی اش انعطاف نشان دهد.» وی که پيش از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد مذاکره کننده اصلی هسته ای ايران بود، در «کنفرانس ملی چشم انداز ۲۰ ساله و الزامات سياست خارجی توسعه گرا»، بدون آنکه نامی از محمود احمدی نزاد ببرد، از سياست وی انتقاد کرد و گفت:«سياست خارجی به معنی اين نيست که خطر را عليه خود افزايش دهيم.» به گزارش خبرگزاری ایسنا، دبير سابق شورای عالی امنيت ملی ايران با اشاره به پرونده هسته ای اين کشور گفت: « يک روزی وقتی با آژانس بین المللی انرژی اتمی صحبت می کرديم در روزنامه ها می گفتند اينها دارند اسرار نظام را بيرون می برند. يک روز می گفتند البرادعی را به کشور راه ندهيد روز ديگر می گفتند هر چه که البرادعی بگويد درست است. در حالی که برخی معتقد بودند اين آقای البرادعی پدرش پالان دوز است و نبايد به او اين قدر بها داد.» وی اظهار داشت: «ما هنوز نتوانستيم به يک تفاهم با هم در اين مسايل برسيم يک بار می گفتند با اين غرب کافر ننشينيد و حرف نزنيد اينها خائن هستند، يک روز هم گفتند اين جاسوس های غربی چه آدم های خوبی هستند و چه گزارش خوبی داده اند. علت اين تضادها چيست؟ ما خودمان هنوز به يک تفاهم نرسيديم که تعامل يعنی چه؟ در سمت چشم انداز از تعامل سازنده و موثر نام برده ميشود خوب معنی اين چيست؟» حسن روحانی در گذشته نیز از منتقدين جدی سياست های محمود احمدی نژاد بوده و ماه پيش نیز، از ترويج خرافات توسط دولت نهم انتقاد کرده بود. وی گفت:« ما نمی توانيم بگوييم که می خواهيم توسعه پيدا کنيم و در همان حال بگوييم که با جامعه بين المللی کاری نداريم.» آقای روحانی با اشاره به اينکه در دنيای امروز استقلال معنا ندارد و همه کشورها به نوعی به هم وابستگی دارند، گفت: «دنيای امروز به سوی وحدت و تبادل بيشتر پيش می رود. در دنيای امروز ما به سياست خارجی خوب نياز داريم و حرف هايی بايد بزنيم که تکبير آفرين نباشد، درشتگويی نکنيم. اينها سياست خارجی را درست نمی کند؛ سياست خارجی يعنی راه و روش سلوک با دنيا که يا تهديدی را کم کند و يا منفعتی را جذب کند.» وی افزود: «در سند چشم اندازبیست ساله، اولویت به توسعه کشور داده شده اما برخی مسئولان به جای توسعه، به دنبال قدرت اند.» سخنان دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران يک روز پس از آن بیان می شود که آيت الله علی خامنه ای از نقش محمود احمدی نژاد در پيشبرد برنامه هسته ای ايران ستايش کرد و گفت: «نقش شخص رييس جمهوری و ايستادگی وی در پيشرفت موضوع هسته ای بسيار بارز بود.» رهبر جمهوری اسلامی ایران گفته بود:«يک نمونه از پيشرفت های نظام اسلامی، مسئله هسته ای است که ملت ايران در اين موضوع، حقاً و انصافاً به يک موفقيت بزرگ و پيشرفت چشمگير دست يافته است.» منتقدين محمود احمدی نژاد می گويند که سخنان و شعارهای ضد غربی وی موجب هراس جهانی از برنامه هسته ای ايران شده و تصويب دو قطعنامه تحريمی عليه اين کشور را آسانتر کرده است. در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی و مجلس ششم، ايران پذيرفت تا غنی سازی اورانيوم را متوقف کند، اما با روی کار آمدن مجلس هفتم و پيروزی محمود احمدی نژاد، ايران بار ديگر غنی سازی اورانيوم را از سرگرفت. شورای امنيت سازمان ملل متحد طی دو قطعنامه لازم الاجرا از ايران خواسته است تا فعاليت های حساس هسته ای مربوط به غنی سازی اورانيوم را متوقف کند، اما ايران اين در خواست را رد کرده است. مقام های ايران می گويند پرونده هسته ای ايران بسته شده است، ولی اين کشور به همکاری خود با آژانس ادامه می دهد. آژانس بين المللی انرژی اتمی در تازه ترين گزارش خود تصريح کرده است که اين آژانس در وضعيتی قرار ندارد تا درباره نبود مواد هسته ای و فعاليت های هسته ای اعلام نشده، پيش از دستيابی به شفافيتی درباره ماهيت برنامه تحقيقاتی تسليحاتی ايران با اطمينان ابراز نظر کند.

احتمال ارائه مشوق های تازه اقتصادی به ایران


قدرت های بزرگ جهانی در حال بحث بر سر اقدامات جدید احتمالی برای کشاندن ایران به پای میز درباره برنامه اتمی این کشور همزمان با دنبال کردن تحریم های جدید هستند. خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حاشیه نشستی در بروکسل در پاسخ به پرسشی درباره ارائه مشوق به ایران گفته است: «این موضوع در میان نمایندگان شش کشور مورد بحث بوده است.» اشاره آقای سولانا به نشست پنج کشور عضو دائم شورای امنیت شامل آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه همراه با آلمان در واشینگتن است که روز دوشنبه برای مذاکره درمورد تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی گردهم آمده بودند. آقای سولانا اظهار داشت: «در این نشست مسائل بسیاری مورد بحث قرار گرفت ولی چیز خاصی برای اعلام عمومی وجود ندارد.» این اظهارات در حالی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی می گوید حاضر نیست در مذاکرات خود با اتحادیه اروپا بر سر پرونده هسته ای ایران هیچ امتیازی به این اتحادیه دهد. سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای جمهوری اسلامی و دبیر شورای عالی امنیت ملی به تلویزیون «ان اچ کی» ژاپن گفته است که ایران کشور بزرگی در منطقه و دارای پتانسیل بالایی است و کشورهایی که علیه آن تحریم اتخاذ کنند، اقتصاد خود آنها متحمل ضرر خواهد شد. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، که این مصاحبه را بازتاب داده است، آقای جلیلی «نسبت به از سر گیری مذاکرات با اتحادیه اروپا ابراز خشنودی کرد اما گفت که ایران هیچ امتیازی در این زمینه نمی دهد.» سی ام نوامبر گذشته خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران برای آغاز مذاکرات درباره پرونده اتمی تهران گفت گو کرد ولی وی نتیجه مذاکرات با سعید جلیلی را «نا امید کننده» خواند. مذاکرات میان طرفین برای حل و فصل پاره ای از مسائل انجام شد تا پس از آن گفت وگوهای رسمی میان طرفین در زمینه حل و فصل مسائل اتمی و مشوق های جدید احتمالی از سوی اتحادیه اروپا به ایران آغاز شود. این اتحادیه به خاویر سولانا ماموریت داده است تا با جمهوری اسلامی، درباره پیشنهاد های اتحادیه اروپا به تهران، برای تعلیق روند غنی سازی اورانیوم در ایران، در ازای همکاری جامعه بین المللی با تهران در زمینه تولید انرژی هسته ای صلح آمیز و همکاری های اقتصادی، سیاسی و امنیتی جامعه بین المللی با ایران گفت و گو کند. گرچه طرفین در ماه ژانویه و در جریان سفر آقای جلیلی به مقر اتحادیه اروپا با یکدیگر مذاکراتی داشتند ولی نتیجه ای نیز از گفت وگو ها حاصل نشد. دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در بخش دیگری از مصاحبه با شبکه «ان اچ کی» ژاپن گفته است که جمهوری اسلامی هرگز تسلیم قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل نمی شود و همواره به برنامه غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد. به گفته وی، « آژانس بین المللی انرژی اتمی موافقت کرده است که بر فعالیت ایران در این زمینه نظارت کند.» کشورهای غربی ابراز نگرانی می کنند که جمهوری اسلامی ایران در پوشش برنامه صلح آمیز هسته ای و به دلیل سابقه پنهانکاری گذشته خود بدنبال تولید ساخت سلاح اتمی باشد ولی تهران این ادعاها را رد کرده است. ایران هدف از برنامه اتمی خود را تولید سوخت برای نیروگاه های آتی اتمی خود عنوان کرده است. محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش روز جمعه خود گرچه تایید کرد که جمهوری اسلامی ایران به پرسش های این نهاد درباره ابهامات برنامه اتمی خود پاسخ داده است ولی در عین حال اشاره کرد که «از پاسخ به سوال های مربوط به تحقیقات درباره کلاهک های هسته ای که بر روی موشک سوار می شوند و آزمایش با مواد منفجره با حساسیت بالا خودداری کرده است که موجب نگرانی شدید است.» وی افزوده است: تا زمانی که آژانس پاسخ روشنی را به سوال های خود در این باره دریافت نکرده باشدو ایران نیز با اجرای پروتکل الحاقی به آژانس اجازه بازرسی های سر زده رانداده باشد، آژانس نمی تواند با اطمینان بگوید که ماهیت برنامه هسته ایایران مسالمت آمیز است.

