Monday, December 31, 2007

اخبار کوتاه داغ از تهران ؟!!؟

نرخ تورم در ایران درسال ۲۰۰۷ میلادی معادل ۱۹ درصد بوده است. بانک مرکزی جمهوری اسلامی بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول میگوید: کمترین نرخ تورم در سال جاری میلادی با شش درصد متعلق به کشور سوئیس و بیشترین نرخ با ۱۹ درصد به ایران تعلق داشته است. همین گزارش میافزاید: تولید ناخالص داخلی سرانه ایران براساس شاخص برابری قدرت خرید نیز بر اساس پیش بینی صندوق بین المللی پول در سال ۲۰۰۷- ۱/۹ هزار دلار است که پیش بینی شده در سال آینده به ۷/۹ هزار دلار برسد. درگزارشی دیگر یک عضو هیأت صرافی توسعه صادرات جمهوری اسلامی ایران میگوید: اسکناس های یک هزار تومانی که در سال ۱۳۵۰ منتشر شد امروز کمتر از ۳۵ ریال ارزش دارد. سید جلال جلیلیان میافزاید بنظر میرسد حداقل اسکناس درشت مورد نیاز در سیستم مالی کشور ۱۰۰ هزارتومانی است زیرا شاخص های بانک مرکزی حاکی است که قیمت ها بیش از ۳۱۵ برابر شده است!. و گزارش دیگری حاکی است که ۷۶ درصد جمعیت استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر بسر میبرند. محمد سراوانی معاون امور اجتماعی – بهزیستی استان، طلاق و خشونت علیه زنان و کودکان را از مسائل رایج استان میداند و میگوید دادگستری های استان مملو از پرونده های طلاق است. حسن رحیمی پورنگ معاون پشتیبانی و منابع انسانی بهزیستی استان سیستان و بلوچستان نیز میگوید: بعلت کمبود امکانات و اعتبارات، در سطحی نیستیم که بتوانیم اقدامات لازم را برای رفع مشکلات جامعه بعمل آوریم
محمود احمدی نژاد ترور بی نظير بوتو را محکوم کرد
محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ايران، ترور بی نظير بوتو، نخست وزير سابق پاکستان، را محکوم کرد. خبرگزاری دولتی ايران می گويد آقای احمدی نژاد روز يکشنبه به اعضای کابينه خود گفت خانم بوتو يک شخصيت با نفوذ سياسی در پاکستان بود. احمدی نژاد با خانواده خانم بوتو، دولت و مردم پاکستان ابراز همدردی کرد. آقای احمدی نژاد حمله به خانم بوتو را مورد سرزنش و انتقاد قرار داد و آن را اقدامی از سوی دست های آشکار و پنهان دشمنی دانست که استقلال پاکستان را نشانه گرفته اند. او توضيح بيشتری در اين زمينه نداد. رئيس جمهوری ايران از سياستمداران پاکستان خواست تا برای بازگرداندن آرامش به آن کشور، از طريق گفتگو و حفظ همبستگی کشور، تلاش کنند
دانشجويان اعتصابی دانشگاه اصفهان به اعتصاب غذای خود پايان می دهند
در حالی که امروز هشت روز از اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه اصفهان میگذرد، این دانشجویان اعلام کرده اند، پس از حضور روز گذشته رئیس این دانشگاه در جمع اعتصاب کنندگان و دادن قولی مبنی بر عملی نمودن خواسته های دانشجویان، اعتصاب غذای خود را خواهند شکست. بنا بر این گزارش دکتر رامشت رئیس دانشگاه اصفهان قول داده است احکام کمیته انضباطی مورد تجدید نظر قرار گیرد و تلاش برای تشکیل انجمن اسلامی، شورای صنفی و صنف نشریات دانشجویی آغاز شود. گزارشهای دیگر خبری حاکی از آن است که امروز دوشنبه، خانواده دانشجویان زندانی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد دست به یک تجمع اعتراضی زدند. بنا بر این گزارش با توجه به اینکه پیشتر از طریق ایمیل به دفتر سازمان اطلاع داده شده بود که مادران دانشجویان زندانی خواهان ملاقات با رئیس دفتر سازمان ملل متحد و تسلیم نامه ای به ایشان هستند، ولی نیروهای حفاظت دفتر سازمان ملل با مشاهده مادران دانشجوی زندانی اقدام به بستن درب ورودی نمودند
يک عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی دوم خردادی ها و اصلاح طلبان را مرتد و بی دین خواند
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفته است؛ دوم خردادی ها و اصلاح طلبان مرتد و بی دین هستند. به گفته جعفر شجونی روحانی بلندپایه حزب موتلفه، دوم خردادیها و روزنامه هایشان اقدام به ترویج فساد اخلاقی و خرافه پرستی در جامعه می کنند. وی به مردم هشدار داده است که در زمان برگزاری انتخابات، کاملا هوشیار باشند و اجازه ندهند هیچ اصلاح طلبی وارد مجلس شود. در خبری دیگر، بر اساس حکم محمود احمدی نژاد، مرکز گفتگوی تمدنها منحل شد. بنا به تصمیم محمود احمدی نژاد مرکز گفتگوی تمدنها با همه امکانات و نیروی انسانی، در مرکز ملی مطالعات جهانی شدن، ادغام می شود و این مرکز مستقیمأ زیر نظر رئیس جمهوری فعالیت خواهدکرد. در همین حال، محمود احمدی نژاد در حکمی، اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان رئیس "مرکز ملی مطالعات جهانی شدن" منصوب کرده است
قطع گاز نيمی از شهرهای سه استان مازندران، گلستان و گرگان
گاز نیمی از شهرهای سه استان مازندران، گلستان و گرگان قطع شده است. در همین حال شرکت ملی گاز در استان خراسان شمالی، نیز از احتمال قطع گاز در این استان خبر داده است. به گزارش خبرگزاریهای ایران، این موضوع و کاهش دمای هوا که خانواده ها را غافلگیر کرده، اعتراض و تجمع آنها را در مقابل ادارات گاز شهرهای مختلف استان مازنداران به همراه داشته است. قطع گاز در استانهای یاد شده، تعطیلی بسیاری از مدارس، بیمارستانها، نانواییها، واحدهای صنعتی، تجاری و خدماتی را به همراه داشته است
محمود احمدی نژاد، مرکز گفت وگوی تمدن ها را منحل کرد
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی، مرکز گفت وگوی تمدن ها را که محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق تشکيل داده بود، منحل کرد. بنا بر گزارشها، اين مرکز در موسسه ديگری با عنوان مرکز ملی مطالعات جهانی شدن ادغام می شود که زير نظر اسفنديار رحيم مشايی، مشاور محمود احمدی نژاد اداره خواهد شد.آقای رحيم مشايی، در حال حاضر، رييس سازمان گردشگری است با سپاس بسیار حسین رستمی.

تورم در ایران از تمام دنیا بیشتر است !!! افتخاری دیگر برای دولتمردان ایران؟!!؟

مساله تورم هم براي خود حكايت پرغصهاي است. زماني دولت نهم گراني و تورم را ساخته ذهن مخالفين خود ميدانست و وجود آن را در جامعه نفي ميكرد؛ بعداً ارقام و اقلام مختلفي براي تورم از زبان اين و آن بيان شد. از تورم انتظاري تا تورم توهمي و اخيراً هم آقاي الهام از تورم صددرصدي در صورت عدم اجراي برنامههاي دولت ياد كرد. جناب الهام كه همانند صاحب اين قلم حقوق خوانده و در حوزه اقتصاد متخصص نيست و به لحاظ مشاغل متعدد كليدي فرصت آن را ندارد كه به فروشگاه محل سكونتشان رجوع كند و اگر ماهيانه خريد ميكند اقلام ماه قبل با همان وزن را در اين ماه خريداري كند و وجه آن را بپردازد تا متوجه شود به نسبت ماه گذشته پول بيشتري پرداخته و اگر تصدي مشاغل متعدد را تبرعاً بر عهده دارد و فقط يك حقوق - نميدانم از دانشگاه يا از نهاد رياستجمهوري - دريافت ميكند، باقيمانده حقوق خود را پس از كسر وجه اجناس خريداريشده حساب كند، درخواهد يافت اين ماه از حقوق خود پول بيشتري براي خريد اجناس ماه قبل پرداخته است. اگر خداي ناكرده هم به علت تصدي مشاغل متعدد دستمزدهاي متعدد ميگيرد طبيعي است كه تورم تأثيري بر ايشان نخواهد داشت چون به هر حال ميزان درآمد بيش از ميزان نياز ميباشد. تورم، البته همانگونه كه ظاهراً بانك مركزي در احتساب تورم 8/16 درصدي قيمت مسكن را حساب نكرده است بدون احتساب تورم در بخش مسكن 8/16 درصد ميباشد، مساله تورم كه ميرفت به خط قرمز انتقاد تبديل شود در جامعه وجود دارد و رقم 8/16 درصد بانك مركزي يا رقم 23 درصدي كه رئيس بانك مركزي يا برخي از مراجع از آن ياد كردهاند را بايد "تورم كاغذي" ناميد. از اين بابت به اين نوع تورم "كاغذي" گفتم كه تنها روي كاغذ نوشته ميشود، ولي در عالم واقع رقم آن بسيار بيشتر است. مساله مسكن واقعاً لجامگسيخته ميباشد. نميدانم چه چيزي را بايد مبناي تورم فرض كرد؛ سكه در طول چند ماه گذشته كه قيمت آن در حدود 150 هزار تومان براي مدتها ثابت مانده بود از 190 هزار تومان گذشته است. ديگر از مسكن متعارف خبري نيست، قيمت بليت هواپيما و اتوبوس هم كه اضافه شده، بنزين سهميهبندي هم اجازه مسافرت را از مردم گرفته است. به عنوان توليدكننده مواد غذايي عرض ميكنم: اجاره حمل و نقل به بيش از صددرصد از زمان سهميهبندي اضافه شده است. اول هر ماه كه بنزين وانتبارها اعلام ميشود اندكي آرامش در بازار حمل و نقل كالاهاي معمولي كشاورزي با قيمت افزايشيافته حاكم است اما از نيمه ماه به بعد رانندگان به بهانه نبود و يا كمبود بنزين كرايههاي خود را افزايش ميدهند. تورم آن هم تورم افسارگسيخته تحمل مردم را گرفته است. اينكه مسوولان بالاي نظام از تورم ياد ميكنند و دنبال چارهجويي ميباشند، نميتوان با فرافكني و اينك نميدانم منظور از تورم چيست؟ "و يا" روشهاي قبل تورم را به بالاي صددرصد ميبرد واقعيت تورم را ناديده گرفت. ختم كلام اينكه جناب الهام با به كارگيري اينگونه ادبيات به فهم و شعور مردم بياعتنايي ميكنند. صورت مساله را پاك كردن بهتر است تا اينكه اصولاً بگوييم مسالهاي نيست، حال اينكه در همان مصاحبهاي كه آقاي الهام گفتند: نميدانم منظور از تورم چيست؟ در پاسخ اين سوال كه جمعه سخناني در مورد تورم در دولت نهم از سوي برخي از افراد كه پيشينه تورم در زمان آنها مشخص است مطرح شد، نظر شما چيست؟ پاسخ دادند در مورد تورم نميدانم مقصود چيست؟ رئيسجمهور گزارش مبسوطي در مورد تورم و عوامل آن به مردم دادند... ابتداي سخنان آقاي الهام با قسمت پاياني آن در تضاد است زيرا اگر تورم نيست، پس چرا رئيسجمهور گزارشي درباره تورم و عوامل آن به مردم دادند و اگر تورم وجود دارد چرا جناب الهام منظور و مقصود از تورم را نميدانند. كاش مشاغل متعدد كليدي و شركت در اين جلسات كه به صورت فشرده ميباشد و توان هر توانمندي را ميگيرد، به آقاي الهام اين وقت و فرصت را بدهد كه براي يك بار هم كه شده هزينه دو ماه خانواده خود را برعهده گيرند و آن وقت متوجه خواهند شد قيمت اجناس معمولي كه حداقل مايحتاج زندگي عادي روزانه است بدون هيچ كنترلي راه خود را ميرود و به كاغذ و اعداد و ارقامي كه در روزنامهها و گزارشهاي رسمي و غيررسمي نوشته ميشود كاري ندارد. تنها هر ماهه از سبد مايحتاج عمومي مردم به لحاظ افزايش قيمتها و ثابتبودن درآمدها اقلامي كم ميشود. اين حداقل حاصل تورمي است كه ظاهراً دولت نهم عليرغم اينكه رئيس دولت وجود آن را اعلام داشتند ساير اعضا كوشش در كتمان آن يا تغيير در عدد و رقم آن دارند
در بيانيه ای که روز يکشنبه، نهم ديماه، در تهران انتشار يافت، جبهه متحد اصولگرايان، مهم ترين تشکل حامی محمود احمدی نژاد رييس جمهوری اسلامی، «مشکل تورم» را مهم ترين دغدغه خود دانست و ابراز اميدواری کرد که به زودی برای مهار اين مشکل گام های عملی برداشته خواهد شد. گام های عملی، که بيانيه حاميان دولت نهم از آن سخن می گويد، چيست و ايران چگونه خواهد توانست غول تورم را به زنجير بکشد؟ در پاسخ اين پرسش، صاحب منصبان ارشد اقتصادی در دستگاه اجرايی جمهوری اسلامی دو گزينه کاملا متضاد را پيش می کشند: گزينه اول، که مسعود مير کاظمی وزير بازرگانی مهم ترين سخنگوی آن به شمار می رود، بر تداوم سياست معروف به «انبساطی» که تاکنون به اجرا گذاشته شده تاکيد می کند و هشدار می دهد که تخطی از اين خط مشی، تب قيمت ها را دامن می زند و مشکلات تازه ای بر مشکلات کنونی می افزايد. سياست «انبساطی» مورد پشتيبانی آقای مير کاظمی عمدتا بر اعطای يارانه به کالاهای اساسی، واردات انبوه، تثبيت قيمت ها و کاهش فرمايشی نرخ بهره بانکی استوار است . وزير بازرگانی روز شنبه، هشتم ديماه، توزيع «کالاهای يارانه ای و کالا برگی» را سهل الوصول ترين راهکار مبارزه با گرانی توصيف کرد.
گشودن دروازه های کشور بر کالاهای خارجی، به ويژه کالاهای ارزان قيمت آسيايی نيز، از ديدگاه هواداران سياست «انبساطی»، در مبارزه با تورم نقش اساسی دارد. سياست «انبساطی» طبعا بر مصرف دلارهای حاصل از صادرات نفت تکيه دارد و تداوم آن نيز در گرو رونق بازار جهانی نفت است. جمهوری اسلامی تنها با هزينه کردن تقريبا تمامی دلارهای نفتی می تواند ميلياردها دلار يارانه به کالاهای اساسی اختصاص دهد و حدود ۶۰ ميليارد دلار کالا و خدمات خارجی به کشور بياورد. هواداران سياست «انبساطی» بر اين باورند که خروج از نظام يارانه ای و محدود کردن واردات در شرايط کنونی می تواند به رشد نجومی تورم، در سطوح بالای ۳۰ درصد منجر شود.
گزينه دوم، در مبارزه با تورم، از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی پيشنهاد می شود. طهماسب مظاهری، رييس کل اين نهاد، رشد نقدينگی را عامل اصلی تب قيمت ها می داند و به منظور مهار اين رشد خواستار به کار بستن يک سياست «انقباضی» است، به ويژه از راه کنترل تسهيلات بانکی. آقای مظاهری از «سه قفله کردن» صندوق بانک مرکزی سخن می گويد و از بانک ها می خواهد اعطای تسهيلات جديد را محدود کنند و برای وصول مطالبات خود شدت عمل بيشتری نشان دهند. سياست «انقباضی» بانک مرکزی می تواند به مهار تورم کمک کند، البته به شرط آنکه با سياست های ديگری، به ويژه در راستای کوچک کردن دولت و کاهش ريخت و پاش آن همزمان باشد. محافل کارشناسی تهران هشدار می دهند که اعمال يک سياست «انقباضی» از سوی بانک مرکزی، اگر با سياست های اصلاح طلبانه در تمامی بخش های اقتصادی همراه نباشد، وضع را از آنچه هست بدتر خواهد کرد. همان محافل می گويند که اگر بانک مرکزی در عرصه اعطای تسهيلات به واحدهای توليدی محدوديت های بيشتری اعمال کند، خطر فروريزی شماری از اين واحدها را پيش خواهد آورد که پيامد محتوم آن تنش های بيشتر در بازار کار ايران خواهد بود . موفقيت سياست «انقباضی» در گرو پيوند آن با مجموعه به هم پيوسته ای از اصلاحات ساختاری اقتصادی است. پيشبرد چنين اصلاحاتی در راستای ساماندهی اقتصاد ايران در کوتاه مدت با سختی ها و هزينه هايی همراه خواهد بود که نه با فضای داخلی و بين المللی کشور منطبق است، نه با دکترين دولت نهم و نه با وضعيت انتخاباتی کنونی کشور. در اين شرايط محمود احمدی نژاد به احتمال قريب به يقين سياست اقتصادی خود را، که در راستای همان گزينه «انبساطی» وزير بازرگانی است، ادامه خواهد داد، ولو با تن سپردن به خطر اوج گيری باز هم بيشتر تورم در آينده نه چندان دور با سپاس از اینکه این تار نما را برای خواندن اخبار و استفاده از فیلتر شکن انتخاب کردید حسین رستمی.