ضرورت تاسيس جبهه دموکراسي خواهي


‏ سناريوي ديد و بازديد هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد، در آستانه صدور قطعنامه سوم شوراي امنيت، که به ‏توصيه رهبر جمهوري اسلامي به اجرا در آمد، با شرکت آيت الله خامنه اي در جشن تبليغاتي هسته اي دولت، ‏و تجليل وي از محمود احمدي نژاد در برابر مخالفانش، به انتها رسيد.‏ اين سناريو به نوشته روزنامه کيهان – به نقل از منابع مطلع در رياست جمهوري - "محصول توجه اركان ‏سياسي نظام به توصيه رهبر جمهوري اسلامي مبني بر اينكه دلخوري هاي جزئي نبايد باعث جدايي و تفرقه ‏شود، بوده است". اما هواداران دولت در انعکاس اخبار اين سناريو نشان دادند که هيچ خيال وحدت و تفاهم ‏ندارند.‏ در بخش اول سناريو مجلس خبرگان احمدي نژاد را به عنوان ميهمان دعوت کرد و او هم با شرکت در جلسه ‏خبرگان، به جاي گزارشي درباره کارهاي دولت به موعظه براي روحانيون پرداخت و در حالي که برخلاف ‏هميشه از روي نوشته مي خواند خطاب به اعضاي مجلس خبرگان گفت که وظيفه دولت جمهوري اسلامي ‏جلو انداختن ظهور امام زمان است و وظيفه ديگري ندارد". به اين ترتيب رييس دولت امکان هر نوع بحث و ‏گفتگوئي درباره سياست ها و برنامه هاي دولت را از مجلس خبرگان گرفت.‏ رئيس جمهور فرداي آن روز در اجتماع عاشورا پژوهشي گفت بحث هسته اي آن چيزي كه ما را پيروز ‏كرد، اتصال به كاروان و فرهنگ عاشورا بود. اين پيروزي به منزله ريختن آبروي غرب و از بين رفتن ‏قدرت و نفوذشان در بين كشورهاي منطقه و جهان بود.‏ ‏ اما بخش دوم سناريو روز سه شنبه با تيتر اصلي کيهان خود را نشان داد که "هاشمي رفسنجاني، ميهمان ‏احمدي نژاد". به گزارش اين روزنامه: "اين ديدار كه به شكل فعلي براي نخستين‎ ‎بار برگزار مي شود ‏محصول توجه اركان سياسي نظام به توصيه حكيمانه رهبر‎ ‎معظم انقلاب مبني بر اينكه دلخوري هاي جزئي ‏نبايد باعث جدايي و تفرقه شود،‎ ‎بوده است". تيتر کيهان در حالي روي ميز روزنامه فروشي ها بود که که ‏روزنامه جمهوري اسلامي در همين روز تيترش بود "سران سه قوه به ديدار هاشمي رفسنجاني رييس مجلس ‏خبرگان رفتند". به اين ترتيب سناريوئي که گام به گام پيش بيني و اجرا شده بود در انعکاس خود مردم را ‏دچار گيجي کرد که بالاخره چه کسي به ديدار ديگري رفته است. به خصوص که ايران روزنامه ارگان دولت ‏که در محافل سياسي "شعبه دولتي کيهان" نام گرفته در تيتر اصلي خود "نشست صميمى اعضاى مجلس ‏خبرگان و رؤساى قوا در دفتر رئيس جمهور"خبر داده بود. ‏ ‎‎بخش نهائي ‏‎‎ بخش نهائي گزارش کيهان موضوع را روشن مي کرد و نشان مي داد که عصر يکشنبه عصر، در اجراي ‏بخش دوم سناريو نمايش وحدت، محمود احمدي نژاد، غلامعلي حداد عادل و آيت الله شاهرودي به مجلس ‏خبرگان رفته و ميهمان هاشمي رفسنجاني بوده اند. گزارش هائي که از اين ميهماني درز کرده نشان مي دهد ‏که بيشتر ميدانداري و گرداندن مجلس به عهده حدادعادل رييس مجلس بوده است. اما خبر اين ميهماني و ديدار ‏در رسانه ها انعکاس نيافت. خبرگزاري دولتي و دفتر رياست جمهور که ملاقات هاي عادي وي را هم ‏اعلاميه مي دهد از انتشار اين خبر خودداري کردند تا عصر روز دوشنبه که اين بار بعد سران قواي مقننه و ‏قضائيه به اتفاق هاشمي رفسنجاني و اعضاي مجلس خبرگان به بازديد رياست جمهوري رفتند.‏ به اين ترتيب کيهان و ايران توانستند روز سه شنبه صفحات اول خود را با خبر شب قبل ارايش دهند. اما ‏جالب تر از حرکت روزنامه کيهان که در تيتر و عنوان اصلي خود وانمود کرده بود که هاشمي به دلجوئي ‏احمدي نژاد رفته اما در آخر گزارش خود از ماجراي شب قبل هم خبر داده بود، روزنامه ايران و سياست ‏روز هيچ اشاره اي به ديدار احمدي نژاد از مجلس خبرگان و شرکتش در ميهماني رييس مجلس خبرگان ‏نکرد. ‏ مطابق سناريو روز چهارشنبه هم اعضاي مجلس خبرگان به ميهمان رهبر جمهوري اسلامي رفتند و در آن ‏جا بود که آيت الله خامنه اي به نامه اي پاسخ داد که چهار روز قبل محمود احمدي نژاد به وي نوشته و ‏پيروزي بزرگ ملت و دولت را به رهبري وي اعلام داشته بود.‏ ‏ آيت الله علي خامنه اي، در اين سخنراني از "پيروزي بزرگ" کشور در موضوع مناقشه هسته اي ابراز ‏خشنودي کرده و از محمود احمدي نژاد، رييس جمهور، براي شيوه "بارز" اداره آن، ستايش به عمل آورده و ‏به اين ترتيب ايت الله خامنه در جشني شرکت کرد که کارشناسان معتقدند فقط کاربرد تبليغات داخلي دارد.‏ آيت الله خامنه اي بعد از آن که نمايش وحدت صورت گرفت و حتي به گفته دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ‏در آن نکته بزرگي عليه ايران به چشم مي خورد و آن اشاره به برنامه موشکي است که قبلا هرگز در گزارش ‏هاي اژانس نبود.‏ ‎‎در چشم رقيبان‎‎ رهبر انقلاب در حالي که هاشمي رفسنجاني و حسن روحاني دو نفري که در دو سال و نيم گذشته همواره ‏موضوع حملات و افشاگري هاي رييس دولت و همکارانش بوده اند در کنار وي نشسته بودند گفت "يک ‏نمونه از پيشرفت هاي نظام اسلامي، مسئله هسته اي است که ملت ايران در اين موضوع، حقا و انصافا به ‏يک موفقيت بزرگ و پيشرفت چشمگير دست يافته است. نکته ديگري که در استانه انتخابات پيامي آشکار در ‏خود داشت اشاره آقاي خامنه اي به مجلس هفتم بود که به گفته وي "بر خلاف تلاش عده اي در دوره قبل، ‏واقعا در موضوع هسته اي ايستادگي و پافشاري کرد." ‏ کارشناسان سياسي معتقدند پيام آيت الله خامنه اي براي اعضاي مجلس خبرگان که تعيين رهبر و نظارت بر ‏اعمال وي را برعهده و وظيفه دارند، روشن بود. وي کينه خود را از اصلاح طلبان نشان داد و در عين حال ‏نشان داد سخت گيري هاي شوراي نگهبان عليه اصلاح طلبان بدون مجوز و علاقه مندي وي نيست.‏ کارشناسان مستقل معتقدند به اين ترتيب رهبر جمهوري اسلامي در موقعيتي حساس بخش عمده اي از ‏مسووليت آن چه را بعد از سومين قطعنامه شوراي امنيت رخ مي دهد به عهده گرفت و با همصدائي با دولت ‏و سپاه پاسداران و نيروهاي تندروئي که هواداران اينان به حساب مي آيند، بعد از شانزده سال که از انتخاب ‏وي به رهبري مي گذرد، به همان اندازه که اولين رهبر جمهوري اسلامي حمايت از دولت ميرحسين موسوي، ‏دولت زمان جنگ را برعهده گرفته بود و دشمنانش را دفع مي کرد، دومين رهبر جمهوري اسلامي نيز با ‏دولت فعلي به ترکيب مطلوب خود دست يافته است. ‏ اما در آخرين لحظات قبل از اظهار نظر صريح آيت الله خامنه اي که از اين پس انتقاد از سياست هاي هسته ‏اي را دشوار مي کند چند تذکر و توضيح هم در اين باره رخ نمود از آن جمله محسن رضائي دبير مجمع ‏تشخيص مصلحت نظام آخرين گزارش البرادعي را، يك فتنه گري و آغاز يك حركت جديد بر ضد ايران ‏دانسته است.‏ فرمانده پيشين سپاه به نوشته روزنامه اعتماد اشاره گزارش اژانس را به موضوع موشكي ايران شروع يك ‏حركت جديد و باز كردن يك باب جديد درباره ايران است و سعي دارد كه موفقيت كشور را در خاتمه دادن به ‏سوالات آژانس، تحت الشعاع قرار دهد و كمرنگ كند. ‌‏ اما کيهان در چندمين سرمقاله خود که به بررسي پرونده هسته اي ايران اختصاص داشت ضمن برشمردن ‏دلايل حقانيت ايران به اين نتيجه رسيد که خصومت هاي آمريکا با ايران ادامه مي يابد "در چنين وضعيتي و ‏در حالي كه عمر دولت بوش تا چند ماه ديگر رو به پايان است، نو محافظه کاران ناچارند به صدور قطعنامه ‏غيرقانوني، جنگ رواني و ارعاب و فشار ناشي از آن در جهت ضربه زدن به نقطه قوت و قدرت ايران ‏‏(يعني به انتخابات مجلس در ايران) اميد ببندند و سرمايه گذاري كنند". ‏ ‎‎حاشيه هاي نمايش‎‎ همزمان با اجراي سناريو نمايش وحدت، که محافل سياسي تهران همگي معتقدند عمرش چند روزي بيش تر ‏نخواهد بود احمد توکلي رييس مرکز پژوهش هاي مجلس و علي لاريجاني دبير سابق شوراي امنيت ملي که ‏هر دو در ماه هاي اخير انتقادهاي جدي به سياست هاي دولت داشتند در اظهار نظرهاي جداگانه اي به تجليل ‏از دولت احمدي نژاد پرداختند. ‏ رئيس مركز پژوهش هاي مجلس گفت: دولت آقاي احمدي نژاد يكي از دولت هاي بسيار موفق در حفظ ‏استقلال ملي است و احمدي نژاد از اين حيث برجستگي دارد. ‏ به گزارش خبرگزاري فارس احمد توكلي در جمع دانشجويان دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي در بحثي ‏تحت عنوان جلسات نقد مجلس هفتم گفت: پيروزي اخير هسته اي ايران نظام ما را يك گام بلند به هدف نزديك ‏تر كرد و در واقع موانع پشت سر گذاشته شد و در حال حاضر جمهوري اسلامي ايران جزو باشگاه هسته اي ‏محسوب مي شود.‏ ‏ علي لاريجاني، هم در گفتگو با دانشجويان بسيجي از موفقيت پروژه هسته اي سخن گفت و آمريکا را شکست ‏خورده خواند و به اين گونه همزمان با آشکار شدن نظر ايت الله خامنه اي در جشن هسته اي دولت سهيم شد. ‏تنها نکته اي که لاريجاني افزود وقتي بود که نظر وي را درباره پرونده سيدحسين موسويان پرسيدند، وي ‏خطاب به بسيجي ها گفت "دين خود را نفروشيد، موسويان جاسوس نيست." لاريجاني چندي قبل هم در ‏دانشگاه صنعتي شريف به همين دانشجويان بسيجي گفته بود "خواهش مي كنم موضوع هسته اي را تبديل به ‏جنگ نعمتي و حيدري نكنيد، دين خود را نفروشيد، موسويان جاسوس نيست."‏ ‎‎در استخر خانگي‎‎ اما نمايش وحدت در همه سطوح صورت نگرفت بلکه درست در همان روز که تيتر کيهان و ايران رفتن ‏هاشمي رفسنجاني به ديدار احمدي نژاد و تيتر روزنامه جمهوري اسلامي ديدار سران قوا با هاشمي رفسنجاني ‏بود جعفر بهداد که از نويسندگان روزنامه کيهان بوده و اينک سردبيري عملي روزنامه ايران را به عهده دارد ‏در مقاله اي ماجراي توهين به نوه ايت الله خميني را زنده کرد و با تکرار نوشته يک ماه قبل حسين ‏شريعتمداري اظهار اميدواري کرد که سيد حسن خميني در زمان دولت اصلاحات در برابر تحريف نظرات ‏امام سينه جلو مي داد .‏ در همين مقاله آمده فرزندان دوره موسوم به سازندگى كه بعدها به دوم خردادى مشهور شدند، در دوران ‏تصدى خود كسانى را كه از دين و ديندارى و حكومت دينى سخن مى گفتند، توصيه مى كردند خودشان را ‏عين دين ندانند و از دين استفاده ابزارى نكنند. استفاده آنها از تئورى هاى وارداتى نظير قرائت هاى مختلف از ‏دين، جامعه چند صدايى و نسبى گرايى سبب شده بود تا ترويج كنندگان آموزه هاى ناب دين را با چماق ‏‏«خودشان را عين دين مى دانند» سركوب و ساكت كنند. اما حالا چه اكنون همان جماعت به بهانه دفاع از ‏اعضاى خانواده امام راحل، خودشان را عين امام خمينى(ره) مى بينند! ‏ بهداد سپس با اشاره به شخصيت هاي منتقد توهين به سيد حسن خميني نوشت اين روزها فرصتى براى بعضى ‏يخ زده هاى سياسى فراهم شد تا صداى خود را بلند كنند، شايد توجهى جلب شود. آن كسى كه با تبختر - و البته ‏با هدف احياى سياسى خود - از تلاش يك عده بچه براى تحريف انقلاب گلايه مى كند، از جمله عناصرى ‏است كه در دوران سختى هاى اين ملت رنجديده و مقاوم، در استخر خانگى خود مصالح و مسائل كلان مملكت ‏را تعريف و ديكته مى كرد و اتفاقاً امثال او، گرد و غبارهاى اخير را براى به ميدان آمدن و خودنمايى هاى ‏نفسانى و سياسى بسيار پسنديدند، اما معلوم نيست چرا اين افراد از درك صحيح وضعيت خود در نزد افكار ‏عمومى بى خبرند و همچنان از توهم فانتزى خود رها نمى شوند.‏ به اين ترتيب هواداران دولت احمدي نژاد نشان دادند که براي انجام کارهاي خود نيازي به نمايش وحدت نمي ‏بينند و همچنان که از نامه نماينده دولت در سازمان ملل به دبيرکل اين سازمان برمي آيد دولت احمدي نژاد و ‏برنامه ريزان تندروي او آماده شده اند که اگر قطعنامه سوم با شدت به تصويب برسد، بر اساس اين پيش بيني ‏که آمريکا در نزديکي انتخابات رياست جمهوري آمادگي هيچ عملي را ندارد، ملت را با تبليغاتي ديگر براي ‏روزهاي سخت تر آماده کنند. همان که محمود احمدي نژاد به تهييج مردم با استفاده از مفاهيم امام زماني و ‏عاشورائي براي آن مشغول است . با انتشار حمايت و پشتيباني بي دريغ آيت الله خامنه اي، کارشناسان و ‏تحليلگران جهاني معتقدند که استقبال ايرانيان از خطرات آينده با حمايت و تصويب آيت الله خامنه اي صورت ‏مي گيرد و سرنوشت آن علاوه بر سرنوشت دولت احمدي نژاد، آينده دومين رهبر جمهوري اسلامي را هم ‏رقم خواهد زد.

Wednesday, February 27, 2008

اخبار رنگارنگ از تهران با هوای بهاری


رهبر جمهوری اسلامی ايران، آيت الله سيد علی خامنه ای، نقش محمود احمدی نژاد در تبديل برنامه اتمی کشور به آنچه که او آن را «موفقيت بزرگی» خواند ستود. امروز (سه شنبه) آيت الله خامنه ای، طی سخنانی که از طريق رسانه های دولتی پخش شد، گفت که مساله اتمی نمونه ای از پيشرفت های جمهوری اسلامی است. رهبر جمهوری اسلامی نقش شخص احمدی نژاد در توسعه برنامه اتمی کشور را ستود، و از مقاومت رئيس جمهوری در برابر فشارهای بين المللی، که با هدف تعطيل آن صورت می گيرد، تقدير به عمل آورد. دولت های غربی، با گفتن اينکه تهران هدف توليد بمب اتمی را تعقيب می کند، خواستار آن شده اند که جمهوری اسلامی فعاليت های اتمی اش را متوقف سازد. جمهوری اسلامی اين ادعا را رد می کند. ديروز نمايندگان آلمان و پنج عضو دائم شورای امنيت سازمان ملل متحد (آمريکا، بريتانيا، فرانسه، روسيه، و چين) در واشنگتن گرد هم آمدند و پيشنهادی را برای وضع تحريم های جديدی عليه تهران مورد بررسی قرار دادند. آنها همچنين درباره تعيين مشوق هايی برای جمهوری اسلامی، در صورت ترک برنامه غنی سازی اورانيوم، مذاکره کردند. انتظار می رود بزودی شورای امنيت سازمان ملل درباره وضع تحريم های جديد تصميم گيری کند. در پی بروز ناآرامی در ميدان صادقيه تهران و ضرب و شتم دختر جوانی به دليل بدحجابی توسط نيروهای انتظامی تهران، سرهنگ مهدی مهدوی، رييس مرکز اطلاع رسانی ستاد فرماندهی نيروی انتظامی، اعلام کرده است که هشت نفر در اين ارتباط دستگير شده اند، و تحقيقات پليس از عوامل حادثه ميدان صادقيه تهران ادامه دارد. سرهنگ مهدی مهدوی همچنين اظهار داشت دختری که به مقابله با پليس پرداخته و مجروح شده بود، درواقع در اثر سنگ پرانی افراد لاابالی که در آن حوالی پرسه ميزدند زخمی شده است. و پليس او را به بيمارستان منتقل کرده است. پيشتر منابع مستقل تعداد دستگيرشدگان اين حادثه را دست کم ۱۵ نفر و علت زخمی شدن دختری که در برابر نيروهای انتظامی مقاومت کرده بود را وارد آمدن ضربات باتوم به سر و صورت وی عنوان کرده بودند. شيراز:دانشجويان دانشگاه شيراز در ادامه تحصن دو روزه خود شب گذشته را در ساختمان مديريت دانشگاه بسر بردند. دانشجويان در اين تحصن خواستار استعفای بی قيد و شرط دکتر محمد هادی صادقی رييس دانشگاه هستند. بنا بر اين گزارش، دانشجويان در ادامه تحصن در صحن اصلی دانشگاه، امروز (سه شنبه) مانع از تشکيل کلاسها شدند. شاهرود:بيست و دو نفر از دانشجويان دانشگاه صنعتی شاهرود به همراه چهار تن از دانشجويان دانشگاه آزاد شاهرود که در تجمع يکشنبه در شهرستان شاهرود بازداشت شده بودند، ديروز آزاد شدند. در پی تجمع دانشجويان دانشگاه صنعتی شاهرود در خيابان هفده شهريور در اعتراض به مشکلات صنفی و آموزشی و سو مديريت مسئولان دانشگاه که پس از برگزاری چندين تجمع در داخل دانشگاه و عدم پاسخگويی مسئولان دانشگاه به خارج از دانشگاه کشيده شده بود ۲۶ تن از دانشجويان بازداشت شدند. تهران:سی نفر از مديران مسئول و سردبيران نشريات دانشجويی منتقد در دانشگاه اميرکبير در نامه سرگشاده ای به دکتر اسلامی، مديرکل فرهنگی وزارت علوم، نسبت به سياست محدود کننده و خلاف قانون مديريت فرهنگی دانشگاه اميرکبير اعتراض کردند. آنان خواستار دخالت وزارت علوم در پايان دادن به عملکرد غيرقانونی مديرکل فرهنگی اين دانشگاه شدند. مسئولين نشريات دانشجويی امضا کننده نامه مذکور، از اينکه مديريت فرهنگی دانشگاه به بهانه جلوگيری از انتشار نشريات اهانت آميز در دانشگاه کليه نشريات منتقد را توقيف ميکند شديدا اعتراض کرده اند. بنا به گزارشی ازايران، مهندس حميدرضا پشنگ ريگی، نماينده خاش درمجلس شورای اسلامی، هدف تيراندازی افراد ناشناسی قرارگرفت ولی جان سالم بدر برد. خبرگزاری تفتان به نقل ازگزارش خبرنگار خود می افزايد، از شب گذشته تمامی نيروهای نظامی وامنيتی زاهدان بطور کامل بحال آماده باش درآمده، سراسر مسير های داخل شهری وخروجی مسدود شده وخودروها متوقف ومورد بازرسی قرار می گيرند. موافقتنامه ای میان محمد باقر قالیباف شهردار تهران و همتایش در بغداد، به منظور گسترش همکاری های تهران برای بازسازی پایتخت جنگزده عراق به امضا رسید.مقامات می گویند این یادداشت تفاهم، زمینه همکاری شهرداری تهران را در توسعه منابع تامین آب آشامیدنی پایتخت عراق و پروژه های راهسازی و ساخت مراکز فرهنگی و تفریحی، فراهم خواهد کرد.شهردار تهران همچنین از دولت عراق خواست مقررات دست و پاگیر اداری را کاهش دهد تا زمینه فعالیت بیشتر شرکت ه ای ایرانی در آن کشور فراهم شود.ایرنا، خبرگزاری دولتی ایران نیز به نقل از صابر العیساوی شهردار بغداد گزارش داده است که احداث تقاطع ‌های غيرهمسطح، آسفالت خيابان‌ ها و تاسيس كارخانه‌ های آسفالت در پایتخت عراق، از مواد موافقتنامه وی با شهردار تهران است.

ارائه اسناد تازه از «برنامه نظامی اتمی» ایران به آژانس


آژانس بین المللی انرژی اتمی در جلسه روز دوشنبه شورای حکام، اسلایدهایی را درباره برنامه هسته ای ایران نشان داد که به گفته دیپلمات ها می تواند حاکی از احتمال ادامه برنامه تسلیحاتی هسته ای ایران باشد. دیپلمات ها می گویند: اسلایدهایی که اولی هاینونن، معاون محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره طرح ساخت یک کلاهک هسته ای و اتصال آن به موشک در ایران نشان داد می تواند حاکی از ادامه برنامه تسلیحات هسته ای در جمهوری اسلامی باشد. جلسه روز دوشنبه برای بررسی تازه ترین گزارش محمد البرادعی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی تشکیل شده بود. محمد البرادعی، مدیر کل آژانس در گزارش اخیر خود گفته بود: ایران به پرسش های آژانس درباره فعالیت های هسته ای گذشته اش، پاسخ داده اما از پاسخ به سوال های مربوط به تحقیقات درباره کلاهک های هسته ای که بر روی موشک سوار می شوند و آزمایش با مواد منفجره با حساسیت بالا خودداری کرده است که موجب نگرانی شدید است. وی افزوده است: تا زمانی که آژانس پاسخ روشنی را به سوال های خود در این باره دریافت نکرده باشد و ایران نیز با اجرای پروتکل الحاقی به آژانس اجازه بازرسی های سر زده را نداده باشد، آژانس نمی تواند با اطمینان بگوید که ماهیت برنامه هسته ای ایران مسالمت آمیز است. سیمون اسمیت، نماینده بریتانیا در آژانس پس از نمایش این اسلایدها گفت: تاریخ برخی از این اسلایدها حاکی از ادامه برنامه هسته ای تسلیحاتی ایران پس از سال ۲۰۰۳ میلادی است. سوم دسامبر سال گذشته آژانس های اطلاعاتی آمریکا اعلام کرده بودند که جمهوری اسلامی ایران برنامه ساخت سلاح هسته ای را متوقف کرده است. اما آقای اسمیت می گوید: ایران احتمالا برنامه ساخت بمب اتمی را بعد از سال ۲۰۰۳ ادامه داده است. این مقام بریتانیایی حاضر نشد تا جزئیات بیشتری در این زمینه ارائه کند. ولی یک دیپلمات دیگر که نخواست نامش فاش شود در این رابطه به خبرگزاری رویترز گفته است: برخی از اسناد مربوط به بعد از سال ۲۰۰۴است که در آن ایران متهم است فعالیت های ساخت سلاح اتمی را دنبال کرده است. اما این زن دیپلمات گفت: این موضوع روشن نیست تا زمانی که بر روی آن کار شود. علی اصغر سلطانیه، نماینده جمهوری اسلامی در آژانس در نخستین واکنش ها به ارائه اسناد تازه از برنامه هسته ای ایران، این اسناد را «جعلی» خوانده است. وی افزود: «من هشدار می دهم که باز شدن باب جديد در فعاليت های آژانس و دبيرخانه و پرداختن به مسايلی همچون موشک و مواد انفجاری با برنامه ها و وظايف مندرج در اساسنامه مغايرت دارد.»

مذاکرات گسترده رایس در چین درباره ایران

در تحولی دیگر، وزیر امور خارجه آمریکا و همتای چینی او روز سه شنبه درباره برنامه اتمی ایران مذاکره کردند. کاندولیزا رایس پس از دیدار با یانگ جی چی در پکن، در یک کنفرانس خبری گفت که «مذاکرات گسترده ای» با سران چین در برنامه اتمی ایران داشته است. به گفته وی، این مذاکرات حول محور « اقدامات در دستور کار در شورای امنیت و حرکت به سوی تصویب یک قطعنامه بود که به ایران هشدار دهد نباید با خواسته های جامعه جهانی مقابله کند.» ایالات متحده آمریکا خواستار تحریم های شدیدتر علیه جمهوری اسلامی ایران به دلیل تعقیب برنامه غنی سازی اورانیوم توسط تهران است. این در حالی است که چین و روسیه بارها تکرار کرده اند که خواهان پایان مسئله اتمی ایران از راه گفت وگو هستند. وزیر امور خارجه چین در کنفرانس خبری خود با خانم رایس گفت: «ما معتقدیم که باید رهیافت دو گانه ای را در این زمینه دنبال کرد.» رهیافت دو گانه ناظر به اعمال تحریم های جدید همزمان با ادامه مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران است. یانگ افزود: «در پایان این مراحل، نتیجه تنها می تواند از طریق گفت وگوی مسالمت آمیز حاصل شود.» نتایج نشست پنج به علاوه یک اظهارات مقام های آمریکایی و چینی یک روز پس از آن صورت می گیرد که نمایندگان کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک شامل آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه همراه با آلمان روز دوشنبه در واشینگتن گردهم آمدند تا درباره قطعنامه جدید به مذاکره بپردازند. اگرچه نتیجه مذاکرات میان طرفین منتشر نشده است ولی تام کیسی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است که قدرت های عمده جهانی خواستار آن هستند که شورای امنیت به زودی قطعنامه ای را تصویب کند. وی جزئیات بسیار کمی از این نشست ارائه کرد و به نظر می رسد که روسیه و چین انتظار دارند «مشوق های» بیشتری ارائه شود تا اینکه «تنبهیات» تازه برای وادار کردن ایران به دست کشیدن از فعالیت های حساس هسته ای خود اعمال شود. آقای کیسی گفت: «این کشورها بار دیگر بر تعهد خود برای ادامه دادن رهیافت دوگانه خود در قبال واکنش به چالش موجود ناشی از برنامه هسته ای ایران تاکید کردند.» کشورهای آمریکا، فرانسه و بریتانیا خواستار رای گیری شورای امنیت در هفته جاری برای تصویب قطعنامه تازه علیه ایران هستند ولی به نظر می رسد که برخی از کشورهای عضو غیر دائم این شورا از جمله لیبی احتمالا از چنین قطعنامه ای حمایت نمی کنند. سفیر لیبی در سازمان ملل گفته است که « ما در واقع نمی توانیم حامی تحریم های بیشتر باشیم.» تلاش برای تصویب قطعنامه جدید تحریم علیه تهران پس از آن صورت می گیرد که آژانس بین المللی انرژی اتمی روز جمعه در گزارشی اعلام کرد که گرچه ایران به پرسش های آژانس درباره ابهامات برنامه اتمی خود پاسخ داده است ولی قادر نیست که غیر نظامی بودن فعالیت های هسته ای ایران را تایید کند. اما جمهوری اسلامی ایران گزارش تازه محمد البرادعی را «پیروزی هسته ای» برای خود دانسته است و اعلام کرده که روز بیستم فروردین ماه جشن هسته ای بر پا خواهد کرد.

جشن هسته اي، پادزهر قطعنامه سوم

احمد شيرزاد نماينده مجلس ششم و کانديداي ردصلاحيت شده مجلس هفتم وهشتم، که طي مدت نمايندگي موضوع ‏پرونده هسته اي ايران را ازنزديک دنبال کرده، در گفت وگو با بررسي گزارش محمد البرادعي، رييس ‏آژانس بين المللي انرژي اتمي، از دلايل جشن هسته ايي دولت طي روزهاي گذشته سخن گفته است. اين استاد ‏دانشگاه در رشته فيزيک هسته اي معتقد است قطعنامه سوم تحريم ايران به زودي صادر خواهد شد، اگر چه ‏دولت با اقداماتي مانند برپايي جشن وسرور تلاش مي کند تبعات آن را بر اقتصاد کشور بپوشاند. ‏ ‎انتشار گزارش محمد البرادعي درداخل کشور با شادماني مسئولان حکومتي وبه خصوص دولت آقاي ‏احمدي نژاد مواجه شده درحالي که رسانه هاي خارجي بخش هايي از اين گزارش را تاييد کننده اتهامات غرب ‏ عليه برنامه هسته اي ايران دانسته اند. اين تفاوت برداشت ناشي از چه عواملي است؟‏‎ ‎ اين پديده خاص اين دولت است که متاسفانه به ديگر بخش هاي حکومت هم سرايت کرده وآن اينکه هراتفاقي که ‏بيافتد بابت آن جشن مي گيرند. در مجموع، هر چه آقاي البرادعي درگزارشش مي نوشت اينها جشن هسته اي مي ‏گرفتند. فکر مي کنم مقداري برمي گردد به نيازي که درداخل کشور از نظر محافظه کاران وجود دارد براي ‏جشن گرفتن – حالا به هردليلي. اگرچه اين را از باب مطايبه گفتم، اما اصل مساله همين است. ‏ ‎چه بخش هايي از گزارش عملا موجب شادماني مقامات دولتي شده وچه بخش هايي عملا مي تواند ‏موجب فشار بيشتري به کشور شود؟‏‎ ‎‏ ‏ نکته اين است که موضوع هسته اي ايران انبوهي از مسائل کوچک وبزرگ را درخود جاي مي دهد که ظرف ‏چهار پنج سال گذشته پرونده سنگيني ايجاد کرده است. طبيعتا در لا به لاي اين پرونده بسيار قطورنکات زيادي ‏براي پاسخگويي وجود دارد و بايد پاسخ داده شود. همان زماني هم که زمان دولت اصلاحات بود وما درمجلس ‏بوديم پيشنهاد ما اين بود که بايد با صبر وحوصله اين قبيل سوالات را پاسخ داد و براي ايجاد اعتماد تلاش کرد. ‏چون بسياري از اين مسائل پاسخ هاي قانع کننده وتکنيکي دارد. به هردليلي اين دو- سه ساله اين کار با يک روال ‏و رويکرد منظمي دنبال نشد وفضايي ايجاد شد که هرمساله اي که في نفسه جاي سوظن داشته يا نداشته باشد کش ‏داده شود. تا اينکه درتابستان گذشته تغييري در رويکرد ايران به وجود آمد. به خصوص در اواخر دوره اي که ‏آقاي لاريجاني مسئوليت داشت و ظاهرا تصميم گيران به اين جمع بندي رسيدند که لااقل مواردي که قابل جواب ‏دادن است را پاسخ بگويند و در آن زمينه ها تعامل کنند. به اين ترتيب توافق نامه اي که آقاي لاريجاني هم از آن ‏به عنوان طرح مداليته نام مي برد مطرح شد که طي آن در هر زماني سوالاتي پيرامون بخش هاي مختلف برنامه ‏هسته ايي مطرح شد و با آژانس به مذاکره پرداختند. برخي از اين مسائل مورد بحث قرارگرفته وپرونده آنها بسته ‏شده است. مسائلي که اگر پنج سال پيش هم به آن نگاه مي کرديم مي گفتيم نبايد اين ها محل چالش ومشکل باشد. ‏ ازجمله اين موضوعات بحث برسرمساله معدن قيچين بندرعباس بوده است. طبيعتا اين معدني بوده که بهره ‏برداري کمي از آن صورت گرفته و يا درمرحله مطالعاتي بوده ولي چون به موقع گزارش داده نشده اين هم اضافه ‏شده به مواردي که پيچيده تر است. از اول هم اگر کارشناسي نگاه مي کرديم اين معدن نبايد جاي مناقشه مي بود. ‏چهار مساله دراطلاعيه آقاي البرادعي حل شده تلقي شده وبايد از فهرست مسائل کنارگذاشته شود که ازجمله ‏عبارت بوده از: آلودگي پولوتونيوم 210، آلودگي يکي ازدانشکده هاي فني وصنعتي تهران، نيز خريدهاي مرکز ‏تحقيقات فيزيک که وابسته به سازمان انرژي اتمي است و درنهايت معدن بندر عباس. دراين چهارمورد آقاي ‏البرادعي پاسخ هاي ايران را مطابق با يافته هاي آژانس دانسته است. اما يادمان باشد که چالش اصلي با ايران ‏درمواردي است که بسيار جدي تر است. اصل اينکه ايران دست به غني سازي زده است ويا اقدام به ساخت ‏سانتريفوژ کرده، مواردي است که اساسا روي آنها قطع نامه داده شده و الان هم از ايران خواسته شده اينها را ‏تعطيل کند. گزارش اخير البرداعي هيچ تعريضي به اين بخش از مسائل ندارد ودر يک جملات کوتاهي مي گويد ‏ايران اين برنامه را ادامه مي دهد درحالي که چالش هاي اصلي اينها هستند.‏ علاوه برآن يک بحث جديدي باز شده که در حدود شش هفت بند از گزارش را به خود اختصاص مي دهد وآن ‏درمورد اطلاعاتي است که يکي از کشورهاي غربي که قاعدتا بايد آمريکا باشد به آژانس داده و بنا برادعاهايي که ‏در آن اطلاعات است ايران خريد هايي کرده و آزمايشاتي انجام داده که منحصرا مي تواند کاربرد نظامي داشته ‏باشد. اين داستان از زمان گزارش قبلي به اين سو آغاز شده است. گزارش قبلي 15 نوامبر 2007 بوده و تا حالا ‏فاصله زماني دو- سه ماهه داشته و دراين فاصله اين بحث جديد باز شده است. ايران درمرحله اول طي مذاکره اي ‏که انجام شده قبول کرده که اين موضوعات در دستور کار قرار بگيرد و وقتي که در دستور کار قرارگرفته ايران ‏همه آنها را تکذيب کرده و گفته همه آنها ساختگي است. آژانسي ها قبولاندند به طرف غربي که اسناد را به ايران ‏نشان بدهند تا بتوانند جواب ايران را بگيرند که الان دراين مرحله هستيم. بنابراين تجربه گذشته ما با آژانس نشان ‏مي دهد که حتي اگر مستندات ايران کافي باشد و بتواند آژانس را قانع کند، يک فاصله زماني حداقل يکي - دوساله ‏درگير اين چالش خواهيم بود. از طرف ديگر نمي دانيم که اگر اين چالش پايان يابد آيا چالش ديگري آغاز خواهد ‏شد يانه. داستان به اين راحتي نيست که بگوييم به اين راحتي مساله حل مي شود. ‏ ‎با توجه به اين گزارش کشورهاي غربي گفته اند که احتمال جدي وجود دارد که قعطنامه سوم تحريم ‏عليه ايران صادرشود. آقاي حداد عادل هم گفته اند که احتمال صدور قطعنامه تحريم وجود دارد. شما اين احتمال ‏را چگونه ارزيابي مي کنيد؟‎ دراجلاسي که چند هفته پيش کشورهاي 1+5 داشتند درخصوص صدور قطعنامه به يک توافق نامه اصولي ‏رسيدند. بنابراين ازهمين الان مي توان حدس زد که قطعنامه سوم صادر خواهد شد. منتها ممکن است جزيياتي ‏مانند جمله بندي و يا ميزان شدت آن تغييراتي کند. اما به نظر مي رسد آمريکايي ها دراين مقطع به يک قطعنامه ‏ملايم هم راضي هستند. دلشان مي خواهد که اقدامات قبلي عليه ايران ادامه پيدا کند.‏ ‎با توجه به احتمال قوي صدور قطعنامه تحريم، جشن هسته ايي چه رويکردي را نشان مي دهد؟‏‎ ‎‎‎ مي توان گفت جشني که دراين روزها برپا شد يک هدفش اين بود که پادزهري براي تصويب قطعنامه سوم در ‏سطح افکار عمومي داخلي ايران تهيه شده باشد. ظاهرا مسئولان ايران فکر مي کنند موضوع اصلي رقابت ‏وتقابلشان با آمريکا يا کشورهاي غربي دراقناع افکار عمومي داخل ايران است و مسائل ديگر مشکل نيست. اين ‏است که بيشتر هم وغم آنها صرف اين مي شود که درداخل کشور سعي کنند پيروزمند تلقي بشوند وروش کساني ‏که قبل از آنها کار مي کردند روش غيرموثري جلوه داده شود. آنها دراقداماتي که انجام مي دهند– چه از نوع ‏پيشرفت در فن آوري هاي هسته ايو چه کنارگذاشتن آنها وامتياز گرفتن از غربي ها – هرچه باشد بابت آن جشن ‏پيروزي به راه مي اندازند تا فضاي افکار عمومي داخلي فکر کند که اينها از قبلي ها دراين زمينه موفق بوده اند. ‏واقعيت هم اين است که دراين فضاسازي اين ها تا حد زيادي موفق بوده اند. اما اينکه همه داستان که مربوط مي ‏شود به اقناع افکار عمومي داخل ايران يا نه خودش بحث ديگري است. ‏ ‎تصويب قطعنامه سوم روي حوزه اقتصاد وسياست درايران چه تاثيري مي گذارد؟ با توجه به اينکه به ‏نظر مي رسد اثرات تحريم هاي سال گذشته اندک اندک خودش را بر روي بخش هاي مختلف اقتصاد ايران نشان ‏مي دهد؟‏‎ ‎ با توجه به وضعي که قعطنامه هاي قبلي به وجود آورده واقدامات اقتصادي و بانکي که کشورهاي غربي انجام داده ‏اند، در سطح موسساتي که نوعي تبادل اقتصادي کالا وخدماتي داشته اند خيلي مايوس ونااميد هستند وتبعات تحريم ‏ها را حس مي کنند. اما مردم کوچه وبازار که با اين مسائل سروکارزيادي ندارند صرفا تبلغيات راديو وتلويزيون ‏را مورد توجه قرار مي دهند. ‏ شرايط اقتصادي براي ما روز به روز دشوارتر مي شود. الان تجربه قطعنامه هاي قبلي هم نشان مي دهد که حتي ‏اگر قطعنامه خيلي شدت نداشته باشد وفضايي ايجاد مي کند که آمريکايي ها بتوانند کشورهاي زيادي را درتحريم ‏عملي ايران همراه خود بکنند. متاسفانه اين همراهي درخيلي ازکشورها به چشم مي خورد وتحريم ها جدي تر شده ‏است. ‏ ‎‎در روزهاي پيش رو تحريم هاي جدي را چگونه مقامات به مردم توضيح خواهند داد؟‎ تحريم ها به صورت تدريجي اثر مي کند ولي اين تاثيرتدريجي با شتاب زيادي طي ماه هاي گذشته صورت گرفته ‏است. درچند ماه گذشته، شرايط اقتصادي دشوار شده اما به دليل درآمد سرشار نفتي دولت ونوع عملکرد اقتصادي ‏دولت، اين مساله تاثيرش را درزندگي روزمره معلمان، کارگران و چنين اقشاري کمتر مي گذارد. اگر چه دولت ‏نتوانسته قول هايي را که درزمينه بهبود وضعيت مردم داده بود عملي کند. از نظر سياسي وتبليغاتي دولت ‏ونهادهاي تبليغاتي موفق شده اند با بزرگ نمايي هرازچندگاه اتفاقاتي که مي افتد ودستاوردهاي مقعطي وچيزهايي ‏که درجاي خودش مي تواند مهم باشد اما همه مساله نيست، سعي کنندکه روي آثار تحريم ها را بپوشانند.