خانه سياه است


"سال نو" در جهان بي "نوروز"، خونين فرا مي رسد. خون از دهان زني که درانتهاي جهان "آزادي" را فرياد مي کند، بيرون مي ريزد و برف زمستاني را به رنگ خشونت و جنايت درمي آورد. از آسمان سراسر خاکستري، کلمات خونين زني در برف يخ مي زند، ابري مي شود و بر درختهاي بي بر جهان مي نشيند که کلاغان شاخسارانشان را پر کرده اند. دستي که گلوله راشليک مي کند، ادامه همان دستي است که در ميهن ما "زهرا" ها را دراتاق هاي دربسته به سرنوشت "بي نظير" دچار مي کند و درتابستان خونين 1367 هزاران زن دلاور را بر دار کرد. دستي که کاروان انتخاباتي را به هيئت عزاداران تشييع جنازه مبدل مي کند، دنباله همان دستي است که مردان و زنان را در مقابل دوربينهاي ويدئوئي تيغ بر گردن مي کشد، در عراق کشتار مي کند، در افغانستان ويران مي سازد، در پاکستان خون مي ريزد، در لبنان جنايت مي آفريند و قلب جهان- ايران عزيز مرا- قدم به قدم به جهنم نزديکتر مي کند. خانه سياه است. در آستانه قرن نوزدهم، خبر از فتح جهان بدست گلسرخي بنام "آزادي" بود. در آغاز قرن بيستم، سخن از غلبه عدالت بر جهان مي رفت. مردان و زنان ميهن ما اولين انقلابي را که هر دو را مي خواست در جهان به نام خود رقم زدند. هنوز زمستان مسکو درانتظار نفس هاي گرم انقلاب بود که تهران سند آزادي را به امضاي شاه رساند. شاهي که تخت راواگذاشت بي آنکه چون همتاي فرانسويش سر به گيوتين بسپارد؛ يا چون متحد روسي اش همراه خانواده روانه گورستان گردد. قرن بيست و يکم در آوار و مرگ طلوع کرد. برج هائي که درنيو يورک فروريختند، بوي بدن هاي کباب شده زنان و مردان و کودکان بي گناه را در سراسر جهان پراکندند. مناديان مرگ، سياه پوشان، آوازهاي جهنمي سر دادند: همه بايد "يکي" شوند، زنان به چادر فروروند و درگور خانه بمانند؛ مردان سياه بپوشند و محاسن داشته باشند، شمشير و مسلسل بدست بگيرند. هر که را "نه" گفت شقه کنند. تلويزيون ها را بر دار کشند و به مسلسل ببندند. شبحي که مارکس گفته بود بر سراسر اروپا سايه افکنده است، از پاي درآمد و کابوسي جايگزينش شد که خواب رابر سراسر جهان حرام کرده است. خانه سياه است. جهان به فيلمي ترسناک مي ماند که تمامي صحنه هاي دلنشين آن" رجعت به گذشته" است. در آغاز، قامت بر افراشته ونوس از آب هاي يونان سر برآورد و لبخند موناليزا در ايتاليا شکوفا شد، فاطمه قره العين به دشت دامغان در برابر 300 هزار سپاهي چهره گشود و مو افشاند، روزا لوکزامبورگ در سراسر اروپا با چمداني در دست مي رفت و بذر آزادي مي پاشيد. قاتلان "رزا" ـ که لباس شخصي هاي زمانه بودند- جهان را به جنگي خوفناک کشيدند که تنها صداي يک "نژاد برتر" را مي خواست ونه بيشتر. جهان به هجوم اين سياهي " نه" گفت و از خاکستر وويراني آن، از کوره هاي آدم سوزي وگورهاي جمعي اش، " سيمون دو بوار" ها بر آمدند که در اروپا شانه به شانه سارتر- نماد آزادي ـ مي رفتند، دستان سياه انجلا ديويس در پنجه هاي سفيد جين فاندا بود که در آمريکا پيشاپيش جنبش هاي اجتماعي بودند. در ميهن من بزرگترين شاعرانش زن، بهترين وزيرانش زن، برجسته ترين روزنامه نگارانش زن و عاشق ترين چريک هايش حتي زن بودند که باگيسوان باقته وکفش هاي کتاني به ديدار مرگ مي رفتند. و جهان را دستي سياه پوش ورق زد. اين بار هم سرزمين شگفت من پرچمدار بود. انقلابي که به نام "آزادي" در گرفت، گور آزادي شد و زادگاه گور زاداني که در روزهاي نخست زنان "فرخ رو" را بر دار کردند، خواندن شعر" فروغ" را بافحشاء يکي دانستند، در تابستاني خوفناک "سيمين" و صدهاسيمين را با همان موهاي بافته و کفش هاي کتاني از ميله هاي شوفاژخانه آويختند و يا در صحن حسينيه بر دار نشاندند. آنک نوبت "زهرا" هارسيد که زنده به اتاق هاي دربسته بروند و شگفتا جان باخته بيرون بيايند. خانه سياه است. هرگز سرزمين من اين همه گل سرخ بر دار شده نداشته است. هيچگاه زنانش چنين در سراسر جهان آواره نبوده اند. زناني فرهيخته، گل سر سبد ايران در علم و هنر و سياست و شاعري وروزنامه نگاري. زنان زندگي. زنان انديشه. زنان آزادي. زناني که بنام ايران به فضا مي روند، بزرگترين جوايز جهاني را مي گيرند، استاديوم هاي عظيم را براي شنيدن آواز عشق پر مي کنند. زناني که در عشق ميهن خاکستر مي شوند. ژاله اصفهاني آخرين آنها و يکي از هزاران بود. جهان پر ازژاله هاي ايراني است که گلهاي علم وهنر ميهن مرا در سراسر جهان شاداب نگاه مي دارند. خانه سياه است. جهان سياهتر. فصل تاريکي در تاريخ جهان آغاز شده است. گلوله اي که بانوي "بي نظير" را پر پر کرد از همان دستي شليک شدکه فرمان تبيعد ژاله ها را نوشت، اوراق کتاب فروغ را دريد، و آنا پوليتکو وسکايا روزنامه نگار شجاع روسي را از زندگي محروم کرد. و بعد از زنان نوبت مردان خواهد شد که "جهان مدرن" را سه طلاقه کنند، جامه سياه بپوشند و مردان انتحاري جابراني باشند که خود را نماينده خدا وحتي خود "الله" مي نامند و کتابي جز تاريکي ندارند. خانه سياه است با سپاس حسین رستمی