شوی تلویزیونی ایرانی



جمعه شب گذشته در اخبار ساعت21 شبكه يك، گوينده محترم در حالي كه لحني حماسي به خود داده بود، در ‏ليد خبرها اعلام كرد كه محمد البرادعي دبير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش خود، برنامه ‏هسته‌اي ايران را كاملا صلح آميز و بدون هر گونه انحرافي دانست و با مختومه اعلام كردن آن، خواستار ‏بازگشت پرونده صلح آميز هسته‌اي جمهوري اسلامي از شوراي امنيت سازمان ملل به آژانس شد.‏ نيازي به نبوغ نداشت تا آدمي بفهمد كه خبر فوق نمي‌تواند دقيق باشد، بنابراين وقتي كه جمعي از دوستان ‏حاضر، نظر مرا در باره آن پرسيدند، گفتم ترديدي ندارم كه برادعي چنين گزارشي نداده است.‏ يكي از حاضران گفت: دارند نقل قول مستقيم مي‌كنند، مگر مي‌شود كه در نقل خبر هم دروغ بگويند؟ خوشبختانه در اين روزگار، اينترنت براي فيصله دادن به اين نوع اختلاف‌ها معجزه مي‌كند. آنلاين شديم و ‏اخبار را مرور كرديم.‏ تيتر رسانه‌هاي خارجي نشان مي‌داد كه آقاي برادعي طبق معمول گزارش خود را دو پهلو تنظيم كرده است، ‏اما از آنجا كه گوينده تلويزيون و همينطور آقاي وعيدي تاكيد كرده بودند كه رسانه‌هاي خارجي در اقدامي ‏هماهنگ، گزارش دبير كل آژانس را بايكوت كرده‌اند، تيتر آن رسانه‌ها مورد اعتراض يكي از حاضران قرار ‏گرفت. به ناچار به خبرگزاري‌هاي داخلي مراجعه كرديم بخصوص به خبرگزاري فارس كه متن گزارش را ‏ترجمه كرده بود.‏ گزارش كاملا دو پهلو و تقريبا به زيان ايران بود، اما مساله مهم اين بود كه در هيچ جاي گزارش اشاره‌اي به ‏مختومه شدن پرونده هسته‌اي ايران، احراز صلح آميز بودن قطعي آن و لزوم بازگشت پرونده از شوراي ‏امنيت به آژانس نشده بود.‏ يكي از حاضران گفت: مگه ميشه؟ يعني چيزهاي كاملا جعلي را به گزارش برادعي نسبت دادند؟ ظاهرا در روزگار دولت نهم همه چيز شدني است و از جمله تغيير دادن فكت‌ها!‏ من آموخته‌ام كه فكت‌ها مقدس‌اند و بايد حريم آنان را در گيومه نگاه داشت بدون ذره‌اي تغيير، اما ظاهرا دنيا ‏عوض شده است.‏ در طول عمر روزنامه‌نگاري خود به ياد دارم كه بسياري اوقات از سوي برخي از مديران و گردانندگان ‏نشريات در فكت‌ها دست برده شده و متاسفاه آب از آب هم تكان نخوره است! يك روز يكي از مديران ‏مطبوعات اصرار داشت كه جمله‌اي از ماركس را كه در متن يك مقاله نقل قول شده بود، عوض كند و هر چه ‏گفته شد كه اين كار نمي‌شود، او گفت كه اتفاقا خيلي هم خوب مي‌شود! نقل قول ماركس را تغيير داد و هيچ ‏اتفاقي هم نيفتاد.‏ يك روز يكي از بچه‌ها به من كه سخت معترض دست بردن در فكت‌ها بودم گفت: زياد سخت نگير! در همه ‏جاي دنيا از اين كارها مي‌كنند. مگر گزارش‌هايي كه نشريات اروپايي و آمريكايي منتشر مي‌كنند عين واقعيت ‏است؟ آنها هم تحريف مي‌كنند! توضيح دادم كه آنها هم ممكن است گزارشي را طبق ميل خود تنظيم و واقعيتي ‏را بر مبناي گرايش‌هاي خود تفسير كنند، اما در فكت‌ها دست نمي‌برند و اگر هم ببرند قابل پيگيري است و ‏مهمتر از آن اعتبار خود را به سرعت از دست مي‌دهند.‏ به هر حال، من در اين باره خاطرات بسيار جالبي دارم كه بعضا آنها را در برخي از سخنراني‌ها و مقالاتم ‏نقل كرده‌ام.‏ هر آدم عاقلي مي‌داند كه اگر در هر نوع ارتباط انساني فكت‌ها تحريف و دگرگون شود، امكان تفاهم بين ‏آدميزادگان از بين خواهد رفت و سنگ روي سنگ بند نخواهد شد.‏ خوشبختانه جامعه رسانه‌اي بين‌المللي حساسيت خود را نسبت به ارائه دقيق فكت‌ها حفظ كرده است، اما در ‏بسياري از محافل رسانه‌اي بخصوص رسانه‌هاي حكومتي در ايران، متاسفانه نه فقط فكت‌ها تقدس خود را از ‏دست داده‌اند، بلكه به بي‌اعتبارترين موجودات تبديل شده‌اند.‏ همين مساله، جامعه ما را در وجه تفاهمي به كلي از هم گسيخته است و در واقع نمي‌توان در فضاي كنوني ‏ايران، فكت را از غير فكت تشخيص داد.‏ ورود رسمي دولت و رسانه دولتي به عرصه تحريف آشكار فكت‌ها اما از هز جهت فاجعه بار تر است.‏ البته از آغاز نيز دولت‌هاي ايران به ارائه دقيق فكت‌ها اعتنايي نداشته‌اند، اما همواره ملاحظاتي را در اين باره ‏رعايت مي‌كرده‌اند.‏ دولت نهم اما در اين مورد ظاهرا هيچ ملاحظه‌اي ندارد و براي دستبابي به اهداف يك روزه، حاضر است ‏براي مثال به گزارش آقاي برادعي چيزي را نسبت دهد كه در آن نمي‌توان يافت.‏ اين مساله يك فاجعه تمام عيار است و بدون شك دولت ايران را با بحران كامل اعتبار و اعتماد روبرو خواهد ‏كرد.‏ اگر نمايندگان اروپا و آمريكا، چيزهاي نسبت داده شده به گزارش آقاي برادعي از سوي دولتمردان ايران را ‏جلو وي بگذارند و به او بگويند: وقتي كه مقام‌هاي جمهوري اسلامي يك گزارش علني و رسمي را تا بدين پايه ‏متفاوت جلوه مي‌دهند، چطور مي‌توان نسبت به اظهارات آنها در باره برنامه هسته‌اي شان اعتماد كرد، او چه ‏پاسخي خواهد داشت؟ همين موضوع در باره ساير مسائل نيز مي‌تواند مصداق داشته باشد.‏ براي نمونه، از اين پس چگونه مي‌توان حداقلي از اعتبار براي گزارش‌هاي دولتي در باره نرخ بيكاري، ‏تورم، فقر، فساد و ساير ناهنجاري‌هاي اجتماعي و يا ادعاهاي مربوط به پيشرفت‌هاي علمي و غيره، قائل شد؟ وقتي كه يك دولت، گزارشي علني و رسمي را كاملا متفاوت از اصل آن معرفي مي‌كند، چگونه ممكن است ‏در باره مسائلي كه از انظار عمومي دور است، به فكت ها وفادار بماند؟ به هر حال، شايد گاهي اوقات ممكن باشد كه گنجشكي را رنگ كرد و به جاي قناري فروخت، كاري كه شايد ‏خيلي از دولت‌هاي دنيا انجام دهند، اما واقعا ممكن نيست كه خري را رنگ كرد و به جاي قناري فروخت، ‏كاري كه گويا براي دولت نهم شدني است!

نشست ۱+۵ درباره برنامه اتمی ایران برگزار می شود


مقامات غربی می گويند که ديپلمات های ارشد کشورهای ۵+۱روز دوشنبه گردهم می آیند تا در اين مورد که چه اقداماتی باید در خصوص برنامه اتمی ايران انجام گيرد، با يکديگر مذاکره کنند. ديدار نمايندگان کشورهای ۵+۱ يعنی پنج عضو دائمی شورای امنيت-آمريکا، روسيه، بريتانيا، فرانسه و چين همراه با آلمان، پس از آن صورت می گيرد، که محمد البرادعی، مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی، روز جمعه، گزارش خود را در مورد برنامه هسته ای ايران منتشر کرد.گزارش آقای البرادعی موجب واکنش های ضد و نقیض در ایران و کشورهای غربی شد. محمد علی حسينی، سخنگوی وزارت امور خارجه ايران روز يکشنبه گفت: «در صورت صدور قطعنامه جديد شورای امنيت عليه ايران، براساس محتوا و ماهيت آن، تهران تصميمات لازم را اتخاذ خواهد کرد.» محمد علی حسينی، بدون اشاره به جزييات اين «تصميمات» افزود: «توصيه ايران به اعضای گروه ۵+۱، داشتن رويکردی واقع بينانه درقبال اقدامی است که می خواهند انجام دهند.» شورای امنیت سازمان ملل متحد تا کنون دو قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسانده است و از تهران خواسته است تا برنامه غنی سازی اورانیوم که کاربرد دو گانه نظامی و غیر نظامی دارد را متوقف کند. جمهوری اسلامی از اجرای خواست این شورا سر باز زده و برنامه اتمی اش را صلح آمیز دانسته است. بدنبال گزارش تازه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته ای ایران، آمریکا اعلام کرد که این گزارش دلیل خوبی برای تصویب تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی است. آقای برادعی در گزارش خود گفته است : «ايران به پرسش های آژانس درباره فعاليت های هسته ای گذشته اش، پاسخ داده اما از پاسخ به سوال های مربوط به تحقيقات درباره کلاهک های هسته ای که بر روی موشک سوار می شوند و آزمايش با مواد منفجره با حساسيت بالا خودداری کرده است که موجب نگرانی شديد است.» وی افزوده است: «تا زمانی که آژانس پاسخ روشنی را به سوال های خود در اين باره دريافت نکرده باشد و ايران نيز با اجرای پروتکل الحاقی به آژانس اجازه بازرسی های سر زده را نداده باشد، آژانس نمی تواند با اطمينان بگويد که ماهيت برنامه هسته ای ايران مسالمت آميز است.» در حالی که مقامات ايرانی اين گزارش را دليلی بر حقانيت ايران دانسته و پرونده هسته ای اين کشور را مختومه دانسته اند، کاندوليزا رايس گفته است :«اين گزارش ثابت می کند هرچند ممکن است ايرانی ها تلاش کرده اند تا برخی از مسائل گذشته را روشن سازند ولی با توجه به فعاليت های کنونی و پرسش ها درباره فعاليت های گذشته آنها، اين کافی نيست.» وی افزود: سازمان ملل دليلی فوری برای تصويب تحريم ها عليه ايران را دارد.اولمرت خواستار تحريم های جديد شد در هیمن حال، اهود اولمرت نخست وزير اسرائيل روز دوشنبه اعلام کرد که گزارش آژانس نشان می دهد ايران همچنان در پی ساختن بمب اتمی است و خواستار تصويب تحريم های جديد شورای امنيت عليه تهران شد.نخست وزير اسرائيل اين سخنان را به خبرنگارانی گفت که وی را در سفرش به ژاپن همراهی می کردند. آقای اولمرت روز دوشنبه در اولين سفر خود به عنوان نخست وزير اسرائيل برای ديداری چهار روزه وارد توکيو شد. وی قرار است که روز پنجشنبه در توکیو با کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا نیز ديدار کند. به گزارش رويترز، اهود اولمرت در مورد گزارش آژانس بين المللی انرژی اتمی در مورد برنامه هسته ای ايران گفت: «حقيقت اساسی تغيير نکرده است. آنها نقشه ای برای ساختن سلاح های غير متعارف دارند و اين امر بايد متوقف شود.»

نسل تازه ای از سانتريفوژها

در تحول دیگری، تهران روز يکشنبه اعلام کرد که نسل تازه ای از سانتريفوژها يا دستگاه های گريز از مرکز برای غنی سازی اورانيوم را در دست مطالعه و بررسی دارد. ديپلمات های مرتبط با آژانس بین المللی انرژی اتمی در هفته های گذشته گفته بودند که ۱۰ سانتريفوژ IR-۲ در ايران فرآوری مقاديری اندک از گاز هگزافلوريد اورانيوم را در روندی که مي تواند به توليد سوخت برای نيروگاه هسته ای يا مواد شکافتنی برای سلاح بيانجامد آغاز کرده اند. سانتريفوژهای جديد IR-۲ بيش از دو برابر دستگاه های گريز از مرکزی که اينک ستون فقرات برنامه هسته ای ايران را تشکيل مي دهند، توان غنی سازی اورانيوم دارند. جواد وعيدی، معاون امنيت بين الملل دبير شورايعالی امنيت ملی ايران، روز يکشنبه گفت: امروز نه تنها سه هزار سانتريفيوژ در نطنز غني سازی اورانيوم را انجام می دهد بلکه روی نسل جديد سانتريفيوژها کار می شود.

Monday, February 25, 2008

نظر سنجي يا نظرسازي رسمي؟


گاهي دروغ چنان شاخ دار مي شود كه به قول معروف مرغ پخته هم در ديگ جوشان خنده اش مي گيرد، و ‏گاه دروغگو چنان بي خيال و بي مهابا حرف مي زند كه بيرون زدن دم خروس هم مسئله ي مهمي تلقي نمي ‏شود.‏ خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي در آخرين نظرسنجي يا در واقع نظرسازي خود به منظور دستيابي به ‏اهداف مشخص اعلام كرده است: " براي بيش از‪ ۸۴‬ درصد مردم ويژگي اعتقاد به ولايت فقيه، در انتخاب ‏فرد مورد نظر‎ ‎براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي داراي اولويت مي‌باشد‎." ‎ بر اساس يافته‌هاي اين نظر سنجي كه گفته مي شود در ميان 5377 نفر از افراد بالاي 18 سال، با به عبارت ‏ديگر افراد واجد شرايط راي دادن در انتخابات مجلس هشتم صورت گرفته است، 1/84 درصد از مردم ‏تهران و هشت مركز استان پرجمعيت‎ ‎كشور "اعتقاد و التزام به ولايت‎ ‎فقيه" را از جمله مهمترين ويژگي‌هاي ‏يك نماينده مجلس ارزيابي كرده اند. ‏ نكته ي درخور تعمق اينكه بر اساس ادعاي مسئولان "ايرنا"، داده‌هاي اين نظر سنجي نشان مي‌دهد ‪ 6/62 ‏درصد از پاسخگويان اولويت خود‎ ‎براي ويژگي "اعتقاد و التزام به ولايت فقيه" براي نمايندگي مجلس را با ‏انتخاب‎ ‎گزينه‌هاي "خيلي زياد" و "زياد" مشخص كرده اند‎. ‎ در شرايطي كه فضاي جامعه به ويژه در پايتخت و كلان شهرهاي ايران نشان مي دهد كه به دليل رفتار ‏نهادهاي درگير در انتخابات و استفاده غيرقابل تصور از حربه ي رد صلاحيت هاي گسترده فرمايشي، مردم ‏چندان ميل و رغبتي به مشاركت در انتخابات ندارند، ديگر دستاورد اين نظرسنجي اين بوده است كه "بيش از ‪ ‏‏۶۰‬درصد از شركت‌كنندگان در اين‎ ‎نظرسنجي(در مراكز استانهاي تهران، خراسان رضوي، فارس، اصفهان، ‏خوزستان، آذربايجان شرقي، مازندران، كرمان و كرمانشاه) با قاطعيت و شفافيت تمام اعلام كرده اند كه در ‏انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي سلامي شركت خواهند كرد".‏ انتشارنتايج اين نظرسنجي اولين سوالي را كه در ذهن شنونده يا خواننده متبادر مي كند اين است كه اين ‏مردمي كه اين گونه مي انديشند كجا زندگي مي كنند كه در جامعه حضورشان نمود چنداني ندارد؟ و سوال بعد ‏اينكه آيا مردم به ماموران نظرسنجي دروغ مي گويند و ريا و نفاق مي ورزند، يا نه اين مسئولان خبرگزاري ‏رسمي ايران هستند كه خبر كذب مي دهند يا دروغ به مردم مي بندند؟ و سوال بعدي اينكه آيا نتايج انتخابات ‏مجلس هشتم نيز قرار است بر اين منوال به اطلاع افكار عمومي رسانده شود؟- هم از نظر تعداد شركت ‏كنندگان و هم لحاظ تركيب راه يافتگان به مجلس.‏ مي توان از زاويه اي ديگر نيز به اين ماجرا نگاه كرد. اگر نظر مردم اين است و نتايج نظر سنجي برگزاري ‏ايران دقت، صحت و سلامت دارد، چگونه است كه تفاوت معناداري ميان مردم در مقام "نامزدهاي انتخاباتي" ‏و مردم در جايگاه "شركت كننده" در انتخابات وجود دارد؟ ‏ با تمام فراز و نشيب ها و رد صلاحيت هاي فله اي و بازگرداندان قطره چكاني كه تاكنون بيش از دو هزار ‏نفر را ازتيغ رد صلاحيت گذرانده، اين نكته اكنون روشن شده است كه در ميان عوامل اصلي و محوري رد ‏صلاحيت نامزدهاي اصلاح طلب و مستقل، اعم روحاني و شخصي يا مسلمان و يهودي، به ويژه چهره هاي ‏شناخته شده ي سياسي و مذهبي و نمايندگان مورد تائيد احزاب و تشكل هاي رسمي و غيررسمي، دو علت ‏محوري نقش كليدي ايفا كرده است: اين دو مستند رد صلاحيت يكي عدم اعتقاد و التزام به اسلام بوده است و ‏ديگري قانون اساسي جمهوري اسلامي. از هر سوي كه به اين ماجرا نظر انداخته شود، يك پاي‌ آن "ولايت ‏مطقه ي فقيه"، به زعم مسئولان وزارت كشور و شوراي نگهبان، بوده است.‏ به يك معنا، ملاك سنجش مسلمان بودن يا حتي ديندار بودن اين است كه فرد چه ميزان به ولايت فقيه اعتقاد و ‏التزام دارد؛ يا درست تر ذوب در ولايت است. در اين ميان مهم هم نيست كه نامزد انتخاباتي باور خويش را ‏علني مي كند و به زبان مي آورد، يا در دل خود نگاه مي دارد، براي از دور انتخابات خارج شدن و خارج ‏كردن، مهم تلقي دست اندركاران برگزاري انتخابات است. به عبارت ديگر، امكان دارد كه او ديدگاهش را ‏نگويد يا نظرش را ننويسد، اما در محكمه تفتيش عقايد حاكميت، از قبل حكم بي ديني و ارتداد برايش صادر ‏شده باشد؛ چون اين گونه ذهن خواني شده و منش و روش فرد با معياري سياسي مورد قضاوت قرار گرفته ‏است. همين زاويه در بحث اعتقاد و التزام به قانون اساسي يا حتي نظام جمهوري اسلامي گشوده است. كافي ‏است كه فرد شك و شبهه اي نسبت "عدالت، مديريت و تدبير و..." رهبري داشته باشد تا دشمن ايران و يار ‏اجنبي خوانده شده و قلم سياه بر روي نامش كشيده شود. ‏ بر اين اساس ترجمان عدم التزام به اسلام و ديگر اديان الهي، همان عدم "اعتقاد و التزام به ولايت فقيه و ولي ‏فقيه حاضر" است و ترجمان عدم التزام به قانون اساسي باز عدم "اعتقاد و التزام به حاكم وقت". ‏ بر اين مبنا، اكثريت مردم ايران دو چهره دارند، وقتي در جايگاه "انتخاب شونده" در انتخابات ثبت مي كنند ‏ضد ولي فقيه و ولايت فقيه هستند و زماني كه قرار است در مقام "انتخاب كننده" مورد سوال قرار گيرند و ‏راي خود را به صندوق ها بريزند ملاك اصلي شان براي راي دادن به ديگران، ميزان "اعتقاد و التزام نامزد ‏انتخابي به ولي فقيه حاضر و حاكم وقت" است.‏ نمي توان شك كرد كه اين مردم را از دو سياره ي جداگانه به زمين و سرزمين ايران آورده شده باشند و قرار ‏هم اين باشد كه در روز 24 اسفند 86 نيز وقتي در پاي صندوق هاي راي حاضر مي شوند، اين چنين واكنش ‏هاي متضاد از خود بروز دهند؛ هم مشاركت گسترده داشته باشند و هم به نامزدهاي جريان اقتدارگرا كه قرار ‏است نام اكثر قريب به اتفاق شان از صندوق هاي راي بيرون بيايد، راي دهند؟ به زبان ديگر، نمي توان با دو معيار متفاوت با شهروندان ايراني برخورد كرد و انتظار پذيرش رعيت وار از ‏آنها داشت. نمي توان هنگامي كه حاكميت به عنوان تزئين انتخابات به راي مردم نياز دارد انواع مختلف صفت ‏ها از دينداري گرفته تا انقلابي را در وصف آنها بكار ببرد، و آن هنگام كه همين مردم براي ايفاي نقش مستقيم ‏در امور سياسي و اجتماعي پيش قدم شده و به عنوان "انتخاب شونده" ثبت نام مي كنند، با انواع تهمت ها و ‏نسبت هاي ناروا، صلاحيت آنها را احراز و تائيد نكرد. از قديم گفته اند كه "يك بام و دو هوا" نمي شود، اما ‏بايد بپذيريم كه در جمهوري اسلامي از ضرب المثل عاميانه ي ديگري نيز به كرات استفاده شده و مي شود؛ ‏ما كرديم و شد!!‏ اگر بتوان اين نظرسنجي را "مشت نمونه ي خروار" دانست و تحولات آينده و نتايج انتخابات مجلس هشتم و ‏ميزان مشاركت مردم در اين حركت همه جانبه "مهندسي شده" ارزيابي كرد، آنگاه بايد اين سوال را از جريان ‏هاي اصلاح طلب و تحول خواه پرسيد كه آيا بايد در اين بازي سياسي كه هم ميزان تقريبي مشاركت مردم و ‏هم تركيب برندگان از پيش تعيين شده اش حدودا روشن است، حتما مشاركت فعال و همه جانبه داشت؟ در مقابل سوالي نيز فراروي جريان اقتدارگرا قرار خواهد داشت. اگر نتايج اين نظرسنجي قرين به حقيقت ‏است و مردم اين گونه در مورد شاخصه ها و اعتقادات نامزدهاي انتخاباتي مي انديشند و مي گويند، و به تبع ‏آن با درصد بالايي به "ولي فقيه حاضر" و "حاكم اسلامي وقت" اعتقاد و باور دارند، آيا وقت آن نرسيده است ‏كه پس از سي سال از پيروزي انقلاب يك نظرخواهي عمومي يا رفراندوم زير نظر ناظران مستقل و بي ‏طرف با دو سه سوال مشخص برگزار شود؛ آيا هنوز به قانون اساسي جمهوري اسلامي، به ويژه اصل مترقي ‏ولايت فقيه و رهبر برآمده از آن اعتقاد داريد؟

نگاهی به خبرهای ايران



مردم تهران با ماموران گشت ارشاد درگيری پيدا کردند
مقاومت يک دختر جوان در برابر دستگيری توسط ماموران گشت ارشاد باعث درگيری مردم با گشت ويژه ارشاد و پليس ضد شورش شد. ساعت هفت بعداظهرديروز در مقابل پاساژ گلديس، در صادقيه، درحاليکه ماموران انتظامی قصد داشتند دختری را به دليل نامناسب بودن حجاب دستگير کنند، وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند. بنا به گزارش خبرنامه اميرکبير، در پی ضرب و شتم اين دختر بوسيله باتوم سر و صورت وی به شدت زخمی و خون آلود شد. اين صحنه موجب اعتراض مردم حاضر در محل و درگيری آنان با ماموران شد. بنا بر اين گزارش مردم که اکثر آنها پسر و دخترهای جوان بودند شعارهايی عليه نيروهای انتظامی و مسئولين نظام سر دادند. با گسترش اعتراضهای مردم نيروهای يگان ويژه و ضد شورش به محل اعزام شده و با شليک تير هوايی اقدام به متفرق نمودن مردم کردند. اين گزارش می افزايد در اين درگيری دست کم پانزده تن بازداشت شده اند.
معاون حقوقی وزیر امورخارجه عراق، در یک کنفرانس خبری در تهران تاکید کرده است که قرارداد الجزایر نیازمند بازنگری است. وی که در راس یک هیئت عراقی برای بررسی مسئله دو کشور به ایران سفر کرده است، تصریح کرده است که توافقنامه الجزایر قبلا بین نظام شاه در ایران و نظام صدام در عراق بسته شده بود، اما امروز، هم نظام ایران تغییر یافته و هم نظام عراق، بنابراین ما نیازمند بازنگری در برخی مسائل هستیم، تا متناسب با اوضاع دو کشور باشد. ***** بنا به گزارش فعالان حقوق بشر و دموکراسی، کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه از روز سه شنبه دست به اعتصاب گسترده زده اند. بنا بر این گزارش، حقوق معوقه دی و بهمن ماه کارگران هنوز پرداخت نشده است. همچنین از مسجد سلیمان خبر میرسد که حدود هشتصد تن از کارگران شاغل در سد عباسپور اخراج شده اند. این گزارش می افزاید؛ در این سد حدود یکهزار و هشتصد کارگر مشغول به کار هستند و نزدیک به پنج ماه است که حقوق آنان پرداخت نشده است. و کارگران در طی یک هفته اخیر، در اعتراض به اخراج و پرداخت نشدن حقوقشان، دست به تجمع اعتراض آمیز نموده اند که با سرکوب نیروهای اطلاعاتی و امنیتی مواجه شده اند. ***** بنا به گزارشهای رسیده از زندان سنندج، قرار بازداشت روناک صفارزاده ۲۱ ساله و از فعالین حقوق زنان که نزدیک به چهار ماه است در زندان بسر میبرد، دو ماه دیگر تمدید شد. بنا به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، روناک صفارزادره که در شعبه دوم دادگاه انقلاب سنندج توسط قاضی بابایی مورد محاکمه قرار گرفت، از حق داشتن وکیل مدافع محروم بوده و به دستور قاضی پرونده خانواده روناک صفارزداه حق ورود به جلسه دادگاه را نیافتند. ***** سلمان یزدان پناه و رضا نگهداری دو تن از فعالین دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، مجددا به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شدند. بنا بر این گزارش، کمیته انضباطی سلمان یزدان پناه را در به دلیل تخریب اموال عمومی، تحریک دانشجویان به تجمع غیرقانونی و رهبری تجمع صنفی و کشاندن آن به خیابان امیرآباد و سیاسی کردن این تجمع، توهین به نیروی انتظامی، توهین به مسئولین نظام جمهوری اسلامی و وارد کردن خسارت ۱۳ میلیونی به اموال داخل کوی دانشگاه متهم میداند. پیشتر این دانشجو بنا به تصمیم کمیته انضباطی با حکم دو ترم محرومیت از تحصیل مواجه شد. ***** از مشهد خبر میرسد حکم محرومیت از تحصیل تینا حسینی فعال دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد تایید شده است. همچنین دیگر دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، محمد زراعتی، مازیار شاهچراغی و ایمان اصفهانی به دادگاه احضار شده اند. ***** جمعی از آموزشیاران نهضت سواد آموزی، در اعتراض به عدم دریافت حقوق پنج ماهه خود، روز گذشته مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. همچنین ۱۶ نماینده مجلس در تذکری به رئیس جمهوری خواستار پرداخت حقوق معوقه نه ماهه کارگران کارخانه های بارش و ریسندگی نجف آباد شدند. ***** اریکا فلر Feller دستیار کمیسیونر حمایت از پناهندگان سازمان ملل از فردا سفر پنج روزه اي را به ایران آغاز می کند. هدف از این سفر رسیدگی به وضع پناهندگان افغان در ایران است. حدود نهصد و بیست هزار پناهنده افغان در ایران بسر می برند. بسیاری از این پناهندگان حدود بیست سال است که در ایران زندگي مي کنند و روند بازگشت آنها به افغانستان در دو سال اخیر کاهش یافته است. خانم فلر در طول اقامت خود در ایران با مقامات ارشد کشور دیدار و از مناطقی که پناهندگان در آن بسر می برند بازدید به عمل خواهد آورد.
آژانس اتمی سازمان ملل متحد ميگويد توضيحات جمهوری اسلامی ايران در باره برنامه اتمی اش بقدر کافی روشن کننده نيست که ثابت کند اين برنامه را صرفا برای مقاصدی صلح آميز دنبال ميکند. آژانس بين المللی انرژی اتمی گزارش خود را در اين زمينه امروز، جمعه، منتشر کرد. آژانس ميگويد جمهوری اسلامی ايران در باره برنامه اتمی اش اطلاعاتی بيش از گذشته ارائه داده است، اما اين اطلاعات کامل نيست. آژانس ميگويد به بعضی مسائل، از جمله تحقيقاتی که راجع به مواد منفجره دارای قدرت انفجار شديد به تهران نسبت داده ميشود، پاسخ کافی داده نشده است. جمهوری اسلامی ايران، امروز، اندکی پيشتر گفته بود انتظار دارد گزارش سازمان ملل متحد گزارشی مثبت باشد و به دنيا نشان بدهد که تهران در پی توليد تسليحات اتمی نيست .تهیه و تنظیم اخبار حسین رستمی

نکند دليل اينها‎ ‎عوام فريبي"نباشد"