نه زندان، نه شلاق، نه شكنجه


در شرايطي كه عماد الدين باقي دوست و همكار عزيزمان را به بيمارستان انتقال داده اند، دوست و همكار ديگري يادداشتي نوشته و توصيه كرده است كه كسي غم حكم "شلاق" او مدارد كه اكنون نه به دار است و نه بار، بلكه همه در فكر "سعيد حبيبي" باشند و عمادالدين باقي. آنچه كه امروز محمد جواد روح به روشني و صراحت و مستقيم گفته و نوشته است، ديروز روزنامه نگاران و فعالان جنبش زنان، آن گاه كه در پي تجمعي آرام يا اعتراضي مدني دستگير و در جريان صدور يك سري احكام زنجيره اي سازمان يافته و برنامه ريزي شده، در كنار حكم زندان هاي تعليقي و تعزيري، به "شلاق" نيز محكوم شدند، به زبان و بياني ديگر تكرار و تاكيد كردند: "ما هنوز بيرونيم فكر آناني باشند كه اكنون دربندند و دور از خانواده". اين دوست عزيز و روزنامه نگار جوان ما- كه البته اكنون هم از نظر تجربه ي حرفه اي و هم از لحاظ درك شميم نسيم بهار و همزمان چشيدن سرماي باد خزان و سوز زمستان، سرد و گرم زمانه را كشيده است- مي تواند از جايگاه "يك روزنامهنگار و برادر كوچكتر" به "دوستان"، اعم از "رسانهها، سايتهاي اينترنتي، وبلاگ نويسان" يا " همكاران مطبوعاتي، ياران حزبي، نهادهاي مدافع حقوق بشر و آزادي بيان" توصيه كند و بخواهد " به جاي من (كه الحمدلله در بيرون زندان به سر ميبرم و پروندهام هم، در استانداردهاي جمهوري اسلامي نسبتا با روال قانوني رسيدگي شده)، نگران كساني باشند كه نه در آزادي كه دربند به سر ميبرند و هر روز، شايعه و خبر نگرانكنندهاي از آنان به گوش ميرسد." او چون ديگران كه ديروز چنين كردند و امروز مي كنند و فردا نيز- مادام كه براي روزنامه نگاران و اهالي مطبوعات و.... در ايران در بر اين پاشنه مي چرخد- چنين خواهند كرد، مي تواند دل به حال آزاديخواهان و ظلم ستيزاني بي گناه بسوزاند چون دانشجوي مبارز"سعيد حبيبي عزيز كه هر دم از باغ سلول انفرادياش، شايعهاي بدتر از قبل به گوش ميرسد" يا استاد و همكار پيشين اش چون "باقي بزرگوار كه فعاليتهاي حقوق بشري او در كنار نظرگاههاي ديندارانهاش، نشان و نمادي است ملي (و حتي جهاني) براي اثبات ممكن بودن پيوند ميان «اسلام» و «حقوق بشر»، اينك به آشكارترين و بارزترين نمونه نقض حقوق بشر در كشور تبديل شده است"، اما به نظر من به هيچ وجه حق ندارد در مورد ظلمي كه به او رفته است و حكم ناحق و غيرانساني اي كه عليه اش صادر شده- گيرم در مرحله بدوي- دم فروبندد و فرياد اعتراضش را در مورد صدور حكم "شلاق" به گوش افكار عمومي داخلي و خارجي نرساند. همه مي پذيريم كه در مورد حبيبي عزيز و دوستان دانشجوي هم فكر و هم مرام او تاكنون كاري بايسته و شايسته، درخور ارزش هاي والاي حقوق بشر، انجام نداده ايم. همچنين همه قبول داريم كه وضعيت باقي خطرناك است و هر لحظه مي تواند فاجعه اي چون زمان اعتصاب غذاي گنجي - كه يك پايمان درزندان اوين بود و يك پايمان در بيمارستان ميلاد و گاه ذهنمان مي رفت به مراسم تشييع جنازه در بهشت زهرا- به بار آيد، بخصوص كه آگاهيم باقي تا دو هفته پيش زمان آخرين ملاقات بي دليل بيست كيلو وزن كم كرده بوده است و دخترش ديروز گفت كه در زمان حضور در بيمارستان نصف شده بود- اما درست نيست كه ايفاي حق و كسب خواسته اي اخلاقي را فداي پايمال شدن حق و مطالبه اي ديگر كنيم، آن هم در جايي كه كسب يك حق، ايفاي حقي ديگر را از موضوعيت نمي اندازد و از اولويت خارج نمي سازد. آن دو عزيز حق دارند كه آزاد باشند و به ويژه در آستانه ي سالروز پيروزي انقلاب 22 بهمن و سال نوي 1387 در كنار بستگان و دوستان، زندگي از سر بگيرند، اما دوستان ديگران مان چون محمد جواد روح و كنشگران جنبش زنان هم حق دارند كه "شلاق" نخورند و از نظر جسمي و روحي "شكنجه" نشوند، و اگر هم گناهي انجام داده اند- تازه اگر آن اتهام و آن كين خواهي به معناي واقعي كلمه جرم باشد و مستحق مجازات- تن به شلاق نسپارند و زيادش جريمه اي بپردازند، نه حتي اينكه چون مريم حسين خواه و جلوه جواهري زنداني شوند. به خاطر دارم اوايل دوران اصلاحات بود و ما هنوز در معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد در موضع قدرت واقعي بوديم؛ دست كم از نظر زباني و طرح درخواست هاي منطقي. اگر اشتباه نكنم، جناب آقاي علي رازيني دادستان بود و ما در مقام مسئولان مطبوعاتي دولت سيد محمد خاتمي ـ رد و جاي پاي ميراث دولت گذشته هنوز كشيده مي شد به زمان اصلاحات؛ از قتل هاي زنجيره اي در تهران بگير، تا اعمال مجازات شلاق براي روزنامه نگاران و اهالي مطبوعات در برخي از شهرستان ها ـ از اولين و اصلي ترين خواسته هايي كه با مقام هاي قضايي مطرح کرديم اين بود كه مجازات هاي خشني چون "شلاق" را دست كم براي صاحبان انديشه و قلم ملغي كنيد و تبديلش كنيد به مجازات هايي هم سنخ شغل و تفكر آنان و فرهنگ در يك جامعه ي به معناي مطلق اسلامي. چون هنوز آن زمان جوهر پيروزي اصلاح طلبان خشك نشده بود، و پذيرش حرف منطقي هنوز قاعده بود، نه استنثا- و دوران "بهار مطبوعات" سر نيامده بود و بيداد زمان و سرماي زمستان "توقيف فله اي مطبوعات و بازداشت گسترده روزنامه نگاران" را نصيب ملت ايران نكرده بود- اين خواسته ي به حق و منطقي به فوريت و با حسن نيت بخش خردورز قوه قضائيه اجابت شد و حكم "شلاق" در عمل ملغي، هر چند كه در قوانين و احكام قضايي پابرجا، اما كمرنگ و كم اثر. نه سبزي و خرمي آن بهار چندان پائيد، نه عمر اقتدار اصلاحات. زمانه اي ديگر آمد و احكامي ديگر كه سرمنشا هر دو يك جاست، در دست اراده هاي فراقانوني. و محصولش اكنون باز شلاق، فرو آمدن تازيانه بر بدن انسان، اما در حقيقت كشتن روح سرآمد موجودات جهان. يك روز پائين آمدن تسمه هاي چرمي شلاق ظلم بر جسم ظريف و نحيف كنشگران جنبش زنان، كه چيزي نمي خواهند جز احقاق حقوق برابر، و يك روز بر پيكر ترد و سختي دوران نكشيده ي جوانان، كه چيزي طلب نمي كنند جز حق آزادي بيان و قلم. دوست عزيز و همكار جوانم، پس نگو كه " يك كلمه بگويم و خلاص. شلاق را اينك باقي و خانوادهاش، حبيبي و دوستانش دارند ميخورند؛ نگران شلاق ناخورده ي بنده نباشيد"، بگو كه "من و ما نگران همه چيز هستيم، زندان، شلاق، شكنجه و از همه مهمتر كشتن روح انسان، سرآمد خلقت، تافته ي جدا بافته ي پروردگار". ببين امام علي چه مي گويد؛ كسي كه ما، كشور ما و رهبر حكومت، مدعي اجراي عدالت اوئيم. شايد بد نباشد كه در اين روز، عيد غدير، روزعلي، روز جشن شيعيان، از او مدد بگيريم و كلام نقض نهج البلاغه اي او: "... در مقابل ظلم و ستم بايد فرياد كرد و آشوب بر پا ساخت... برخيزيد، بجنبيد، مترسيد. ترس يعني چه؟ بدون كوچكترين واهمه، از لغزش هر كس كه مي لغزد جلوگيري كنيد. و اگر مي خواهيد در اين عبادت بزرگ، يعني امر به معروف، نصيب كامل دريافت كنيد، شاه ستمکار را از كردار ناسزاوارش نهي كنيد، و با دست و زبان و قلم، و با قلب و اراده، مخالفت خويش را ابراز داريد. شما پيروزي را در نبرد از كجا شروع مي كنيد؟ با سپاس از همراهی شما یاران همیشگی حسین رستمی

دو خبر داخلی (تصادف دانش آموزان ) و اظهارات متکی؟!!؟

تصادفات مرگبار و افزایش شمار دانش آموزان جانباخته
بر اثر سقوط مينی بوس حامل دانش آموزان در شهرستان مرزی خوی دو دانش آموز کشته و پنج دانش آموز ديگر مجروح شدند. اين چندمين تصادف خودروی حامل دانش آموزان، معلمان و دانشجويان طی چند هفته اخير است که بر اثر آن دست کم نه دانش آموز، يک معلم و بيش از ۱۲ دانشجو کشته شدند.
مرگ دلخراش دانش آموزان
صبح روز يکشنبه، نهم دی ماه ۸۶، بر اثر واژگون شدن يک دستگاه مينی بوس حامل دانش آموزان حوالی شهر خوی در استان آذربايجان، دو دانش آموز کشته و پنج تن ديگر مجروح شدند. به گزارش واحد مرکزی خبر در اين حادثه، مينی بوس حامل دانش آموزان روستای «وار» در مسير حرکت به طرف خوی از روی پل اين روستا به رودخانه سقوط کرد. دو دانش آموز در اين سانحه جان باختند و ساير دانش آموزان مجروح به بيمارستان خوی منتقل شده اند که حال يکی از آنها نيز وخيم گزارش شده است. پليس راه خوی، علت اين حادثه را «لغزنده بودن سطح جاده» اعلام کرده است. مقام های وزارت آموزش و پرورش تاکنون از اعلام جزئيات بيشتری از وضعيت دانش آموزان مصدوم و کشته شده در اين سانحه خودداری کرده اند. روز پنج شنبه، ۲۲ آذر ۸۶، نيز بر اثر برخورد مينی بوس حامل ۳۰ تن از دانش آموزان دبيرستان دخترانه «کاظم آباد» کرمان با يک دستگاه تريلی حداقل چهار دختر دانش آموز به همراه دبير شيمی اين دبيرستان کشته شدند. روزنامه همشهری در ۲۳ آذر اظهارات يکی از دانش آموزان مجروح در آن تصادف مرگبار را منتشر کرد و به نقل از وی گزارش داد: «صبح پنجشنبه قرار بود معلم شيمی از ما امتحان بگيرد اما وقتی به دبيرستان رفتيم به ما اعلام شد امتحان به هفته بعد موکول شده و قرار است به نمايشگاه کتاب و از آنجا به آزمايشگاه شيمی در چترود برويم.» اين دانش آموز به روزنامه همشهری گفته بود« در حالی که فضای مينی بوس بسيار محدود بود بر روی صندلي های دو نفره، سه نفری و بر روی صندلي های يک نفره به صورت دو نفره نشستيم و همراه معلم شيمی راهی چترود شديم.» در هشتم شهريورماه سال جاری نيز خبرگزاری ها از برخورد يک کاميون با تعدادی دانش آموز در شهر مرزی سردشت خبر دادند. در آن سانحه نيز سه دانش آموز کشته و هفت دانش آموز نيز مجروح شدند. اين حادثه در محور سردشت به «قاسم رش» در نزديکی يکی از روستاهای مرزی اتفاق افتاد. کشته شدگان اين تصادف نيز همگی دانش آموزانی بودند که برای شرکت در کلاس های جبرانی در حاشيه جاده در حال تردد بودند.
يک معلم کشته،۳۳ معلم مجروح
همزمان با اخبار کشته شدن پياپی دانش آموزان بر اثر سوانح رانندگی، روزنامه کيهان نيز در شماره روز یکشنبه خود خبر داد که روز شنبه در اثر تصادف يک مينی بوس حامل معلمان در جيرفت دست کم ۲۸ معلم زن مجروح و روانه بيمارستان شدند. اين روزنامه حادثه روز شنبه برای معلمان جيرفتی را«واژگونی يک دستگاه مينی بوس» عنوان و خبر داد که اين سانحه در در محور بلوک از توابع بخش مرکزی شهرستان جيرفت سبب جراحت ۲۸ معلم زن سرنشين مينی بوس شده است. بنابر اين گزارش، پنج تن از معلمان زن به علت شدت جراحات به بيمارستان های کرمان انتقال يافته اند. در پنج آبان امسال نيز در اثر برخورد يک دستگاه پرايد، مينی بوس حامل معلمان يک مدرسه واژگون شد که پنج معلم زن طی آن به شدت مجروح شدند. خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، در آن هنگام گزارش داد: «سه تن از معلمان که وضعيت وخيم تری داشتند با هليکوپتر و دو نفر ديگر به همراه راننده مينی بوس به بيمارستان های تهران منتقل شدند.»
۱۲ دانشجو کشته،۴۴ دانشجو مجروح
شديدترين مورد از تصادفاتی که برای مراکز آموزشی ایران طی چند هفته اخير رخ داده است، تصادف دو اتوبوس حامل ۸۰ دانشجوی دانشگاه علوم پايه دامغان بود که بر اثر آن هفت دانشجو کشته و بيش از ۲۹ دانشجوی ديگر نيز مجروح شدند. علی حقيقی، سرپرست دانشگاه علوم پايه دامغان پس از کشته شدن دست کم هفت دانشجو به خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، گفت: «دو اتوبوس حامل ۸۰ دانشجو در شامگاه ۳۰ آذر هنگام برگشت از اردوی زيارتی قم در فاصله ۲۵ کيلومتری دامغان دچار سانحه شده و طی آن هفت نفر کشته و ۲۹ نفر مجروح شدند.» روز پنج شنبه، ۲۰ ارديبهشت، سال جاری نيز خبرگزاری دانشجویان از برخورد يک دستگاه کاميون با اتوبوس حامل ۳۷ تن از دانشجويان زمين شناسی دانشگاه پيام نور ساری حين بازگشت از اردوی علمی در ۳۵ کيلومتری جاده کياسر به ساری خبر داد. آن سانحه نيز دست کم به کشته شدن پنج دانشجو و مجروح شدن ۱۵ تن ديگر منجر شد.
کاهش يا افزايش
«مشکل کمبود اتوبوس و مينی بوس»،«فرسودگی سيستم حمل و نقل دانشگاه های کشور» ،«برگزاری بودن برنامه ريزی اردوهای دانش آموزی و دانشجویی» و«خطای انسانی» از جمله مواردی است که کارشناسان از آن ها به عنوان عوامل سوانح اخير برای دانش آموزان، دانشجويان و معلمان نام می برند. فرمانده نيروی انتظامی جمهوری اسلامی اخيرا از کاهش ۲۰ درصدی آمار تصادفات رانندگی در کشور و کاهش ۱۵ درصدی تلفات ناشی از تصادفات خبر داد. اما محمد رويانيان، فرمانده راهنمايی و رانندگی خبر داده است که تصادفات، روزانه بيش از ۲۰ ميليارد تومان خسارت به کشور وارد می کند. آقای رويانيان طی اظهاراتی که خبرگزاری های رسمی آن را منتشر کردند، با اشاره به آمار سازمان بهداشت جهانی در خصوص افزايش حداقل ۸۰ درصدی تعداد کشته های ناشی از تصادفات در ايران تا سال ۲۰۲۰، گفت: «بايد پذيرفت چنين آمار و ارقامی که به واسطه واقعيات موجود در جامعه اعلام می شود، فاجعه وحشتناکی است که طی ۱۴ سال آينده لاجرم در کشور رخ می دهد.» مسئولان دولتی و به ويژه مقام های مسئول در وزارتخانه های آموزش و پرورش و علوم تاکنون حاضر نشده اند در خصوص چند تصادف پی در پی دانش آموزان، دانشجويان و معلمان توضيحی ارائه کنند
متکی: نيمی از نيروگاه بوشهر تابستان راه اندازی می شود
منوچهر متکی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی ايران، روز يکشنبه گفت: پس از ارسال سوخت از روسيه که هشت مرحله دارد، نيمی از نيروگاه بوشهر در تابستان آينده راه اندازی خواهد شد. آقای متکی به خبرنگاران در تهران گفته است: خوشبختانه روسيه تصميمی را که از مدتی قبل به ما اعلام کرده بود عملی کرد و ديديم که سوخت در محموله های مختلف به ايران ارسال شد. وی افزود: تکميل پروسه ارسال سوخت در هفت – هشت مرحله انجام می شود که اين خود زمينه تزريق سوخت و راه اندازی نيمی از نيروگاه بوشهر را طبق ضوابطی که در چارچوب قرارداد وجود دارد فراهم می آورد. احمد فياض بخش، معاون سازمان انرژی اتمی ايران در امور نيروگاه ها، پیش از این از ارسال دومين محموله سوخت نيروگاه بوشهر از روسيه خبر داده بود. اظهارات وزير امور خارجه جمهوری اسلامی در حالی بيان می شود که روسيه تاريخ معينی را برای راه اندازی نيروگاه بوشهر اعلام نکرده است. رييس شرکت اتم استروی اکسپورت اواسط ماه دسامبر اعلام کرد که به رغم ارسال سوخت نيروگاه بوشهر، تاسيسات آن تا پايان سال ۲۰۰۸ راه اندازی نخواهد شد.
ساخت نيروگاه بومی
همزمان با ارسال دومين محموله سوخت نيروگاه هسته ای بوشهر، پرويز فتاح، وزير نيرو از شروع ساخت اولين نيروگاه هسته ای بومی در منطقه دارخوين، واقع در جنوب غربی خوزستان، خبر داد. نيروگاه ۳۶۰ مگاواتی دارخوين قرار است تحت نظر سازمان انرژی اتمی ايران ساخته شود. فرانسه بر پايه قراردادی که در زمان شاه با ايران بسته بود، قرار بود يک نيروگاه هسته ای در اين منطقه احداث کند. آقای فتاح با تاکيد بر همکاری های تنگاتنگ ميان سازمان انرژی اتمی و وزارت نيرو گفت: بر پايه مطالعات مکان يابی برای احداث يک نيروگاه بومی هسته ای در کشور که توسط سازمان انرژی اتمی صورت گرفت، منطقه دارخوين برای اين کار انتخاب شده و احداث نيروگاه آغاز شده است. وی گفت که «متخصصين ايرانی توانايی لازم را برای ساخت اين نيروگاه بومی دارند و با نگرش به تجربه ای که ايران در احداث نيروگاه های برق آبی، فسيلی و بخاری دارد، نيروگاه های هسته ای را می توان با توان داخلی گسترش داد.» در همين رابطه، غلامرضا آقازاده ، معاون رييس جمهوری اسلامی و رييس سازمان انرژی اتمی ايران، گفت که ساخت نيروگاه دارخوين در عرض چهار تا پنج سال آينده به پايان خواهد رسيد. مقامات ايرانی خبر پروژه احداث نيروگاه دارخوين را زمانی انتشار دادند که آمريکا، روسيه و برخی از کشورهای اروپايی تاکيد دارند که ايران با توجه به دريافت سوخت هسته ای از روسيه برای نيروگاه بوشهر، ديگر نيازی به ادامه برنامه غنی سازی ندارد. در مقابل، دولتمردان جمهوری اسلامی، از جمله محمود احمدی نژاد، می گويند که ايران در نظر دارد نيروگاه های بيشتری را در کشور احداث کند و لازم است سوخت اين نيروگاه ها را در تاسيسات غنی سازی اورانيوم در نطنز تهيه کند. پيشتر احمدی نژاد گفته بود که ايران در عرض چهار تا پنج سال آينده تعداد سانتريفيوژهای خود را از سه هزار دستگاه به ۵۰ هزار دستگاه افزايش خواهد داد تا امکانات لازم را برای تامين سوخت لااقل يکی از نيروگاه هايی که قرار است بسازد، داشته باشد. با توجه به اصرار جمهوری اسلامی برای ادامه غنی سازی، احتمال اينکه شورای امنيت سازمان ملل قطعنامه ديگری را عليه ايران صادر کند، زياد است. با اين وجود، احمدی نژاد می گويد برنامه هسته ای ايران با تمام قوا ادامه خواهد يافت و جمهوری اسلامی از تهديدات نظامی و تحريم های اقتصادی و سياسی هراسی ندارد
با سپاس حسین رستمی.

اعتصاب غذای دانشجویان اصفهان به روز ششم رسید


اعتصاب غذای شماری از دانشجويان دانشگاه اصفهان، روز شنبه، وارد ششمين روز خود شد. علت اين اقدام دانشجويان اعتراض به احکام انضباطی صادره برای تعدادی از دوستان و همکلاسان آنها اعلام شده است که در تجمعات دانشجويی شرکت کرده بودند. دانشجويان اعتصاب کننده می گويند با فشار زيادی از سوی مقامات دانشگاه روبرو هستند تا اعتصاب غذای خود را بشکنند.
عليرضا داودی، نماينده دانشجويان اعتصاب کننده، که خود نيز شش روز است در اعتصاب غذا به سر می برد، به راديو فردا گفت:«با اينکه دانشجويان دانشگاه اصفهان در ششمين روز اعتصاب غذای خود به سر می برند، هيچ کدام از مسئولان دانشگاه در جمع اعتصاب کنندگان حاضر نشده و اهميتی به سلامت جسمی آنها نداده اند.» هم اکنون شش تن از دانشجويان دانشگاه اصفهان در اعتصاب غذا به سر می برند و به گفته منابع دانشجويی بقيه اعتصاب کنندگان به دليل فشارهای مسئولان دانشگاه و تماس تلفنی با خانواده هايشان مجبور به شکستن اعتصاب غذای خود شده اند. عليرضا داودی افزود: «مسئولان دانشگاه اصفهان به خانواده های دانشجويان تلفن می کنند و می گويند اگر فرزندان آنها شرکت در تجمعات را پايان ندهند، آنها را بازداشت می کنند. حتی به برخی از خانواده ها گفته اند برای فرزندانشان قرار بازداشت صادر شده است. تعدادی از اعتصاب غذا کنندگان هم به دليل فشارهای خانوادهايشان اعتصاب خود را شکسته اند.» نماينده دانشجويان اعتصاب کننده در ادامه گفت: «تعداد دانشجويانی که از روز اول در اعتصاب غذا بودند بيشتر بود. اکنون اين تعداد به شش نفر رسيده است. مثلا ديروز (جمعه) به دليل تماس های تلفنی و تهديد مادر يکی از دانشجويان که بيماری قلبی هم دارد، اين خانم راهی بيمارستان شد و فشار او به ۲۰ رسيد. او در مرز حمله قلبی بود. ما از او خواستيم اعتصاب غذای خود را بشکند تا ناراحتی مادرش تخفيف يابد.» اين دانشجوی دانشگاه اصفهان با اشاره به تهديد های مسوولان دانشگاه افزود: «دانشجويان اصولا و غالبا بالای ۱۸ سال سن دارند و افراد عاقل و بالغ محسوب می شوند و نياز به قيم ندارند. تماس های مسوولان دانشجويان با خانواده های آنها و تهديد و ارعاب آنها فراقانونی است.» با اين حال علاوه بر اين شش دانشجوی اعتصاب کننده، دانشجويان ديگری از دانشگاه اصفهان ابراز تمايل کرده اند که در اعتصاب غذا شرکت کنند. عليرضا داودی گفت به دليل خطرناک بودن اعتصاب غذا و احتمال وخيم شدن وضعيت جسمی اعتصاب کنندگان، دانشجويان اعتصاب کننده از اعتصاب غذای تعداد بيشتری از دانشجويان ممانعت کرده اند. اين دانشجو همچنين گفت تعداد زيادی از خانواده ها به رغم تهديد مسئولين دانشگاه، از اين اعتصاب غذا حمايت کرده و آنها را به ادامه اعتصاب غذا و رسيدن به خواسته هايشان تشويق کرده اند. به گفته عليرضا داودی هم اکنون اعتصاب کنندگان دچار ضعف هستند اما همچنان قصد دارند به اعتصاب غذای خود ادامه دهند. آنها می گويند تا به خواسته هايشان رسيدگی نشود، در اعتصاب غذا باقی خواهند ماند. نماينده دانشجويان اعتصاب کننده افزود: «جمعه شب حدود ششصد تن از دانشجويان پسر در حمايت از دانشجويان اعتصاب کننده تحصنی برگزار کردند. همچنين صد تن از دانشجويان دختر دانشگاه اصفهان که درهای خوابگاه ها بر روی آنها بسته شده بود، پشت نرده های خوابگاه جمع شده و با دانشجويان اعتصاب کننده اعلام همبستگی کردند.» دانشجويان دانشگاه اصفهان روز ششم اعتصاب غذا را در سالن تلويزيون خوابگاه باهنر دانشگاه اصفهان گذراندند. نماينده دانشجويان اعتصاب کننده گفت چون سرپناهی برای اعتصاب کنندگان وجود نداشته، محل اعتصاب دانشجويان در اين شش روز تغيير يافته است. دانشجويان دانشگاه اصفهان در اطلاعيه ای اعلام کرده اند که «فراخواندن دانشجويان معترض به خاطر راهپيمايی و شرکت در تجمع های مسالمت آميز با خواست های روشن و شفاف به کميته انضباطی نشان از دانشجو ستيزی و برخوردهای فراقانونی» دارد. اعتصاب دانشجويان دانشگاه اصفهان «اعتصاب تر» است وعليرضا داودی، نماينده دانشجويان اعتصاب کننده دانشگاه اصفهان گفت دانشجويان تنها آب و روزی دو ليوان چای می خورند. عليرضا داودی، نماينده دانشجويان اعتصاب کننده دانشگاه اصفهان در ادامه گفت دانشجويان دانشگاه های ديگر ايران نيز از اعتصاب غذای دانشجويان اصفهان حمايت کرده اند و افزود: «دانشجويان کردستان، دانشجويان امير کبير، صنعتی شريف، شيراز و بابلسر از دانشجويان اصفهان حمايت کرده و قرار است بيانيه هايی در اين باره صادر کنند.» دانشجويان معترض و اعتصاب کننده دانشگاه اصفهان خواستار عذرخواهی رسمی و کتبی کميته انضباطی به خاطر احضار دانشجويان به دليل شرکت در تجمعات اخير در دانشگاه اصفهان هستند. آنها همچنين خواستار آن هستند که انتخابات شورای صنفی دانشگاه اصفهان بدون قيد و شرط و تنها با شرط دانشجو بوددن انجام شود. همچنين اين دانشجويان خواستار برگزاری انتخابات انجمن اسلامی دانشجويان بدون دخالت مسوولين دانشگاه و بدون هيچ قيد و شرطی هستند و اعلام کرده اند خواستار تشکيل صنف نشريات دانشجويی، لغو هر گونه حکم انضباطی به دليل شرکت و يا ارتباط با تجمع های اخير دانشجويی و عذر خواهی رسمی و کتبی مسوولين دانشگاه اصفهان به خاطر تماس های تلفنی غير قانونی با خانواده های دانشجويان به خاطر شرکت در تجمع هستند با سپاس حسین رستمی.