حسن روحاني، دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي، روز سه شنبه در مراسم ترحيم آيت الله حمد توسلي رئيس دفتر ‏آيت الله خميني سخنان عجيبي را در مورد نوع نگاه برخي مسوولان ايراني به مقوله "آخرالزمان" بيان کرده است. ‏در سخنان وي، در کنار تکرار برخي اخبار پيشتر منتشر شده، اشارات جديدي هم به رفتارهاي نامتعارف رييس ‏جمهور وجود دارد:‏ ‏"اين چه بازي‎ ‎است كه ما اينقدر مردم را عوام فرض كرده‌ايم؟ مي‌ترسم كه فردا مهر امام‎ ‎زمان را هم درست كنند ‏و به مردم نشان دهند. اگر لازم باشد همه جزييات را‎ ‎براي مردم خواهيم گفت. عده‌اي وقتي نماز مي‌خوانند. جلوي ‏خود يك جانماز‎ ‎خالي پهن مي‌كنند و مي‌گويند اين را براي امام زمان گذاشته‌اند يا در سر‎ ‎سفره يك بشقاب غذا براي ‏امام زمان مي‌كشند يا شنيده‌ام كه مي‌گويند فلان‎ ‎جلسه مهم را روز جمعه بيندازيد تا با حضور آقا تصميم بگيريم... ‏دو – سه سال‏‎ ‎پيش بازي راه افتاد كه در آن مي‌گفتند در تهران براي امام زمان تريبون‎ ‎درست كنيم. يا كسي ديگر ‏مي‌گفت كه امام زمان دو سال ديگر ظهور مي‌كند، و‎ ‎امروز چند سال از آن سخنان گذشته است و معلوم شد كه آن ‏فرد دروغ مي‌گفت." (ايسنا –‏‎ ‎‏30 بهمن 85)‏ سخن روحاني در مورد فردي که گفته است امام زمان تا دو سال ديگر ظهور مي کند، به وضوح اشاره به رييس ‏جمهور دارد که دو سال و اندي پيش، در ديدار با وزير امور خارجه يک کشور غيرمتعهد، در پاسخ به‎ ‎اين هشدار ‏وي که "کشورتان بوي بحران مي دهد" آورده بود: "اينها مقدمه ظهورامام مهدي است که‎ ‎تا دو سال ديگر ظهور ‏مي کند‎. ‎‏" (آفتاب – 25 آبان 84)‏‎ ‎اشاره حسن روحاني به مسولاني که دو- سه سال پيش مي خواستند "براي امام ‏زمان تريبون درست کنند" هم،‎ ‎يادآور اقدامات محمود احمدي نژاد و همفکرانش در زمان تصدي مسووليت ‏شهرداري تهران است که پروژه هايي شهري را با موضوعيت "امام زمان" در دستور کار قرار داده بودند؛ ‏پروژه هايي که در جريان آنها، حتي شهرداري تهران با هزينه اي بسيار هنگفت در صدد تهيه "نقشه مسير حركت ‏امام زمان" و "باز سازى و نوسازى اين مسير" برآمده بود که البته اين کار، "پس از واكنش برخى بزرگان نظام" ‏متوقف شده بود. (رويداد، 16 ارديبهشت 84)‏ اين قبيل اظهارات رييس جمهور (که از زمان انتشار فيلم ادعاي احمدي نژاد در مورد "در هاله نور قرار گرفتن" ‏وي در هنگام سخنراني در جلسه مجمع عمومي سازمان ملل با حساسيت بيشتري توسط افکار عمومي دنبال شده) ‏تا به آنجا گسترش يافته اند که حتي ايشان اخيرا در موارد مختلف کساني که داستان هاي او را در مورد حمايت ‏شدنش توسط امام زمان باور نمي کنند، به تلخي مورد انتقاد قرار داده است. مثلا، رييس جمهور پس از مسافرت ‏اخير خود به آمريکا و جلسه جنجالي سخنراني خود در دانشگاه کلمبيا، از "اداره" جلسه سخنراني توسط امام زمان ‏سخن گفته و کساني که در اين مورد شک دارند را "کوته فکر" ناميده: "مي دانم آدمهاي کوته فکر اين باورها را ‏در ذهن‎ ‎خود که مي برند، هضم نمي کنند اما من [در دانشگاه کلمبيا] يقين داشتم که مولايمان خواهد آمد و‎ ‎صحنه ‏را اداره مي کند. گفتم مولاجان مي خواهم هنرمندي ات را ببينم." (سخنراني احمدي نژاد در دانشگاه علم و ‏صنعت، رجا نيوز، 21 آبان 85) ... يا باز ايشان در انتقادي تندتر، کساني را که حرف هايش در مورد آخرالزمان ‏را مسخره مي کنند، بي شعورتر از بزغاله دانسته است: "همه بساط عالم بر پا شده تا آن روز نوراني اتفاق‏‎ ‎بيافتد؛ ‏روزي كه همه پيامبران، شهدا و صلحا خواهند آمد و ياري خواهند كرد‏‎. ‎بعضي‌ ها اين حرف‌ ها را تمسخر مي ‏كنند؛ براي اينكه اين ها دلشان از ايمان‎ ‎خالي است. اين ها بت پرست ها و شيطان پرست هاي مدرن هستند. قيافه ‏روشنفكري‎ ‎مي ‌گيرند اما به اندازه بزغاله هم از دنيا فهم و شعور ندارند‎."‎‏ (فارس – 19 آبان 85)‏ اما با وجود همه اين شواهد، اين که وضعيت رييس جمهور به جايي رسيده باشد که "جلوي خود يك جانماز‎ ‎خالي ‏پهن كند و بگويند اين را براي امام زمان گذاشته‌ام" يا "در سر‎ ‎سفره يك بشقاب غذا براي امام زمان بكشد" يا بگويد ‏‏"فلان‎ ‎جلسه مهم را روز جمعه بيندازيد تا با حضور آقا تصميم بگيريم"، حکايت از ابعاد جديدي از"آخرالزمان ‏گرايي" ايشان دارد که شايسته نگراني جدي است. نبايد فراموش کرد که به گزارش خبرگزاري ايسنا، حسن ‏روحاني، سخنان اخير خود در مورد کساني که چنين رفتارهاي عجيبي را انجام مي دهند را (که با تهديد به اين که ‏‏"اگر لازم باشد همه جزييات را‎ ‎براي مردم خواهيم گفت" همراه بوده) در حضور مقاماتي از قبيل محمدي ‏گلپايگاني رييس دفتر رهبري، رحيم صفوي مشاور عالي نظامي رهبري، غلامعلي حداد عادل رييس مجلس، ‏ابراهيم اميني نايب رييس مجلس خبرگان، هاشمي رفسنجاني رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، پورمحمدي ‏وزير كشور دولت احمدي نژاد،‎ ‎داوود‎ ‎احمدي‌نژاد رييس بازرسي رياست جمهوري .... بر زبان رانده است. در ‏نتيجه، قطعا از خبرهايي سخن مي گفته که به درستي آن اطمينان کامل داشته و احتمالا مي دانسته که شنوندگانش ‏هم کمابيش در جريان آنها قرار دارند. ‏ منتقدان رييس جمهور ايران، در مواجهه با انعکاس چنين اخباري در مورد رفتارهاي وي، نوعا او را به بالاترين ‏درجات عوام فريبي يا کذب گويي متهم مي کنند. البته، امکان دارد ريشه رفتارهاي رييس جمهور، همان باشد که ‏منتقدانش مي گويند. اما واقعيت آن است که بروز رفتارهاي عوام فريبانه در ميان سياستمداران، اتفاق خيلي شگفت ‏انگيزي محسوب نمي شود و در نتيجه عوام فريبي، نگران کننده ترين دليلي نيست که ممکن است در پس رفتاهاي ‏‏"موعودگرايانه" آقاي احمدي نژاد وجود داشته باشد.‏ فرض نگران کننده تر، اين است که ريشه اين نوع رفتارهاي رييس جمهور ايران، عوام فريبي "نباشد". به عبارت ‏ديگر، اين که وي، واقعا به صحت و درستي آنچه مي گويد اعتقاد داشته باشد.‏ آيا تاکنون به اين فرضيه تکان دهنده انديشيده ايم که ممکن است رياست دولت ايران، در يکي از بحراني ترين ‏مقاطع تاريخ معاصر اين کشور، با کسي باشد که "واقعا" معتقد است امام زمان با او سر سفره مي نشيند، به همراه ‏او نماز مي خواند و در نهايت نيز در زمان رياست جمهوري او ظهور مي کند؟

Thursday, February 21, 2008

ايران و سياست خارجي فرانسه


درست است که سياست خارجي فرانسه پس انتخاب نيکلا سارکوزي در موضع گيري هاي بين المللي، تغييرات و ‏چالش هاي بسياري را نمايان مي کند، اما اين به اين معنا نيست که محور هاي بنيادين سياست خارجي فرانسه تغييرات ‏اساسي يافته است. به تعبير ديگر وزارت خارجه فرانسه هنوز سياست هاي راهبردي کلاسيک خود را درحوزه هاي ‏گوناگون دنبال مي کند و هيچ نشانه اي در باره انجام تغييرات بنيادين يا تبيين و ترسيم يک دکترين نوين در سياست ‏خارجي فرانسه ديده نمي شود.‏ رييس جمهوري فرانسه از سوي مخالفين اش مورد انتقادات بسياري قرار مي گيرد؛ از جمله اينکه بيش از وظايف يک ‏رييس جمهور در تمام موارد مداخله مي کند که يکي از همين زمينه ها، عرصه سياست خارجي است که گاه با ابتکار و ‏دخالت شخصي رييس جمهور تعيين مي گردد. اما در واقع در حوزه سياست خارجي فرانسه، ما شاهد نمود دو جريان در ‏بدنه حکومت فعلي هستيم که گاه به ناهماهنگي هايي در تصميم گيري هاي سياسي و بين المللي نيز انجاميده است. به ‏عبارت ديگروزارت خارجه فرانسه و کاخ اليزه هنوز به طور کامل هماهنگ نشده اند و اين بر گرفته از رويکرد و ‏سازو کار عملکرد بين دو نهاد مي باشد. معمار سياست خارجي فرانسه امروز نه وزير خارجه و نهاد هاي مربوطه که ‏مشاور ارشد ديپلماتيک رييس جمهوري فرانسه، ژان داويد لويت، سفير سابق فرانسه در ايالات متحده و ديپلمات و ‏استراتژيستي با ظرفيت هاي بسيار بالاست که سلسله جنبان جهت گيري سياست خارجي فرانسه در ارتباط با ايالات ‏متحده، ايران و به طور کلي سياست فرانسه در خاورميانه ميباشد. شايد بتوان چنين ارزيابي نمود که دستگاه وزارت ‏خارجه فرانسه هنوز به گفتمان و دکترين هاي باقي مانده از دوره ژاک شيراک و سازوکار هاي ديپلماتيک جناح راست ‏و گليسم وفادار است.‏ ‏ ‏ به نظر مي رسد سياست خارجي فرانسه و سياستگزاران خارجي اين کشور در چند ماه گذشته همگام و متناسب با ‏ظرفيت هاي دستگاه سياست خارجي و اصولا امکانات راهبردي اين کشور عمل نکرده است؛امري که مي تواند در آينده ‏نزديک مشکلي جدي يا حتي بحراني سياسي، چه داخلي و چه بين المللي براي رييس جمهوري جديد فرانسه ايجاد کند. به ‏تعبير ديگر چرخش هاي سياست بين الملل فرانسه بسيار ناگهاني، چند جانبه و در بسياري از موارد بدون مطالعه ‏کارشناسي لازم صورت گرفته که با رويه کلاسيک دستگاه وزارت خارجه فرانسه ناسازگاري دارد. به گونه اي ديگر ‏ميتوان گفت دستگاه سياست خارجي فرانسه دنباله رو سياست مداران و به ويژه رييس جمهور و مشاور ارشدش شده ‏است؛ امري که نگراني بسياري از ناظران سياسي را برانگيخته است. ‏ مسئله اينجاست که در حالي که مردم فرانسه با عدم حضور اين کشور در اشغال عراق موافق بودند، همزمان سياست ‏مداراني بودند که پيش بيني مي کردند که اين عدم مشارکت درزمينه هاي اقتصادي و سياسي، براي فرانسه بسيار گران ‏تمام خواهد شد. بر اساس اين سابقه است که چنين چرخشي بسيار محتمل بود. به همين جهت نيکلا سارکوزي در سفر به ‏ايالات متحده تمايل شديد خود به ترميم رابطه با اين کشوررا بيان کرد. اما بحث اين است که ترميم اين رابطه آنچنان ‏آسان نيست و فرانسه با موضع گيري صرف سياسي در جهت منافع آمريکا در خاورميانه، نمي تواند جايگاهي را که مي ‏پندارد پيش از سقوط رژيم بعث در عراق داشته است به دست آورد.‏ بنا بر اين صورت مسئله اين است که فرانسه مي خواهد تا کجا و با پرداخت چه هزينه و سرمايه اي بهاي اين ترميم را ‏بپردازد. به نظر ميرسد سياست گزاران پرشتاب فرانسوي در ابتدا قصد داشتند تا فرانسه را بار ديگر در کنار آمريکا ‏قرار دهند و بعد به ارزيابي دقيق تر بپردازند. اين دقيقا همان دنباله روي دستگاه سياست خارجي از سياست مداران و به ‏اصطلاح "روزمرگي سياست خارجي" است. انتخابات رياست جمهوري آمريکا قطعا اين فرصت را به وزارت خارجه ‏فرانسه و "مرکز تحليل هاي راهبردي" خواهد داد تا به مطالعه و بررسي جايگاه خود، به ويژه در فرداي سياست هاي ‏جديد ايالات متحده در عراق و افغانستان و البته ايران، بپردازد.‏ ‏ ‏ به نظر ميرسد بحث تغيير ديپلماسي فرانسه در مقابل ايران، پس از شکست معاهده پاريس و از سر گيري فعاليت هاي ‏غني سازي درايران، به طور جدي مطرح شد، اما در دوره ژاک شيراک در حد طرح بحث و گاه موضع گيري هاي ‏نسبتا شديد عليه ايران ـ مانند اظهار نظر فيليپ دوست بلازي، وزير خارجه سابق فرانسه ـ باقي ماند. ‏ اما امروز سياست خارجي فرانسه درمقابل ايران و در راستاي سياست هاي بين المللي و منطقه اي آمريکا قرار دارد؛ ‏هر چند اين مسئله به معناي آن نيست که تنها علت سردي روابط ايران و فرانسه، نزديکي و ترميم روابط با ايالات ‏متحده است.‏ هژموني و قدرت روز افزون ايران در منطقه، شايد بيش از هر کشور اروپايي، فرانسه را نگران کرده است.ايران پس ‏از سقوط رژيم هاي طالبان و بعث، تبديل به قدرتي منطقه اي شده است بدون آنکه ظرفيت هاي اقتصادي، سياسي و ‏حتي نظامي اين تغيير و تحول را داشته باشد. آنچه بيش از هر چيز ديگر قدرت هاي بزرگ اروپايي و حتي روسيه و ‏چين را نگران مي کند افزايش ضريب ظرفيت کنترل کشور هايي است که به هر شکل داراي امتيازات ويژه استرتژيکي ‏هستند. همانند نگراني ايالات متحده و اروپا در مورد تضمين تسليحات هسته اي پاکستان. از ديدگاه ايالات متحده و ‏اروپا، جمهوري اسلامي نه تنها تضمين هاي متاسب با شرايط جديد ژئو استرتژيک خودراايجاد نکرده، بلکه با ادامه ‏برنامه هسته اي، اظهار نظرات "غير قابل قبول" سياستمداران و مسئولان نظام، امکان هر گونه بستر سازي سياسي در ‏زمينه اعتماد سازي و "ميزان ضريب اطمينان" را بيش از پيش محدود کرده است.‏ فرانسه در اين ميان واکنش بيشتري نسبت به اين مسئله نشان داده، زيرا مشکلاتي که سياست خارجي جمهوري اسلامي ‏ايران ـ که آقاي محمود احمدي نژاد نماينده آن است ـ براي فرانسه ايجاد کرده، دستگاه سياست خارجي اين کشور را در ‏موضعي تدافعي يا "فرار به جلو" قرار داده است. ‏ ‏ مي دانيم که دو ستون سياست خاورميانه اي فرانسه از زمان شارل دوگل، روابط آن با اعراب که اصطلاحا به "سياست ‏عربي فرانسه" معروف شده و رابطه آن با اسرائيل است. پس از يازده سپتامبر و به ويژه اشغال عراق و سقوط صدام ‏حسين، سياست عربي فرانسه دچار نابساماني و فقدان دکتريني جديد و متناسب با تحولات بين المللي و منطقه اي گرديد. ‏به تعبير سياست پردازان فرانسوي، ايران اين دو پايه رامورد تهديد قرار داده است. ‏ همانطور که رييس جمهور فرانسه بارها تاکيد کرده ـ حتي سخن از بمباران ايران به ميان آورده است ـ "ايران اتمي" ‏براي فرانسه غير قابل قبول است. گرچه به تعبير کارشناسان نظامي، ايران اتمي تهديد مستقيمي براي فرانسه نيست ولي ‏عکس العمل فرانسه حتي از انگلستان که متحد اصلي آمريکا است تهديد آميز تر و تند تر است. امروز نفوذ ايران از ‏افغانستان تا لبنان محسوس است و به تعبير آمريکايي ها، ايراني در همه منطقه هستند. گسترش اين دايره نفوذ، در کوتاه ‏و دراز مدت منافع سياسي و اقتصادي فرانسه در منطقه را با محدوديت هايي روبه رو ميسازد و فرانسويان اين را به ‏خوبي مي دانند. در واقع آنچه فرانسويان را نگران کرده "بمب اتمي ايران" نيست، بلکه، به تعبير برخي از کارشناسان ‏فرانسوي، ايران خود به بمب تبديل شده است. از سوي ديگر نبايد فراموش کرد که بخش مهمي از روابط ايران و فرانسه ‏در لبنان رقم مي خورد. در دوره سيد محمد خاتمي، ايران حتي تا مرحله خلع سلاح حزب الله پيش رفت که اين امر ‏مطلوب فرانسه و اروپا بود. اما شکست نظامي اسرائيل در لبنان در مقابل با حزب الله و حمايت ايران از حزب الله براي ‏فرانسه بسيارنگران کننده بود. از همين رو به نظر مي رسد تا هنگامي که ايران و فرانسه براي حل مسئله لبنان به ‏توافقي نرسند، سردي روابط دو جانبه و حتي بحران سياسي و ديپلماتيک دور از بارو نخواهد بود.‏ ‏ ‏ از ديگر سو، تصميم فرانسه در ايجاد پايگاه نظامي در خليج فارس، گرچه با توجيه اجراي قرارداد آموزش نظامي بين ‏قطر و فرانسه انجام مي شود، اما در چارچوب هاي ديگري قابل تفسير است. گرچه اين پايگاه در مقايسه با پايگاه هاي ‏نظامي ايالات متحده در خليج فارس به لحاظ عمليات نظامي اهميتي ندارد، اما صورت مسئله اين است که فرانسه در ‏نظر دارد در منطقه حضور نظامي پيدا کند. امري که در تاريخ روابط فرانسه با کشور هاي خاورميانه بي سابقه است. ‏اين از همان تصميم هايي است که پيشتر گفته شد که با مطالعه و کارشناسي وزارت خارجه فرانسه گرفته نشده و بيشتر ‏نتيجه تصميم اليزه و تحليل وزارت دفاع اين کشور است. اين تصميم شايد در درازمدت منافع فرانسه را تامين کند، اما ‏بحث اين است که اين تصميم در کوتاه مدت، تنگنا ها و مشکلاتي غير قابل پيش بيني براي فرانسه ايجاد مي کند که منافع ‏بلند مدت و اهداف اين حضور را به چالش و هماوردي جدي مي طلبد. ‏ به نظر مي رسد تصميم دولتمردان فرانسوي براي حضور جدي تر در خليج فارس و خاورميانه ـ منطقه اي که تحولات ‏بسيار پر شتاب، در تمامي حوزه هاي استراتژيک و ژئوپوليتيک اين منطقه بايد در کوتاه ترين زمان اتخاذ شود ـ ‏مشکلات بسياري براي فرانسه در پي خواهد داشت.‏ در توضيح اينکه چگونه و بر چه اساسي تصميم تضمين منافع فرانسه، تبديل به تهديد منافع مي شود، مي توان به ‏موارد زيراشاره کرد:‏ ‏ نخست مسئله تهديد القاعده بر عليه منافع مستقيم و غير مستقيم فرانسه در پي حضور نظامي بيشتر. اگر تاکنون القاعده ‏به دليل عدم مشارکت فرانسه در اشغال عراق و همکاري نظامي با ايالات متحده، اقدامي عليه فرانسه نکرده است، با ‏تقويت نظامي فرانسه در منطقه احتمال جدي شدن اين تهديد زياد مي شود. در اين صورت شايد اقدامات تروريستي ‏همانند بمب گذاري در انگلستان و اسپانيا اين بار در فرانسه تکرار گردد. ‏ مسئله بعدي احتمال مناقشه و برخورد نظامي فرانسه در منطقه خليج فارس و ظرفيت هاي نظامي و سياسي براي پذيرش ‏آن است. به نظر ميرسد برخوردي نظامي مانند مسئله ملوانان بريتانيايي براي دستگاه سياست خارجي و اعتبار ارتش ‏فرانسه، مشکلات بسياري به وجود مي آورد. ‏ مسئله ديگر مواضع ساير کشور هاي اتحاديه اروپا و مسئولين سياست خارجي اروپا و ساختار نظام دفاعي مشترک ‏اروپايي در مقابل چنين تصميمي است. رقباي فرانسه در عرصه سياسي و اقتصادي، مانند آلمان و اسپانيا و ايتاليا از ‏برخي از اقدامات فرانسه در عرصه روابط بين الملل نگران اند. آنها گرچه هنوز واکنش ويژه اي در مورد تصميم ايجاد ‏پايگاه نظامي نشان نداده اند، اما با اين همه جهت گيري هاي يک جانبه و گسترش حضور اقتصادي و نظامي در منطقه ‏خاورميانه بستر بحث هاي جدي در نهاد هاي اروپايي را بر مي انگيزد.‏ به اين موارد بايد موضع گيري احزاب مختلف فرانسه و منتقدين چرخش هاي سياسي رييس جمهور فرانسه را هم افزود. ‏در انتخابات رياست جمهوري، به دليل مشکلات اقتصادي، نامزد هاي انتخاباتي در چارچوبي بسيار محدود به مسايل ‏سياست خارجي و ترسيم برنامه هاي خود در اين حوزه پرداختند. از آن جايي که وفادار بودن به شعارها و برنامه هاي ‏انتخاباتي، براي عملکرد رييس جمهور فرانسه بسيار تعيين کننده است، عدم ترسيم و ارائه برنامه اي راهبردي در حوزه ‏سياست خارجي مي تواند در کوتاه مدت دست سياست مداران فرانسوي را براي اتخاذ تصميمات و انجام چرخش هاي ‏تند باز نگاه دارد. اما آن روي سکه واکنش غير قابل پيش بيني احزاب رقيب و مردم در مقابل بحران يا مناقشه اي ‏نظامي يا سياسي، ناشي از سياست خارجي، هنوز تئوريزه نشده است. ‏ اساس و برنامه راهبردي سياست خارجي فرانسه امروز بر پايه تقويت ساختار هاي اقتصادي، مالي و حل مشکلات و ‏بحران هاي اقتصادي است. اگر رييس جمهور فرانسه نتواند در چند ماه آينده، کارنامه مطلوبي به لحاظ اقتصادي ارائه ‏کند، آن وقت خواه نا خواه چرخش هاي اخير سياست خارجي فرانسه و برخي تصميمات اتخاذ شده به طور جدي مورد ‏پرسش و بحث قرار خواهد گرفت. سفر معمر قذافي به فرانسه در اين چارچوب قابل تامل است. رسانه هاي فرانسوي ‏براي توجيه اين اقدام اليزه، بيشتر بر عقد قرار داد هاي مهم اقتصادي متمرکز شده وچنين تفسير و توجيه مي کردند که ‏کشور امروز به اين قرار داد ها احتياج دارد. اما حضور نظامي در منطقه پر التهابي مانند خليج فارس، در صورت ‏کوچکترين مناقشه نظامي، به سختي قابل توجيه خواهد بود.‏ در مقابل، ايجاد اين پايگاه نظامي در خليج فارس که با توجه به مشکلات ايران با برخي کشور هاي حوزه خليج فارس، ‏در دراز مدت تنگنا هاي جدي براي منافع ملي ايران به وجود خواهد آورد، واکنش يک جمله اي وزارات خارجه ايران ‏بسيار نگران کننده است. فرانسه، اين "ببر پير بي دندان" به تعبير سرلشکر عطاء الله صالحي، با حدود پانصد نظامي در ‏خليج فارس نمي تواند تهديدي نظامي براي ايران باشد. اما آنچه ناديده انگاشته شده "سياست حضور همه جانبه فرانسه ‏در خليج فارس" است. و اين سياست ناشي از تصميم راهبردي و اعلام نشده اين کشور در انتقال مرکز ثقل استراتژيک ‏فرانسه به خليج فارس در پي سقوط رژيم صدام حسين و مشکلات سياسي لبنان است. فرانسه امروز در خليج فارس ‏حضوري جدي دارد؛ هم در عرصه هاي فرهنگي مانند تاسيس شعبه اي از لوور در امارات عربي، هم فعاليت گسترده ‏اقتصادي و حتي ايجاد مراکز هسته اي در کشور هاي حوزه خليج فارس، و هم ورود به حوزه انرژي. طرح هاي ‏اقتصادي و فرهنگي فرانسه در کشور هاي عربي حوزه خليج فارس، امروز از فعاليت هاي اين کشور در کرس و حتي ‏برخي کشورهاي مستعمراتي اين کشور بيشتر است. ‏ سکوت دولت ايران در مقابل اين استراتژي در چارچوب سياست "عدم تنش بيشتر" با کشور هاي غربي در چارچوب ‏پرونده هسته اي قابل بررسي است. به نظر دولتمردان ايران، دستيابي به فناوري هسته اي چنان بر اهميت استراتژيک ‏ايران خواهد افزود که اين قبيل اقدامات در مقابل آن ناچيز به شمار مي آيد.اما نبايد از نظر دور داشت که مسئله هسته اي ‏ايران تنها يکي از مشکلات جدي امروز در روابط ايران و فرانسه است.‏ بحث امروز بر اساس تغيير معادلات بين المللي، منطقه اي و تغيير جايگاه و نقش دو کشور در معادلات موجود در ‏روابط دو جانبه است. ‏ براي ايران، فرانسه اهميت ويژه خود را در معادلات بين المللي و اروپايي از دست داده است. اما ايران امروز براي ‏فرانسه، تهديد و چالشي بزرگ تلقي مي شود. امروز ايراني ها تقريبا متقاعد شده اند که با دولت جديد فرانسه نمي توانند ‏چانه زني يا همکاري سياسي و حتي اقتصادي در سطحي بالا داشته باشند. آن هم در شرايطي که يکي از عوامل تحکيم ‏روابط ايران وفرانسه، عليرغم مشکلات حل ناشده سياسي، منافع و همکاري هاي اقتصادي بوده است. اکنون با تحريم ‏هاي اقتصادي و تمايل فرانسه به تشديد آنها و حتي طرح تحريم هاي يک جانبه اقتصادي، فعاليت اقتصادي بين دو کشور ‏تقريبا در حال سکون قرار دارد؛توقفي که با مناقشه اي سياسي به سرعت سير نزولي خواهد گرفت. اما مسئله اينجاست ‏که به نظر مي رسد سردي روابط سياسي امروز، برخاسته از سوء تفاهمات سياسي نيست تا به سادگي قابل حل باشد. لذا ‏اگر در کوتاه مدت تغيير رفتار يا موضعي از سوي دو طرف صورت نگيرد بحراني سياسي بين دو کشور بسيار محتمل ‏است و هر دو کشور براي تعليق روابط سياسي دلايل خاص خود را خواهد داشت. ‏ توجه داشته باشيم که دستيابي به فناوري هسته اي، لزوما به معناي رسيدن به "نقطه اطمينان و تضمين کامل" در حوزه ‏هاي ژئوپوليتيک و استراتژيک نيست. حضور همه جانبه فرانسه که داراي روابط سياسي پيچيده اي با ايران است، حتي ‏بر فرض دستيابي ايران به فناوري هسته اي ـ در صورت چيره شدن فرانسه بر مشکلات سياسي حضور خود در خليج ‏فارس و تبيين دکتريني جديد در خاورميانه ـ مي تواند ايران را در دراز مدت با چالش هاي جدي منطقه اي، اروپايي و ‏بين المللي روبه رو کند. ‏ ‏* رييس انستيتو اروپايي مطالعات استراتژيک ايران در فرانسه و سردبير نشريه فرانسوي زبان ژورنال دو ايران