محدودیت های تازه نيروی انتظامی برای هيئت های مذهبی



نيروی انتظامی برگزاری مراسم مذهبی در ماه محرم را به دريافت مجوز اين نيرو مشروط کرده است.فرمانده نيروی انتظامی تهران نيز اعلام کرد با هيئت های مذهبی که در جريان مراسم خود از «علم» يا «شمايل» استفاده کنند به شدت برخورد می کند. احمد رضا رادان فرمانده نيروی انتظامی تهران، به خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، گفت: «پليس امسال با افراد و هياتهايی که اقدام به استفاده از شمايل و تمثالهای وهمی در کانونهای عزاداری و هياتها کنند، برخورد می کند». وی به هيئت های مذهبی هشدار داد و گفت: «هيچ يک از هيئتهای مذهبی و عزاداری اجازه ندارند تصاوير وهمی از ائمه به نمايش بگذارند چون پيامد آن جز تخريب ارزشهای اسلامی چيز ديگری نيست». ممنوعيت های جديد برای هيئت های عزاداری محرم در حالی اعلام می شود که روزنامه تهران امروز روز پنج شنبه از طرح جديد نيروی انتظامی برای کنترل هيئت های مذهبی در ماه محرم خبر داد. به نوشته اين روزنامه در طرح جديد نيروی انتظامی که تحت عنوان«طرح ضابطه مند کردن هيئت های مذهبی» از دو هفته ديگر و همزمان با ماه محرم در سراسر کشور اجرا می شود«کليه هياتهای عزاداری میبايست طبق دستورالعملی که دريافت خواهند کرد، مراسم ويژه ماه محرم را برگزار کنند». در بخش ديگری از اين طرح تاکيد شده که «هيئتهای مذهبی تنها در صورت اخذ مجوز میتوانند اقدام به برگزاری مراسم مذهبی در معابر عمومی کنند».تهران امروز همچنين نوشته که نيروی انتظامي در حال تنظيم اطلاعيه در مورد مفاد طرح جديد برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم است و جزئيات آن در روزهای آينده اعلام خواهد شد. فرمانده نيروی انتظامی تهران نيز همزمان خبر داد«نيروی انتظامی در صدد است امسال به طور جدیتری با علم کشی برخورد کند». برای اجرای طرح جديد نيروی انتظامی در مورد مراسم مذهبی ماه محرم در تهران هشت هزار نماينده نيروی انتظامی در هيئت های مذهبی حضور خواهند يافت. به گفته فرمانده نيروی انتظامی تهران پنج هزار تن از نمايندگان نيروی انتظامی در هيئت های مذهبی آموزش های لازم در اين مورد را پشت سرگذاشته و سه هزارتن ديگر نيز در روزهای آينده در ارتباط با چگونگی اجرای طرح نيروی انتظامی برای برگزاری مراسم مذهبی ماه محرم آوز خواهند ديد. تعداد کل نمايندگان نيروی انتظامی در همه هيئت های مذهبی کشور اعلام نشده اما به گفته يک مقام سازمان تبليغات اسلامی ۳۷ هزار هيئت مذهبی در کشور وجود دارد.
فرمانده نيروی انتظامی با تاکيد براينکه حمل «علم» توسط هيئت های مذهبی از امسال به کلی ممنوع است،گفت: «با توجه به ممنوع بودن استفاده از شمايل و تمثالها، در ايام محرم و دهه عاشورا برای جلوگيری از ايجاد مزاحمت برای مردم، با کاروانهای حامل علم برخورد خواهد شد». آقای رادان همزمان در جلسه ای با حضور مسئولان هيئت های مذهبی شرق تهران که عصر پنج شنبه برگزار شد، خبر داد که از امسال هيئت های مذهبی به جای شمايل مذهبی بايد تصاويری از کشته شدگان جنگ را حمل کنند و گفت: «امسال در هياتهای عزاداری تصاوير حرمين شريفين و شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس جايگزين تمثالها و شمايل میشود». وی در عين حال از تامين عکس های و تصاوير مجاز برای هيئت های مذهبی از سوی نيروی انتظامی خبر داد و گفت: «نيروی انتظامی با همکاری سازمان تبليغات اسلامی اقدام به توزيع محصولات فرهنگی از جمله عکسهای شهدا و حرمين شريفين در هياتهای مذهبی میکند». آقای رادان که به دليل اظهارات روزانه اش در خصوص مبارزه با بدحجابی و مصاديق بدحجابی به چهره مشهور نيروی انتظامی بدل شده، به هيئت های مذهبی هشدار داد تا دقت کنند«آفت» واردمراسم عزاداری نشود، و تاکيد کرد که «برخی شمايل و تماثيلی که وهم را به هيئتها وارد میکند نبايد در هيئتهای مذهبی کاربردی داشته باشد». فرمانده نيروی انتظای تهران که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، اظهاراتش را انتشار داد، ادعا کرد که حمل شمايل ها و تصاوير مذهبی«ابزاردشمنان» است، و تاکيد کرد«هيئتهای مذهبی اجازه ندهند که اين تصاوير که مغاير با شان و مقام ائمه و معصومان است به عنوان حربهای ازسوی دشمن استفاده شود». وی علت «ممنوع کردن علم کشی» را «مزاحمت شهروندان»توصيف کرد و گفت«کاروان علم کشی که سبب مزاحمت شهروندان می شود نبايد درسطح شهر راه بيفتد چراکه درهيج جايی از نهضت امام حسين چنين مزاحمتی وجود نداشته است». وی از مسوولان هياتهای مذهبی خواست «در انتخاب مداح، نوحهخوان و اشعاری که در ايام محرم و عزاداری سالار شهيدان خوانده میشود، دقت و نظارت کافی داشته باشند». هدايت هيئت های مذهبی هيئت های مذهبی که در سال های پس از انقلاب با حمايت نهادهای حکومتی گسترش يافته اند، در چند سال گذشته شاهد شيوهای تازه ای در مداحی و آئين های مذهبی بوده اند. اين شيوه ها که با استقبال گروهی از جوانان نيز همراه بوده، نگرانی های مقامات حکومتی را نسبت به از رونق افتادن مساجد به دنبال داشته است، تا جايی که اکنون مداحان در ميان طيف های مذهبی جوانان به مراتب از نفوذ بيشتری نسبت به روحانيان برخودارند. مقامات حکومتی در ايران از چند سال قبل ابراز نگرانی خود نسبت به خروج کنترل هيئت های مذهبی از دست آشکار کرده و اقداماتی را برای کنترل آنان صورت داده اند. نخستين مورد از اين اقدامات، موظف کردن شهرداری های و ادارات بازرگانی سراسر کشور به ارائه کمک های مالی و تامين اقلام مورد نياز هيئت های مذهبی بود که توام با ابلاغ «الگو های مورد نظر حکومتی در مورد مراسم مذهبی محرم»به اين هيئت ها ارائه شد. از سال گذشته نيز شورايی با عنوان«شورای هيات های مذهبی سراسر کشور» با حضور«نمايندگانی ازوزارت بازرگانی،آتش نشانی،جامعه انجمن های اسلامی،سازمان انتقال خون،بسيج،ادارهه کل چاپ و نشر وزارت ارشاد،شورای سياست گذاری ائمه جمعه،صدا و سيما،در کنار مشاور مذهبی رييس سازمان تبليغات اسلامی و معاون سياسی وزارت اطلاعات» تشکيل شده که درباره چگونگی نظارت و کنترل هيئت های مذهبی سراسر کشور تصميم گيری می کند. «تهيه متن نوحه ها»،«فراهم کردن روضه ها»، و«ترويج سخنرانی در کنار مداحی در هيئت های مذهبی»،و اقدامتی چون «ممنوعيت حمل و نصب شمايل مذهبی»،«ممنوعيت استفاده از آلات موسيقی در مراسم محرم» بخشی از محدوديت هايی است که اين شورا برای هيئت های مذهبی در نظر گرفته است.
رضا زارعی فرمانده نيروی انتظامی استان تهران نيز محرم سال پيش از اجرای طرح های ترافيکی و اطلاعاتی در مورد هيئت های مذهبی خبر داده و گفته بود«بعضی افراد در اين مراسم برخی قواعد و ارزش های اسلامی و مذهبی را رعايت نمی کنند و به همين منظور نيروی انتظامی با برخی از مواردی که آنها را غير ارزشی می داند برخورد خواهد کرد.» اظهارات روز پنجشنبه احمد رضا رادان فرمانده نيروی انتظامی تهران حاکی از گسترده تر شدن محدوديت ها برای فعاليت هيئت های مذهبی است.آن گونه که از سخنان آقای رادان می توان استنباط کرد نيروی انتظامی امسال نقش پررنگ تری در اعمال اين محدوديت ها خواهد داشت.تفاوت ديگر آن است که سال گذشته ايجاد محدوديت برای هيئت های مذهبی تحت عنوان«جلوگيری از بدعت ها و رواج خرافات» صورت گرفت اما امسال فرمانده نيروی انتظامی تهران گفته است که هيئت های مذهبی نبايد به «حربه دشمن» تبديل شوند. معاون فرهنگی تبليغی سازمان تبليغات اسلامی، نيز پنج شنبه ششم آذر چنين اتهامی را به هيئت های مذهبی وارد کرد و در گفت وگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ايرنا، ادعا کرد«دشمن در زمينه فرهنگ دينی برنامههايی را تدارک ديده تا از اين طريق هيئتهای مذهبی را ناکارآمد نشان دهد با کمال شرمندگی از اینکه دو روز به روز رسانی نکردم با سپاس حسین رستمی .

Friday, December 28, 2007

«نگرانی شدید از وخامت وضع سلامتی عمادالدین باقی در زندان »


خانواده عمادالدين باقی، نويسنده، پژوهشگر، روزنامه نگار و رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان، روز چهارشنبه پنجم دی ماه از مت اوضاع جسمی وی در زندان اوین خبر داده اند. به گفته خانواده آقای باقی، وی در تماسی تلفنی با خانه به همسر و فرزندانش اطلاع داده که «در وضعيت جسمی نامناسبی به سر برد و به همين دليل تماس تلفنی آقای باقی با همسرش ناتمام مانده است.عمادالدين باقی پس از تحمل سه سال زندان، در چهار سال گذشته، ۲۳ بار به دادگاه احضار يا محاکمه شده است که آخرين جلسه آن روز يکشنبه ۲۲ مهر ماه ۱۳۸۶ بود و در همان روز به اتهام آنچه «ادامه فعاليت های خود در خصوص توهين به مقامات و تبليغ عليه نظام و اقدام عليه امنيت ملی» خوانده شده، بازداشت شد.خانواده آقای باقی از صبح روز چهارشنبه به مقابل زندان اوين رفته اند تا بتوانند با وی ملاقات کنند. محمد قوچانی، روزنامه نگار و داماد آقای باقی در گفت و گو با ....... در اين باره می گويد: «چهارشنبه، امروز وکيل آقای باقی قرار ملاقات با وی داشته است، طبق قرار به زندان مراجعه کرده و تا محل سالن ملاقات هم می رود اما در آنجا به او اعلام می شود که آقای باقی در حال بازجويی است و نمی تواند با وکيلش ملاقات کند. همزمان آقای باقی به منزل خود تلفن می کند و به همسرش، فاطمه کمالی احمد سرايی می گويد که به وکيل مدافع او بگويد به زندان بازگردد.» داماد عمادالدين باقی در ادامه درباره آنچه وی در تماس تلفنی با همسرش گفته می گويد:«آقای باقی به همسرش می گويد که حالش بسيار بد است و حتی نمی تواند به صحبت کردن ادامه دهد و حتی تعبيری به کار می برد که همسر و خانواده آقای باقی به شدت نگران می شود.» اين روزنامه نگار در ادامه می گويد:«تعبيری که آقای باقی به کار برده است، اين بوده که اگر رسيدگی جزيی که در زندان اوين وجود دارد نبود، او از دست رفته بود.»بعد از اين تماس تلفنی، وکيل مدافع و همسر آقای باقی به زندان اوين مراجعه می کنند ولی موفق به ديدار با او نمی شوند.محمد قوچانی در ادامه می افزايد:« هيچ کس نتوانسته است هيچ تماسی با آقای باقی بگيرد. همسر و وکيل آقای باقی با قاضی و مقامات زندان اوين ديدار کرده اند و برخی از مقامات هم سعی کرده اند از مقامات قضايی وقت بگيرند که آقای باقی بتواند حتی تماسی تلفنی با خانواده اش داشته باشد و آنها را از وضعيت خود آگاه کند.»محمد قوچانی، روزنامه نگار و داماد عمادالدين باقی در ادامه می گويد به هنگام تماس تلفنی، فردی همراه آقای باقی بوده که تاکيد کرده خانواده اش به زندان مراجعه کنند.او می افزايد:« وی فردی نيست که خانواده اش را نگران کند و تماس وی و تاکيد فردی که احتمالا بازجو بوده و به هنگام تماس تلفنی همراه آقای باقی بوده است، مبنی بر اينکه خانواده او حتما به زندان مراجعه کنند، نشان می دهد که وضعيت آقای باقی مناسب نيست.»اين عضو خانواده عمادالدين باقی با ابراز نگرانی از وضعيت پدر همسرش می گويد:«ما کسی را متهم نمی کنيم فقط نگران هستيم و نمی خواهيم مشکلی برای نظام و کشور بوجود بيايد، ما فقط می خواهيم از حال آقای باقی خبردار شويم.»با اين حال محمد قوچانی می گويد مقامات زندان و قضايی پاسخی به خانواده عمادالدين باقی نداده اند:«هيچ جوابی به ما نمی دهند، ما هم به زندان اوين مراجعه کرديم، هم به دادگاه انقلاب رفتيم، وکيل آقای باقی با مسوولين دادگاه ديدار کرده و علی رغم اينکه برخی از مقامات تلاش کرده اند که تماس تلفنی محدودی برقرار شود تا خانواده آقای باقی از حال وی مطلع شوند، چنين اجازه ای به ما داده نشده است.»وی با اشاره به وضعيت وخيم جسمی آقای باقی به گفته خودش در تماس تلفنی با منزل می گويد:«حتی ما بعيد نمی دانيم که آقای باقی در يکی از بيمارستان های تهران بستری باشد. ما فقط می خواهيم واقعيت را بدانيم و با او عيادت کنيم و از سلامتی آقای باقی مطلع شويم.» اين روزنامه نگار و عضو خانواده عمادالدين باقی می گويد: «ما تا زمانی که از سلامت آقای باقی مطلع نشويم در مقابل زندان اوين می مانيم. تا زمانی که آقای باقی با منزل تماس نگيرد يا به ما وقت ملاقات ندهند، راضی نخواهيم شد.» در همين حال پيش از تماس تلفنی عمادالدين باقی با منزل، خانواده وی با انتشار نامه ای ضمن ارائه گزارشی از وضعيت اين زندانی سياسی تاکيد کرده بودند که وی در بازداشتگاه امنيتی نگهداری می شود.در اين نامه آمده است:« ۴۷ روز از بازداشت عمادالدين باقی می گذرد بدون آنکه کسی درباره وضعيت او در زندان اوين پاسخگو باشد يا متناسب با وظايف قانونی قوه قضاييه در شرايط زندان او تغييری ايجاد شود.»خانواده عمادالدين باقی، روزنامه نگار و رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان، در ادامه اين نامه نوشته اند:« قرار گرفتن عمادالدين باقی در بازداشتگاه بدون آنکه قرار بازداشتی وجود داشته باشد خلاف موارد مصرح آيين دادرسی کيفری است و طبق قانون مجازات اسلامی، مستلزم کيفر برای متخلفين از قانون است که در مواد ۵۷۰ و ۵۷۲ قانون مجازات اسلامی قيد شده است.»به گفته صالح نيکبخت، وکيل عمادالدين باقی، آقای باقی به دليل محکوميت يک ساله ای که در سال ۱۳۸۲ از طرف شعبه شش دادگاه انقلاب صادر شده بود، زندانی شده است. به گفته او اين محکوميت ابتدا تعليقی بوده و سپس تعزيری شده بود.تحليلگران سياسی دستگيری آقای باقی را بيشتر با «فعاليت های اخير وی در انجمن دفاع از حقوق زندانيان و اعتراضات اخير وی نسبت به شيوه صدور و اجرای برخی از احکام قضايی» مرتبط می دانند.سازمان ديده بان حقوق بشر، سازمان گزارشگران بدون مرز و برنامه نظارت بر حمايت مدافعان حقوق بشر در اواخر مهر ماه در سه اطلاعيه جداگانه از سرکوب مدافعان حقوق بشر در ايران انتقاد کرده و نسبت به بازداشت آقای باقی اعتراض کرده اند.ماه گذشته عمادالدين باقی در ملاقات با خانواده خود گفت که از روز يکشنبه سيزدهم آبان ماه در زندان تحت بازجويی است و از آنجا که مرحله قانونی بازجويی های وی به پايان رسيده، ديگر حاضر به پاسخگويی به چنين بازجويی هايی نيست. آقای باقی از آذرماه تا کنون ممنوع الملاقات شده است. عمادالدين باقی، فعاليت های مطبوعاتی خود را از سال ۱۳۶۲ با روزنامه های کيهان و اطلاعات آغاز کرد.او از سال ۱۳۷۰ به مدت هشت سال با روزنامه های سلام ، همشهری و فصلنامه ضميمه کار کرد. اوج کار وی با روزنامه های توس و جامعه بود. وی همچنين در روزنامه های نشاط و عصر آزادگان به عنوان عضو شورای ياست گذاری فعاليت می کرد.عمادالدين پيش از اين و در سال ۱۳۷۹ همزمان با تعطيلی گسترده نشريات در ايران، يک بار ديگر دستگير و زندانی شده بود.بيشتر اتهام ها و شکايت هايی که در دادگاه عليه او مطرح شده است، مربوط به پژوهش هايی است که وی درباره قتل های فعالان سياسی و نويسندگان دگر انديش معروف به «قتل های زنجيره ای پاييز ۱۳۷۷» انجام داده بود.وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صدا و سيما، نيروی انتظامی، علی فلاحيان، وزير اسبق اطلاعات، مصطفی پورمحمدی، قائم مقام وزير وقت اطلاعات، سلطانی يکی ديگر از معاونان علی فلاحيان، مدير کل ازلاعات قم در زمان فلاحيان، فيروز اصلانی، وکيل روزنامه کيهان و محتشمی، مدير مسوول «يالثارات» نشريه انصار حزب الله و مدعی العموم جزو شاکيان عمادالدين باقی بوده اند.

چه خبره خدا میدونه؟؟!!!؟


رئیس جمهور دیروز گفت: « مجلس با دولت رایزنی و مسائل را حل کند.»، وی افزود: « به ‏زودی لایحه بودجه را به مجلس ارائ می دهیم.» وی تکرار کرد: « طرح دولت برای مسکن به ‏زودی آماده و اعلام می کنیم.»‏ قبل از انتخابات: می شویم، می کنیم، می دهیم، می گوئیم شش ماه بعد از انتخاب: داریم می شویم، داریم می کنیم، داریم می دهیم، داریم می گوئیم.... سخنگوی سخنان بی ارزش البته واضح و مبرهن و طبیعی است که سخنگو نقش مهمی در گفتن سخن دارد، اما یکی دیگر از ‏چیزهایی که واضح و مبرهن و طبیعی است این است که آدم گاهی اوقات حرف هایی می زند که ‏بی ارزش است. سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی که یکی از تخصص هایش حالگیری از دولت در ‏مسائل اقتصادی است، گفت: « اظهارات الهام درباره تورم بی ارزش است.» آگاهان توضیح دادند ‏که محدود کردن این خصوصیت اظهارات سخنگوی دولت به موضوع تورم، نوعی ظلم به ایشان ‏است و اصولا سخنگوی دولت در مورد سیاست، مسائل اجتماعی، ورزش، علم، فلسفه، انرژی ‏هسته ای، فاطی رجبی و غیره سخنان مختلفی دارد که به قول لیلاز ارزش آنها در همین حدودی ‏است که آقای لیلاز گفته است.‏
استعفا بدهیم یا ندهیم؟ در راستای این که علی آبادی گفته است: « من از احمدی نژاد خواستم استعفا بدهم.» کدام یک ‏جملاتزیردرست است و باید جایگزین جمله غلط بالا شود: ‏ ‏1) علی آبادی گفت: احمدی نژاد از من خواست استعفا بدهم؟ ‏ ‏2) علی آبادی گفت: من از احمدی نژاد خواستم استعفا بگیرد؟ ‏3) علی آبادی گفت: احمدی نژاد از من خواستم استعفا بشوم؟ ‏4) علی آبادی گفت: احمدی نژاد از الهام خواست من استعفا بدهد؟ حکم جدید: با توجه به استعفای علی آبادی از ورزش کشور، درخواست می شود ایشان را به ‏عنوان رئیس فرهنگستان ادب فارسی کشور یا علی آباد یا ارادان منصوب شوند. ‏ ‏ ‏ چرا یهودیان می روند؟ واقعه مولمه: چهل نفر یهودی ایرانی با یک پرواز به اسرائیل رفته و مورد استقبال قرار گرفتند.‏ رئیس انجمن کلیمیان ایران گفت: یهودیان ایرانی شرایط خوبی برای زندگی در ایران دارند.‏ یک منبع اسرائیلی گفت: علت مهاجرت این یهودیان از ایران این بود که احمدی نژاد گفته است ‏می خواهد اسرائیل را از روی نقشه جهان محو کند.‏ نتیجه گیری اول: چون یهودیان ایرانی شرایط خوبی برای زندگی در ایران دارند، بنابراین چهل ‏نفری که به اسرائیل رفته اند، در حقیقت به اسرائیل نرفته اند.‏ نتیجه گیری دوم: یهودیانی که به اسرائیل رفتند، از این می ترسند که احمدی نژاد اسرائیل را از ‏روی نقشه محو کند، بنا براین از ترس رفته اند جایی که قرار است از روی نقشه محو شود.‏ نتیجه گیری منطقی: فقط سخنگوی دولت نیست که سخنانش بی ارزش است. ‏ ‏51 رکعت‏ آیت الله حسنی مرجع تقلید اینجانب اعلام کرد: « شیعه باید هر روز 51 رکعت نماز بخواند.» ‏مسوول دارالافتاء بیت دوم حسنی مذکور سایر احکام صادره از سوی وی را بشرح زیر اعلام ‏کرد: ‏ مساله 11، بر هر شیعه واجب است که حداقل یک بار و مستحب است که سه بار به شهادت رسیده ‏باشد، مگر در موردی که اذن ولی صادر نشده باشد.‏ مساله 71، بر هر شیعه واجب است که هر سال سیزده ماه روزه بگیرد و یک هفته پس از مرگ ‏افطار کند.‏ مساله 163، بر شیعه واجب است که هر سال اگر مستطیع باشد به حج برود و اگر نباشد، به جای ‏او رئیس جمهور هر شش ماه یک بار به حج برود.‏ مساله 324، بر شیعه واجب است که برای خواندن نماز وضو گرفته و برای اطمینان غسل کند و ‏مستحب است که هر وقت در حال نماز نیست، زیر دوش و در حال غسل باشد، مگر در حال ‏کشاورزی که واجب است اینقدر عرق بریزد تا بمیرد و اگر مرد او را دفن کند.‏ مساله 463، بر شیعه واجب است که جز روز دوشنبه که من کار دارم، نماز جمعه برود و اگر دید ‏نماز جمعه در محل نماز دائر نیست همانجا بنشیند تا روز جمعه شود و من برسم و برای او نماز ‏بخوانم.‏ بقیه مسائل را فردا می گویم، حالا برو با سپاس از معرفیتان حسین رستمی....