Wednesday, February 20, 2008

تاييد صلاحيت ۲۵۱ تن ديگر از رد صلاحيت شدگان


بيست وچهار روز مانده تا انتخابات مجلس هشتم، همچنان نامزدها، احزاب، ناظران، منتقدان و جناح های سياسی به شورای نگهبان چشم دوخته اند که چگونه فهرست تاييدشدگان نهايی را، پيش از رأی مردم، معرفی خواهد کرد. عباسعلی کدخدايی، سخنگوی شورای نگهبان، روز سه شنبه خبر داد که ۲۵۱ نامزد ديگر انتخابات مجلس هشتم تاييد صلاحيت شده اند. سخنگوی شورای نگهبان در گفت وگو با خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، گفت که اسامی اين تاييد شدگان دوشنبه شب به وزارت کشور اعلام شد. شورای نگهبان جمهوری اسلامی تا سوم اسفندماه فرصت دارد اسامی تاييد صلاحيت شدگان نهايی را معرفی کند. پس از آنکه هیئت های اجرايی و نظارت شماری از ثبت نام کنندگان را فاقد صلاحيت برای داوطلبی مجلس اعلام کردند، شخصيت ها و جناح های مختلف سياسی نسبت به ردصلاحيت گستردهای که بي سابقه بوده است اعتراض کردند. اما طی هفته گذشته، شورای نگهبان در سه مرحله صلاحيت مجموعا ۸۳۲ نامزد را که در مراحل قبلی ردصلاحيت شده بودند تاييد کرد و آنها را به رقابت های انتخاباتی مجلس هشتم بازگرداند. به گفته عباسعلی کدخدايی اسامی اين ۲۵۱ نفر، که در مراحل قبلی ردصلاحيت شده بودند، شب گذشته به وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام شده است. البته سخنگوی شورای نگهبان به ايسنا گفته است نام هايی که در برخی رسانه ها منتشر شده است مورد تاييد شورای نگهبان نيست و اسامی رسما برای وزارت کشور ارسال مي شود. خبرگزاری نيمهرسمی فارس فهرست کاملی از تاييد صلاحيت شدگان مرحله فعلی را روز سه شنبه منتشر کرده است. در اين فهرست، از جمله نام الياس حضرتی، نجفقلی حبيبی و اسدالله کيان ارثی نيز ديده مي شود. از سوی ديگر، عليرغم افزايش شمار تاييد صلاحيت شدگان، سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان روز شنبه در جمع خبرنگاراران اعلام کرده بود که از ۲۹۰ کرسی مجلس هشتم، اصلاح طلبان تنها در ۶۰ کرسی امکان رقابت دارند. عبدالله ناصری، سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، همچنين گفته بود: «اينکه برخی از اصلاح طلبان توسط هیئت های نظارت و شورای نگهبان بازگشته اند، خيلی اتفاق خاصی نيست. در خوشبينانه ترين حالت ۲۰ الی ۲۵ درصد کرسي های رقابتی را مي توانيم داشته باشيم.» بر همين اساس، اصلاح طلبان گفته اند برنامه ريزی انتخاباتی خود را به بعد از سوم اسفند موکول کرده اند. جهانبخش خانجانی، معاون کميته تبليغات و اطلاع رسانی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، روز سه شنبه از تأييد صلاحيت پنج کانديدای ديگر اصلاح طلبان خبر داد اما گفت: «اگر روند تأييد صلاحيت ها مناسب باشد احتمالا در اسفندماه همايش بزرگ خود را برگزار خواهيم کرد». سوم اسفند زمان پايان بررسي های شورای نگهبان و اعلام فهرست نتايج نهايی نامزدهاست. در تذکرات امروز نمايندگان مجلس به رييس جمهوری و وزرا، دو تذکر، انتخاباتی بودند. حسن مرادی، نماينده اراک، به وزيران کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی تذکر داد با روزنامه هايی که اقدام به انتشار نظرسنجی و آمار خلاف واقع در مورد کانديداهای رقيب مي کنند برخورد جدی صورت گيرد. قدرت الله عليخانی، نماينده قزوين، نيز به وزير دادگستری جمهوری اسلامی تذکر داد برای شناسايی و برخورد قانونی با توهين کنندگان و تخريب کنندگان شخصيت ها در سايت های بانشان و بينشان پيگيری و اهتمام جدی صورت گيرد. از جناح اصولگرايان نيز خبرهايی مبنی بر اختلاف بر سر تعيين فهرست ها شنيده مي شود. محمدباقر قاليباف، شهردار تهران که به تبريز سفر کرده، گفته است اصولگرايان اصلاح طلب فهرست جداگانه ای برای تهران نمي دهند اما «با ليست فعلی اصولگرايان هم موافق نيستند.» آقای قاليباف همچنين گفت که فهرست فعلی اصولگرايان قابل خدشه و قابل بحث است و تا رسيدن به فرصت نهايی احتمالا اصلاح خواهد شد.

معيار تاييدهای مجدد؛ قانون يا آرايش سياسی؟

پس از آنکه هیئت های اجرايی و نظارت صلاحيت شمار زيادی از ثبت نام کنندگان مجلس هشتم را رد کرد، شورای نگهبان تاکنون طی سه مرحله صلاحيت ۸۳۲ نفر را که در مراحل قبلی رد شده بودند تاييد کرده است. پرسش اينجاست که بازگرداندن اين افراد به عرصه انتخابات آيا فارغ از گرايش های سياسی آنها و صرفا از روی موازين قانونی بوده است يا، آن طور که منتقدان مي گويند، آرايشی خاص در تاييد صلاحيت ها به چشم مي خورد. عيسی سحرخيز، روزنامه نگار، مي گويد:«جريان اقتدارگرا به گونه ای در حال مهندسی انتخابات است. يعنی پس از آنکه تعداد زيادی را رد صلاحيت کرد، الان سر فرصت در حال نگاه کردن است که در چه حوزه هايی، چه تعداد و چه کسانی بايد به انتخابات بازگردند.» به گفته آقای سحرخيز، هدف شورای نگهبان چيدن مجلسي است که «دو جريان اقتدارگرا (موافق و مخالف آقای احمدي نژاد) بدنه اصلی باشند و يک جريان اصلاح طلب و مستقل هم حکم تزيين انتخابات را داشته باشند.» عيسی سحرخيز، همچنين، در گفت وگو ،«کم تجربگی» مجريان انتخابات را نيز عاملی ديگر برای ردصلاحيت ها و سپس تاييدهای مجدد مي داند آقای سحرخيز مي گويد: «جريان نظامی فعلی، که کارش اين نيست، و ملاحظات خودش را در درون وزارت کشور و در استانداري ها و فرمانداري ها عمل مي کند، ضعف اجرايی داشته است». به باور آقای سحرخيز، ردصلاحيت های«فله ای» و «تاييدهای مجدد» گزينشی و «فرمايشی» هستند. او مي گويد تمامی اين «تایید صلاحیت های مجدد» به گونه ای صورت مي گيرد که اصلاح طلبان جايگاه زيادی به دست نياورند. اين روزنامه نگار همچنين مي گويد: «آن چنان که گفته مي شود الان بين نود تا صد نفر از اصلاح طلبان و جريان های مستقل تاييد صلاحيت شده اند؛ اين تعداد مي توانند ۶۰ تا ۶۵ کرسی مجلس را به خود اختصاص دهند. يعنی حدود بيست و يک تا بيست و دو درصد. اما توجه کنيد که اولا از اين تعداد برخی رأی نمي آورند، تعدادی را هم اجازه نمي دهند از صندوق های رأی بیرون بيايند، و در نتيجه مي خواهند اقليتی ده تا پانزده درصدی شکل بدهند .»با سپاس بسیار از اینکه از این تارنما دیدن میکنید و آن را به دوستان خود معرفی میکنید . این تارنما به هیچ حزب و دسته یا گروهی تعلق ندارد و صرفاَ سعی دارد مطالب خبری و تحلیلی مختلف را بدون فیلتر در اختیار کاربران قرار دهد و امکان دسترسی به سایتهای دیگر را با در اختیار گذاشتن فیلتر شکن به روز با سرعت خوب به کاربران در ایران قرار دهد . امید است که توانسته باشم تا کنون به این مهم دست پیدا کرده باشم به هر روی نظرات خود را برای آنچه که از این تارنما انتظار دارید برایم ارسال کنید حتماَ در حد توان و بضاعت براورده خواهم کرد با تشکر از نظراتی که ارسال کردید : حسین رستمی