Thursday, December 27, 2007

اخبار کوتاه داغ از تهران ؟!!؟

۴۰ نفر از ايرانيان کليمی که تهران را بقصد مهاجرت به اسراييل ترک کرده بودند، روز گذشته در فرودگاه تل آويو با استقبال گرم بستگان خود و همچنين خبرنگاران اسراييلی روبرو شدند. مهاجران طی عملياتی مخفيانه و از راهی که توسط دولت اسراييل تدارک و هزينه آن توسط يک گروه از مسيحيان کليسای اوانجلی در آمريکا پرداخت شده بود وارد اسراييل شدند. در حاليکه حساسيت و ويژگی ورود اين افراد از ايران به اسراييل کاملا محسوس و ملموس بود، مسافران پس از گذراندن تشريفات طولانی اداری و مهاجرتی فرودگاه، در ميان ابراز احساسات خويشان و بستگان خود وارد سالن فرودگاه تل آويو شدند. گرچه جزييات سفر و مسير مسافران در اختيار خبرنگاران گذاشته نشد، اما حدس قريب به يقين اين بود که کليميان مهاجر از طريق کشور ثالثی وارد اسراييل شده اند. هزينه سفر مهاجران از مبدا تا مقصد، توسط يک موسسه خيريه مسيحيان و کليميان که هر ساله ميليونها دلار از طرفداران خود جمع آوری ميکند تامين شده است. مايکل جانکل لوويتز، سخنگوی موسسه کليمی، که در رابطه با امر مهاجرت فعال است، گفت تعداد مهاجران کليمی از ايران به اسراييل در سال ۲۰۰۷ بيش از هر سال ديگری پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ بوده است. همين مقام افزود در سال جاری مسيحی ۲۰۰ کليمی از مجموع ۲۵ هزار يهودی که در ايران زندگی ميکنند به اسراييل مهاجرت کرده اند. وی ادامه داد، «اين تعداد نسبت به سال گذشته که تعدادمهاجران فقط ۶۵ نفر بود، افزايش قابل توجهی را نشان ميدهد.» کارشناسان و کليميانی که معمولا بدور از هياهو از ايران به اسراييل مهاجرت ميکنند ميگويند کليميان مقيم ايران زندگی نسبتا آرام و راحتی را دارند. سخنگوی اين موسسه خيريه همچنين با اشاره به کمکهای مالی به مهاجرين به اسراييل گفت: «اين موسسه ی بين المللی، با حمايت مالی از هر مهاجر مبلغ ده هزار دلار بآنها پرداخت ميکند، که اين مبلغ بسيار بيش از کمکهای دولتی اسراييل است.» جامعه کليميان مقيم ايران که تحت حمايت قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند، دارای يک نماينده در مجلس قانون گذاری ايران است، مجلسی که در مجموع دارای ۲۹۰ کرسی است. اما بهر حال موجوديت اقليت کليمی در ايران خالی از اشکال هم نبوده است. در سال ۲۰۰۰ جمهوری اسلامی ده نفر کليمی را به اتهام جاسوسی برای اسراييل دستگير کرد. اين افراد پس از محاکمه هر کدام به مدت چهار تا سيزده سال زندانی محکوم شدند
جامعه کليميان ايران دست داشتن در مهاجرت مخفيانه چهل نفر به اسرائيل را رد کرد
امروز (چهارشنبه) در تهران، جامعه کليميان ايران، هر گونه دست داشتن درعمليات مخفيانه مهاجرت يک گروه چهل نفره کليميان ايرانی را به اسراييل رد کرد. اين سازمان طی بيانيه ای اعلام کرده است، با توجه به شرايط زندگی خوب اقليت های مذهبی در ايران، آنها هرگز به موسسات مهاجرتی روی نياورده اند. موريس معتمد نماينده کليميان در مجلس شورای اسلامی نيز اظهار داشت که جامعه يهوديان ايران هيچ تشکلی برای سازماندهی و مهاجرت يهوديان به خارج از کشور ندارد. معتمد ضمن اعتراض به اين نوع حرکتها در خارج از کشور گفت اين افراد با تبليغات وسيع ميخواهند ميان افراد اقليت و همچنين کليميان با بدنه اصلی جامعه ايران اختلاف ايجاد کنند و اهداف مد نظر خود را پيش ببرند
فرمانده سابق نيروی هوائی کويت: جمهوری اسلامی باعث وحشت کشورهای عربی شده است
فرمانده سابق نيروی هوائی کويت جمهوری اسلامی ايران را حکومتی منزوی خواند که با طمع ورزی های خودنسبت به کشورهای همسايه منطقه را ناآرام کرده، در امور داخلی عراق مداخله نموده و با مطرح کردن ادعای مالکيت بر بحرين باعث وحشت کشورهای عربی شده است. فرمانده سابق نيروی هوائی کويت همچنين برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران راکاملأ نظامی دانست وآن را تهديدی برای کشورهای همسايه شمرد

الوطن: رضايی گفت حامل اسراری از دوران جنگ است که در صورت افشا باعث تفرقه خواهد شد

روزنامه الوطن، چاپ عربستان سعودی، به نقل از محسن رضايی، فرمانده پيشين سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ايران، نوشته است وی حامل اسراری از دوران جنگ با عراق است که اگر آنها را افشا کند ممکن است باعث تفرقه در کشور شود. در سالهای اخير مناقشاتی ميان رهبران جمهوری اسلامی ايران بر سر نقش آنها در جنگ ۸ ساله ايران و عراق رخ داده است بطوريکه آنها يکديگر را به کوتاهی در مساله جنگ و چگونگی پايان يافتن آن متهم می کنند

را دریافت میکند S300 مصطفی محمد نجار: جمهوری اسلامی سامانه مدرن موشکی
ايران امروز اعلام کرد که بزودی موشکهای دفاعی اس – 300 روسی را که از روسيه خريداری کرده دريافت خواهد کرد. بنظر ميرسد چنين اقدامی موجب نارضايتی امريکا از روسيه شود، زيرا واشنگتن در گذشته از مسکو به سبب فروش تسليحات خود بايران انتقاد کرده است. مصطفی محمد نجار وزير دفاع ايران گفت تحويل موشکهای اس –300روسيه بايران در چارچوب قرارداد ی که در گذشته ميان دو کشور بامضا رسيده،صورت خواهد گرفت. رسانه های دولتی ايران اين سيستم موشک زمين به هوا را پيشرفته تر از سيستم تور ام يک توصيف کرده و ميگويند اين سلاح دفاعی ميتواند موشکهای دشمن را در هوا و در ارتفاع بالاتری از حد معمول هدف قرار دهد. واشنگتن از مسکو خواسته بود تا از فروش اين سلاح موشکی به تهران خودداری ورزد. آمريکا اينگونه استدلال کرد بود که هنگاميکه شورای امنيت سازمان ملل متحد صنايع موشکهای بالستيک ايران را بعنوان بخشی از تدابير مقابله با برنامه هسته ای ايران تحت تحريم قرار داده است؛ فروش چنين سلاحی به تهران امری نادرست و اشتباه است. روسيه هنوز رسما در مورد تحويل اين سيستم تازه موشکی به ايران اظهار نظر نکرده است با سپاس تهیه و تنظیم حسین رستمی.

ادعای طالبانی بعد از آنهمه لطف !!!بلوف امریکایها ؟!! بمب در تهران ؟! و طرح استیضاح وزیر کشور ؟!!؟


جلال طالبانی: قرارداد ۱۹۷۵الجزيره ميان ايران و عراق را به رسميت نمی شناسم
جلال طالبانی، رئيس جمهوری عراق، گفته است قرارداد ۱۹۷۵ الجزيره ميان ايران و عراق را به رسميت نمی شناسد. بر اساس اين قرارداد خطوط مرزی زمينی و آبی دو کشور از جمله خط القعر رودخانه مرزی اروند رود (شط العرب) به دقت تعيين شده است. محمد علی حسينی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ايران، اظهارات رئيس جمهوری عراق را رد کرد و گفت هر گونه اظهار نظر در خصوص لغو معاهده ۱۹۷۵ الجزاير فاقد وجاهت حقوقی است. به گفته حسينی از نظر ايران معاهده ۱۹۷۵سنگ بنای دوستی و تحكيم روابط بين دو كشور بوده و چشمانداز توسعه و گسترش روابط بين دو كشور تنها در چارچوب معاهده مذكور قابل ترسيم است. صدام حسين رئيس جمهوری سابق عراق چند روز پيش از حمله گسترده به ايران در سپتامبر ۱۹۸۰ قرارداد ۱۹۷۵ ميان دو کشور را در برابر دوربينهای تلويزيونی پاره کرد. يکی از نمايندگان پارلمان عراق، به نام سامی عسکری، گفته است جمهوری اسلامی ايران خواهان آن شده که مذاکراتش با امريکا در مورد امنيت عراق در بغداد در سطح سفير انجام شود. هنوز مقامهای جمهوری اسلامی ايران در اين مورد اظهار نظری نکرده اند. قرار است دور جديدی از مذاکرات امريکا و جمهوری اسلامی ايران در باره تامين امنيت و ثبات در عراق بزودی در بغداد آغاز شود.

ايران تغيير در «معاهده الجزاير» را مردود دانست
مقامات جمهوری اسلامی ايران روز سه شنبه هرگونه تغيير در معاهده الجزاير بين ايران و عراق را مردود دانسته و اين قرارداد را «غير قابل» تغيير خواندند. محمد علی حسينی، سخنگوی وزارت امور خارجه ايران در واکنش به اظهارات رييس جمهوری عراق که معاهده الجزاير را «لغو شده» اعلام کرده بود، گفت: «از ديدگاه حقوق بينالملل، معاهدات ناظر بر وضعيت مرزهای کشورها (معاهدات مرزی) موجد حقوق و تعهدات عينی برای دولت ها بوده و دارای ماهيت ابدی و لايتغير می باشد و مقولاتی نظير جنگ، جانشينی دولت ها و تغيير بنيادين اوضاع و احوال نيز نمی تواند خدشه ای بر اعتبار آن ها وارد سازد.» آقای حسينی افزوده است: «روابط ايران و عراق از سال ۱۹۷۵ بر عهدنامه مربوط به مرز دولتی و حسن همجواری مورخ ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ برابر با ۳ ژوئن ۱۹۷۵ و موافقتنامهها و پروتکلهای ضميمه آن استوار بوده است.» اين مقام جمهوری اسلامی ايران می گويد که «با توجه به اصل متقن فوق، هرگونه اظهار نظر در خصوص لغو معاهده ۱۹۷۵ الجزاير فاقد وجاهت حقوقی است.» حسن کاظمی قمی، سفير جمهوری اسلامی ايران در عراق نيز اظهارات آقای طالبانی را رد کرده و ديدگاهی مشابه وزارت امور خارجه مبنی بر «لايتغيير بودن معاهده الجزاير» ابراز کرده است. علاء الدين بروجردی، رييس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس نيز گفته است: « انتظار نمايندگان مجلس شورای اسلامی اين است که خبر نسبت داده شده به جلال طالبانی توسط وی تکذيب شود.» جلال طالبانی، رييس جمهوری عراق در اظهاراتی که روزنامه فرا منطقه ای عرب زبان «الحيات» روز دوشنبه به نقل از وی منتشر و در پايگاه اينترنتی خود قرار داده است، گفت که «قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير ميان صدام حسين، رييس جمهوری سابق عراق و شاه ايران امضاء شده است و نه ميان دولت های ايران و عراق.» وی افزوده که «ما خواهان روابط حسنه با ايران هستيم ولی قرارداد الجزاير را نمی پذيريم آقای طالبانی می گويد: « اين توافقنامه پيش از اين، از طرف گروه های مخالف عراقی که در حال حاضر در راس قدرت هستند، رد شده بود.» ايران و عراق در دهه ۱۹۷۰ و بدنبال بروز اختلافات شديد ميان دو کشور بر سر کشتيرانی در آبراه اروند رود با ميانجيگری و نظارت هواری بومدين، رييس جمهوری وقت الجزاير، مذاکراتی برای حل اختلافات خود انجام دادند. اين مذاکرات سرانجام با امضاء معاهده الجزاير در سال ۱۹۷۵ و تعيين خط تالوگ برای تقسيم رودخانه مرزی اروند رود به نتيجه رسيد.
لزوم رعايت معاهده الجزاير