گنجيشكك اشي مشي


در شرايطي كه انتخابات مجلس هشتم در راه است و سالگرد توقيف فله اي مطبوعات در چشم انداز، داس تيز ‏مرگ به بهانه ها و شيوه هاي مختلف بر گردن نحيف مطبوعات مستقل و اصلاح طلب فرود مي آيد تا اين ‏پرنده چون زلزله زدگان زير آوار مانده، نه فرصت برآوردن آه درد از دل داشته باشد و نه توان برآوردن ‏غريو فرياد از دهان.‏ در تازه ترين لطف و مرحمت دولت خدمتگزار به روزنامه نگاران و مديران روزنامه ها و مجلات مستقل و ‏آزاديخواه، آوار لغو امتياز بر سر مدير مسئول روزنامه ي "جمهوريت" فرود آمده است. آوار ساختماني ‏سنگين كه ديوارهايش نيز رئيس شوراي سياستگزاري روزنامه را از روز شنبه در برگرفت. عمادالدين باقي ‏اكنون پس از طي مرخصي استعلاجي يك ماهه از روز شنبه بدون سر و صدا راهي اوين شده است، تا آمار ‏روزنامه نگاران محبوس باز فزوني گيرد و ايران كماكان در جايگاه بزرگترين زندان روزنامه نگاران باقي ‏بماند.‏ در پي اعلام ابطال پروانه ي انتشار ماهنامه ي "زنان" در روزهاي آغازين ماه بهمن 86، لغو امتياز روزنامه ‏جمهوريت توسط هيات نظارت مطبوعات اين بار نيز بر اساس ماده 16 قانون مطبوعات صورت گرفته است. ‏شيوه اي مشابه براي جلوگيري از انتشار مجدد "آريا"، ديگر نشريه ي بازمانده هاي نسل روزنامه هاي دوران ‏اصلاحات، در آستانه ي برگزاري انتخابات. ‏ طبق روش معمول اما تاكنون بي نتيجه يا كم حاصل، مديرمسئول روزنامه جمهوريت در نامه اي به آيت الله ‏هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضائيه نسبت به لغو امتياز روزنامه اش توسط هيات نظارت بر مطبوعات ‏اعتراض کرده است. جواد خرمي مقدم در گفت وگو با روزنامه اعتماد پرده از اين راز برداشته است كه عدم ‏انتشار سه ساله ي روزنامه جمهوريت نه بر اساس حكم دادگاه، بلكه "با دستور يکي از مقامات قضايي"... ‏صورت گرفته است، آن هم در پي اعلام ممنوعيت مدير مسئول از بكارگيري روزنامه نگاراني چون ‏عمادالدين باقي، احمد زيدآبادي. ‏ ‏"مقام" مورد اشاره ي مديرمسئول روزنامه ي جمهوريت قاعدتا كسي نمي تواند باشد جز آن سعيد مرتضوي، ‏قاضي پيشين دادگاه مطبوعات و مجري اصلي فرمان رهبري در خصوص توقيف نشريات مستقل، آزاديخواه ‏و اصلاح طلب. مقامي كه به ياري نماينده ي مدعي العموم و تيم تحت هدايت آقاي محسني اژه اي تنها در كمتر ‏از 48 ساعت 18 روزنامه و مجله را بست. آمار و ارقام توقيف غيرقانوني كه طي حدود هشت سال گذشته از ‏‏150 عنوان نشريه فزوني يافته است. به موازات آن، ده ها خبرنگار و مدير مسئول بازداشت و زنداني شده، ‏صدها روزنامه نگار از ميهن آواره گرديده، هزاران تن از اهالي مطبوعات از كار بيکار شده و ميليون ها نفر ‏از شهروندان ايران از حق داشتن مطبوعات آزاد و مستقل و خواندن مطالب درست و شقه نشده، زير تيغ ‏سانسور و خودسانسوري، محروم گرديده اند.‏ شيوه ي بكارگرفته شده عليه روزنامه ي "جمهوريت" همان است كه در توقيف ويژه يا ممنوعيت غيررسمي ‏انتشار نشريات ديگر نيز بارها شاهدش بوده ايم. مقامي قضائي در زمان انتشار، يا پس از صدور راي رفع ‏توقيف قضات دادگاه تجديد نظر يا ديوان عالي كشور، تلفني تماس مي گيرد و خواستار رعايت مسائلي قبل از ‏انتشار مجدد روزنامه با مجله مي شود، يا حتي به صورت رو در رو به مذاكره نشسته يا به بيان شرط و ‏شروط ويژه مي پردازد. راه و روشي كه آخرين مورد لغو امتياز بر اساس ماده 16، "آريا" نيز شاهدش بوديم. ‏محمد رضا زهدي و چند روزنامه نگار سرشناس ديگر ماه ها در حال گفت و گو با مقام هايي چون سعيد ‏مرتضوي و محسني اژه اي بودند، تا با اطمينان خاطر بيشتري دور جديد فعاليت اين روزنامه را كه حكم ‏توقيفش لغو شده بود،آغاز كنند. مذاكراتي طولاني كه فرصت لازم را به هيات نظارت بر مطبوعات، تحت ‏رياست وزير كيهاني ارشاد، داد تا از حربه ي ماده 16 براي لغو امتياز روزنامه استفاده كند. ‏ اين در شرايطي است كه روال هيات نظارت پيشتر اين بوده است كه نشرياتي كه به حكم دادگاه يا توصيه ي ‏مقام قضايي منتشر نمي شده اند، تا روشن شدن وضعيت و بيرون آمدن از شرايط بلاتكليفي از شمول اين ماده ‏مستثني بودند، نه اينكه به بهانه ي مذاكرات قانوني دامي بر سر راه مدير مسئول پهن شود، و در زمان مناسب ‏صيد بيچاره به تله ي ماده ي به اصطلاح قانوني در خصوص عدم انتشار به موقع و مستمر بيفتد.‏ نكته ي درخور تعمق در اينجا نقش "نماينده مديران مسئول" در هيات نظارت بر مطبوعات است كه بالطبع ‏بايد چون اسلاف خويش، در عمل نقش "وكيل مدافع مطبوعات" را بازي كند، نه مدعي العموم، دادستان و ‏حتي گاه جلاد مجري حكم اعدام. اما متاسفانه با نقشي كه جريان مسلط در هيات مديره ي تعاوني مطبوعات و ‏برخي از مديران مطبوعاتي بازي كردند، آقاي حسين انتظامي را در جريان انتخاباتي استصوابي بر اين پست ‏برگماشتند تا به زيان مديران مطبوعات راي داده، در جهت منافع حاكميت عمل كرده و پله هاي نردبان ترقي ‏خود را محكم كند. فردي كه سابقه و نحوه ي عملكردش از پيش براي بسياري از روزنامه نگاران كشور ‏روشن بود. او در جايگاه مديركل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد در دوران پيش از اصلاحات، مامور رسمي ‏سانسور و تعطيلي غيرقانوني روزنامه ها و مجلات بود. وي بعدها، در دوران احمدي نژاد، اين نقش را در ‏جايگاه مسئول رسانه اي و سخنگوي شوراي امنيت ملي ايفا كرد. مقامي كه وظيفه ي اصلي اش صدور ‏بخشنامه هاي خاص، حاوي مطالب و دستورالعمل هايي دائر بر ممنوعيت مديران نشريات و روزنامه نگاران ‏از انتشار اخبار و گزارش هاي مورد نياز افكار عمومي است. فرمان هايي در حهت تحكيم و تشديد سانسور و ‏خودسانسوري، كه روزنامه نگاران را از انجام كامل رسالت مطبوعاتي و وظيفه ي خطير ملي شان منع كرده ‏و از اطلاع رساني درست، شفاف و روشن برحذر مي دارد.‏ حال در تله اي كه فرا راه مديران مطبوعات و روزنامه نگاران تعبيه شده است، علاوه بر نقشي كه مقام هاي ‏قضايي فراتر از اراده ي آيت الله هاشمي شاهرودي ايفا مي كنند، حلقه و باند مطبوعاتي باقي مانده از دوران ‏اقتدار سعيد امامي در وزارت ارشاد و اطلاعات، اكنون نشسته پشت ميزهاي پرونده سازي كيهان، بر مسند ‏وزارت و در جايگاه هيات نظارت، و به ويژه در جايگاه نماينده مديران مسئول مطبوعات در اين نهاد، همگي ‏يك سناريو را مو به مو اجرا مي كنند؛ بستن و توقيف مطبوعات مستقل و بيكار كردن روزنامه نگاران ‏آزاديخواه. همه ي آنان در خدمت يك تفكر، يك برنامه و منويات يك نفر.‏ اين حلقه گويا ماموريتي جز آن ندارند كه سرنوشتي محتوم، چون آن پرنده ي بي نواي اشعار و ترانه هاي ‏فارسي، براي اهالي مطبوعات ايران رقم بزند.‏ در ميان برف و بوران زمستان امسال، و از ميان صداي نم نم باراني كه اكنون نوك انگشتان خود را بر شيشه ‏ي پنجره مي كوبد، كسي هست كه بتواند صداي محزون آن خواننده را بشنود؟ كسي كه يادش مانده باشد، از ‏چه مي ناليد او؟ گنجيشكك اشي مشي ‏ روي بوم ما مشين ‏ بارون مي آد، خيس مي شي‏ برف مي آد، گوله مي شي مي افتي تو حوض نقاشي كي مي گيره، فراش باشي كي مي كشه، قصاب باشي كي مي پزه، آشپزباشي كي مي خوره، حكيم باشي حكيم باشي، حكيم باشي.‏ گنجيشكك اشي مشي

فقط ژنرال ها به بهشت مي روند


با توجه به اينکه همين ديروز پس از اينکه فرماندهي کل سپاه پاسداران از کليه مردم خواست که در انتخابات ‏شرکت کرده و به اصولگرايان راي بدهند، و در همين راستا يک نوه رهبري انقلاب که عکس هاي ايشان در کليه ‏ساختمان ها منصوب مي باشد، مورد اهانت واقع و يک رئيس دفتر رهبري سابق انقلاب که از علماي بزرگ ‏محسوب شده بود، سکته نموده است، معاون ستاد کل نيروهاي مسلح همين ديروز اعلام کرد «همه بايد مروج ‏اصولگرايي باشيم» لذا، همکار ما با يک فرمانده مربوطه مصاحبه اي انجام داده است که توجه شما را به بخش ‏هاي مهمي از آن جلب مي کنيم خبرنگارما: لطفا بفرمائيد که با توجه به اينکه امام خميني در زمان حيات شان گفتند که نظاميان نبايد در سياست ‏دخالت کنند، نظر شما در مورد نحوه حضور سپاه در انتخابات چيست؟ فرمانده مربوطه: با درود به ارواح طيبه شهداي اسلام و بالاخص روح پرفتوح رهبر و بنيانگذار و فرمانده والا و ‏نايب امام زمان و خورشيد آسمان ولايت و اسوه بزرگ تاريخ حضرت آيت الله العظمي امام خميني رضوان الله ‏تعالي عليه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به تبعيت از وصيت نامه پرشکوه سياسي عبادي آن امام همام، در ‏سياست دخالت نمي کند و از کليه پاسداران و بسيجيان مي خواهد هشياري خود را حفظ کرده و در انتخابات به ‏عنوان يک وظيفه الهي شرکت نموده و به اصولگرايان راي بدهند.‏ خبرنگار ما: با توجه به اينکه منظور مرحوم امام خميني از دخالت نکردن سپاه و نظاميان در سياست جهت گيري ‏نکردن سپاه است، لطفا بفرمائيد که سپاه در اجراي فرمان امام مبني بر عدم دخالت در سياست و انتخابات چه ‏عملي انجام مي دهد؟‏ فرمانده مربوطه: سپاه پاسداران به هيچ وجه بنا ندارد که در مسائل سياسي انتخابات دخالت نمايد، فقط اين سپاه ‏براي حفظ کشور از تهاجم دشمنان، از مردم مي خواهد که در انتخابات شرکت کرده و به اصولگرايان راي دهند.‏ خبرنگار ما: گفته مي شود که دعوت سپاه به راي دادن به يک جناح سياسي به معني حضور نظاميان در انتخابات ‏است، در اين مورد چه پاسخي داريد؟ فرمانده مربوطه: ما هرگز بنا نداريم که در انتخابات از يک جناح سياسي طرفداري کنيم، فقط به اين دليل که ‏اصولگرايان از نظر اين سپاه بدون هيچ نظر سياسي بهتر است مجلس را در دست داشته باشند، ما از مردم دعوت ‏مي کنيم به اسولگرايان راي بدهند.‏ خبرنگار ما: ولي اصولگرايان يکي از جناح هاي رقيب هستند و سپاه نبايد از يک جناح طرفداري کند، آيا اين ‏عمل دخالت نظاميان در سياست نيست؟ فرمانده مربوطه: از نظر ما نظاميان مطلقا حق ندارند که در انتخابات شرکت کرده و به جريان هايي که مخالف ‏انقلاب هستند، مانند اصلاح طلبان و کارگزاران و اعتماد ملي و نهضت آزادي و حزب مشارکت به عنوان احزاب ‏سياسي راي بدهند، بلکه سپاه موظف است فقط براي دفاع از کشور به اصولگرايان و موتلفه و حزب طرفدار ‏دولت راي بدهد که از نظر ما دفاع از اصولگرايي اصلا سياسي نيست.‏ خبرنگار ما: با توجه به اينکه اصولگرايان يک جريان و يک حزب سياسي هستند، سپاه چرا به نفع آنها در سياست ‏دخالت مي کند؟‏ فرمانده مربوطه: سپاه به دليل مواضع سياسي اصولگرايان از آنها دفاع نمي کند، بلکه چون اصولگرايان از نظر ‏سياسي بهتر هستند ما از آنها دفاع مي کنيم.‏ خبرنگار ما: آيا راي دادن به اصولگرايان يک عمل سياسي نيست؟فرمانده مربوطه: طبق بررسي هاي ما راي دادن به اصلاح طلبان يک عمل سياسي است که سپاه حق ندارد به ‏عنوان نيروي نظامي وارد اين عمل شود، ولي اصولا ما اصولگرايان را يک جريان خودي مي دانيم و از نظر ما ‏سياسي نيست.‏ خبرنگار ما: ولي از نظر همه کارشناسان اين عمل سپاه دخالت در سياست است.‏ فرمانده مربوطه: البته اين نظر هم درست است و به همين دليل ما از نيروهاي نظامي مي خواهيم بدون هيچ شائبه ‏سياسي در انتخابات شرکت کرده و به اصولگرايان راي بدهند.‏ خبرنگار ما: اگر هر کدام از نيروهاي نظامي بخواهند به نفع يک گروه در انتخابات حضور پيدا کنند، آيا اين ‏موضوع باعث آسيب ديدن ارتش کشور نخواهد شد؟ فرمانده مربوطه: دقيقا، ما هم به همين دليل با حضور جريانات سياسي در سپاه مخالفيم و معتقديم همان يک جريان ‏سياسي کافي است که انشاء الله سپاه در انتخابات به اصولگرايان راي مي دهد. ‏ خبرنگار ما: با توجه به اينکه شما با حضور جريانات سياسي در سپاه مخالفيد، پس چرا سپاه از اصولگرايان در ‏انتخابات حمايت مي کند؟‏ فرمانده مربوطه: حمايت ما يک حمايت سياسي نيست، بلکه ما فقط معتقديم که نيروهاي نظامي بايد به اصولگرايان ‏راي بدهند و جلوي راي آوردن مخالفان اصولگرايان را بگيرند، اين عمل ما اصلا به دلايل سياسي نيست، فقط ‏براي اين است که مجلس دست خودمان باشد.‏ خبرنگار ما: ولي انتخابات يک عمل سياسي است. آيا سپاه اين موضوع را قبول ندارد؟فرمانده مربوطه: ما فکر نمي کنيم که انتخابات يک عمل سياسي باشد، بلکه انتخابات نوعي دفاع از مرزهاي ‏کشور است که شرکت در آن وظيفه سپاه است.‏ خبرنگار ما: با توجه به اينکه معتقديد سپاه بايد در انتخابات شرکت کرده و از جريان اصولگرايان حمايت کند، ‏لطفا بفرمائيد که منظور امام خميني از عدم دخالت نظاميان در سياست چه بود؟ فرمانده مربوطه: منظور امام اين بود که نظاميان حق دخالت در سياست را ندارند، ما هم در سياست دخالت نمي ‏کنيم، بلکه فقط در انتخابات به اصولگرايان راي مي دهيم.‏ ‏.... اين مصاحبه به مدت هفت ساعت و يازده دقيقه ادامه يافت و همان حرف هايي که زده شده بود باز هم زده شد. ‏ نتيجه گيري اخلاقي: در شرايطي که نظاميان خودشان انتخابات را برگزار مي کنند، طبيعي است که در آن دخالت ‏کنند. ‏ نتيجه گيري کنوني: اگر قرار باشد نظاميان در سياست دخالت نکنند، بايد دولت را بدهيم دست مردم، اين کار ‏خطرناک است.