سخنگوی وزارت امور خارجه ايران در بيانيه ای که در واکنش به سخنان آقای طالبانی در اختيار خبرگزاری های ايران قرار داده است، گفته که دولت جمهوری اسلامی بعد از پيروزی انقلاب اسلامی «با توجه به وفای به عهد، به اين عهدنامه احترام گذاشته و مفاد آن را دقيقا رعايت کرده است.» محمد علی حسينی افزوده است: « جمهوی اسلامی ايران نه تنها در هيچ مقطعی اعتبار معاهدات ۱۹۷۵ را زير سوال نبرده، بلکه طی يادداشت های عديده ای که در سازمان ملل متحد نيز به ثبت رسانده است بر معتبر و نافذ بودن معاهدات مزبور تاکيد داشته و دارد.» به گفته اين مقام ايرانی، «رعايت اصول مسلم حقوق بين المللی در زمان انعقاد عهدنامه مرز دولتی و حسن همجواری (مورخ ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵) قويا مورد نظر دولتين ايران و عراق بوده و اين منظور در ماده ۵ عهدنامه صريحا مورد تاکيد قرار گرفته است که طرفين تایید مینمايند که خط مرزی زمينی و رودخانه ای آنان لايتغير، دائمی و قطعی می باشد.» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی از رييس جمهوری عراق خواسته است که «بر اساس اصول و موازين حقوق بينالملل ناظر بر التزام و پايبندی به تعهدات دو جانبه فيمابين دولتها و نيز اصل حسن همجواری و همچنين ماده هشت قانون اساسی آن کشور» به تعهدات بغداد پايبند باشد.
ادامه اختلافات تاریخی؟

به رغم امضای معاهده الجزاير ميان تهران و بغداد در سال ۱۹۷۵، صدام حسين، رييس جمهوری عراق پنج سال بعد و پس از سرنگونی رژيم شاه در ايران به صورت يک طرفه اين قرارداد را لغو و آن را مقابل دوربين های تلويزيونی پاره کرد. به فاصله کمی از اين اقدام، ارتش عراق به ايران حمله کرد و دو کشور به مدت هشت سال درگير جنگی فرسايشی شدند با تصويب قطعنامه ۵۹۸ در شورای امنيت، سازمان ملل متحد از دو کشور خواست تا پشت مرزهای بين المللی مندرج در معاهده سال ۱۹۷۵ الجزاير عقب نشینی کنند. با وجود پذيرش قطعنامه سازمان ملل از سوی دو کشور، مسائل مرزی ميان ايران و عراق بويژه در آبراه اروند روند و لايروبی آن برای عبور کشتی ها به دليل حمله عراق به کويت و جنگ اول خليج فارس به جايی نرسيد و لاينحل باقی ماند. در ماه اوت سال جاری فرماندهان مرزی ايران و عراق پس از ۲۷ سال در تهران با يکديگر ملاقات کردند و درباره « ساماندهی مرزهای دو کشور، نصب ميله های مرزی و جلوگيری از قاچاق و نا امنی در مرزها، بويژه در اروندرود» به گفت وگو پرداختند. بر اساس گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، قاسم رضايی، فرمانده مرزبانی جمهوری اسلامی گفته بود که حل و فصل اختلافات مرزی ميان دو کشور بر اساس معاهده سال ۱۹۷۵ صورت خواهد گرفت
محسنی اژه ای شنود مکالمه مقامات را «بلوف» خواند
به رغم درخواست ایران از آمریکا برای توضیح درباره شنود مکالمات مقامات ایرانی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ادعای واشینگتن در این زمینه را «یک بلوف» خواند. روزنامه نیویورک تایمز در شماره ششم دسامبر، از مسئولان سازمان های اطلاعاتی آمریکا نقل کرده بود که سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمریکا (NIE) گزارش اخیر خود درباره فعالیت های حساس هسته ای در ایران را، بر پایه اطلاعاتی گرد آوری کرده است که از جلسات مسئولان بلندپایه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی شنود کرده است. به گزارش خبرگزاری های داخلی ایران، غلامحسین اژه ای، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی روز چهارشنبه در حاشیه نشست هیأت وزیران در پاسخ به پرسش خبرنگاران، این گفته را که مبنای گزارش اخیر NIE شنود مکالمه های مقام های بلندپایه ایرانی بوده است «یک بلوف» خواند. آقای اژه ای به خبرنگاران گفت: «این موضوع تنها یک بلوف است و شما روی آن حساب نکنید وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی گفت: «اين كه آمريكايی ها دست به هر كار خلافی بزنند، شكی نيست اما اين ادعا يک بلوف است این اظهارات در حالی صورت می گیرد که پیش از این، وزير امور خارجه ایران با ارسال نامه ای به سفارت سویيس در تهران (به عنوان حافظ منافع آمريکا در ايران) از واشینگتن درباره آنچه «جاسوسی هسته ای در ايران» خواند، توضیح خواسته بود. حدود سه هفته پیش، آقای متکی در نشست بررسی روند پرونده هسته ای ايران در دانشگاه امير کبير گفته بود: «روزی که گزارش منتشر شد، وزارت خارجه طی يادداشتی به سفارت سویيس اعتراض کرد و از اين سفارتخانه خواست به ايران توضيح دهد مسئله جاسوسی که صورت گرفته چيست.» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درپاسخ به سؤالی در باره اينکه نهادهای اطلاعاتی آمريکا چطور به اطلاعات هسته ای ايران دسترسی پيدا کرده اند گفته بود: «در اين گزارش گفته شده آنها از طريق ماهواره های جاسوسی و اقدامات جاسوسی به اين اطلاعات دسترسی پيدا کرده اند.» آقای متکی در آن نشست همچنین گفته بود: سازمان های اطلاعاتی آمریکا سعی دارند «با کسانی که از لحاظ فنی به نوعی با بحث هسته ای مرتبط هستند» ارتباط برقرار کنند. سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا روز سوم دسامبر سال جاری در آخرين گزارش خود تصريح کرده بود: «جمهوری اسلامی ايران تا سال ۲۰۰۳ ميلادی در تلاش بوده تا سلاح هسته ای توليد کند، اما اين تلاش ها را همان زمان متوقف کرده است.» اين سازمان گزارش تازه خود را بر اساس رشته اطلاعاتی که از ۱۶ سازمان امنيتی آمريکا تنظيم کرده است در این گزارش اشاره شده است که «طی دوسال اخير احتمالا درباره اهداف برنامه هسته ای ايران بزرگنمايی شده باشد»، ولی در عین حال می افزايد: ايران در سال ۲۰۱۵ قادر خواهد بود که بمب اتمی توليد کند

.انفجار بمب مقابل یک بیمارستان دولتی
روزنامه ايران، ارگان رسمی دولت، از انفجار بمب در مقابل بيمارستان دولتی خاتم الانبياء تهران خبر داده است به نوشته اين روزنامه، برخی منابع خبری از کشف و انفجار چهار بمب دست ساز در محوطه مقابل بيمارستان خاتم الانبياء تهران خبر داده اند.
ايران نوشته است:«اين حادثه زمانی رخ داده که يکی از مأموران بيمارستان، حدود ساعت سه نيمه شب، متوجه چند بسته مشکوک به صورت کادو روی يکی از خودروهای حاضر در جلوی بيمارستان شد که نام يکی از کارمندان روی آن نوشته شده بود، اما زمانی که وی می خواست اين بسته ها را به داخل انتقال دهد، يکی از آنها منفجر شد.»

«وزیر کشور در آستانه استیضاح»
روزنامه آفتاب يزد، خبر داده که وزير کشور در آستانه استيضاح قرار گرفته است به نوشته اين روزنامه، رفعت بيات نماینده زنجان در مجلس روز سه شنبه طــرح استیضاح مصطفی پور محمدی را با ۲۰ امضاء تقديم هيات رییسه مجلس کرده است. آفتاب يزد به نقل از متن طرح استيضاح مصطفی پور محمدی مواردی چون « ايجاد هزينه و صرف زمان برای اجرايی کردن سيستم رايانه ای انتخابات کشور، قبل از اخذ موافقت کامل شورای نگهبان»،«نبود نگرش فرهنگی در عملکرد اجرايی نيروی انتظامی در طرح های امنيت اخلاقی و اجتماعی» و «مسائل مربوط به عزل و نصب فرمانداران و استانداران در آستانه انتخابات» را به عنوان محورهای اصلی طرح استيضاح وزير کشور معرفی کرده است با سپاس از حسن نظر شما بزرگواران تهیه و تنظیم اخبار حسین رستمی .

Wednesday, December 26, 2007

انتخابات و اکثریت خاموش ؟!!!؟

جمله معروف استالين ديکتاتور رژيم کمونيستي اتحاد جماهير شوروي در مورد انتخابات، پس از گذشتن چند دهه، همچنان در بسياري از کشورهاي امريکاي لاتين و در ميان "دمکراسي هاي خاورميانه اي" مصداق گويائي دارد. بنا به گفته او: "مهم نيست که چه تعدادي در انتخابات شرکت مي کنند، مهم اين است که چه کساني اراي انها را شماره مي کنند". علي رغم وجود اين شيوه تفکر، حزب کمونيست حاکم بر شوروي تا پايان دوران حاکميت آن نظام، ضمن داشتن اطمينان خاطر از عملکرد مجريان انتخابات، و البته سرسپردگي شماره کننده گان زير مجموعه آنان، ابتدا داوطلبان انتخاب شدن را از صافي گزينش کنندگان حزبي عبور داده و بعد تعداد تائيد صلاحيت شده گان براي هر حوزه انتخابي را به کمتر از شمارانگشتان يک دست مي رساند وآنگاه ليست نامزد ها را به راي مردم عادي مي گذاشت. الگوي نظام ديکتاتوريدر انتخابات کمونيستي، انتخاب شدن يک حق بود و انتخاب کردن يک وظيفه. در انجام وظيفه همه مساوي بودند ولي در بر خورداري از حق، صاحبان آن ابتدا ميبايد از صافي "برادران بزرگتر" ميگذشتند و تائيد صلاحيت مي شدند. شيوه حکومت در اتحاد جماهير شوروي سابق ديکتاتوري بود و حاکمان آن نظام با افتخار ديکتاتوري پرولتاريا (کارگري) را شيوه حکومتي خود معرفي ميکردند. با اين وجود نمايش برخورداري نظام از "حمايت گسترده توده ها و خلق ها" همواره در دستور کار گرداننده گان حکومت قرار داشت و برگزاري انتخابات فرصتي بود براي تکرار اين نمايش. در آن نظام راي دهنده گان نقش سياهي لشکررا ايفا مي کردند. شرکت در نمايش انتخابات براي توده ها عادت شده بود. "شرکت فعال در انتخابات" و راي دادن معادل انجام وظيفه نسبت به حزب بود. تعبير مخالف نيز اين بود که خودداري از راي دادن يعني در مقابل خلق ها قرار گرفتن. حد اقل جزاي روژنيست هاي دگر انديش و "دشمنان خلق" نيز از دست دادن ساير حقوق زندگي بود - از جمله حق داشتن مسکن بهتر، يا جلو تر رفتن در صف چند ساله در يافت يخچال و تلويزيون و... - يا تغير شغلي که به آن خوکرده بودند. سوسياليست هاي کوچک تر حزبي و ديکتاتورهاي کبير و غير کبير هميشه از اين روش راي گرفتن و راي دادن وراي شمردن بر خوردار بوده اند. حسني مبارک در مصر معمر قذافي در ليبي و صدام حسين در عراق رکوردهاي بالاي 90% حمايت راي دهندگان را بنام خود ثبت کرده اند. نتايجي که دستيابي به نيمي از آن، مي توانست نتايجي آرماني براي رهبران تاريخ سازي چون چرچيل و دوگل و کنراد ادنائر در بهترين روزهاي قدرت آنها تلقي شود. الگوي ايراني در ايران شيوه حکومت ديکتاتوري نيست و "مردم سالاري اسلامي" توصيف مي شود. در ايران برگزاري انتخابات سراسري امر رايجي است. در ايران تکثر گروههاي سياسي و مرامي به تولد جبهه هاي فراگير، چهار وجهي، خطي، و شوراهاي ضامن مشارکت مردم و سازمانهاي حزبي و احزاب سازماني، فراکسيون ها، طيف ها و جناح ها انجاميده و اين تنوع بخصوص در ايام انتخابات بسيار محسوس تر از ساير اوقات است. در ايران اينطور نيست که همواره يک حزب مرامي سکاندار باشد، اگر چه در ايران دمکراسي نوع غربي هم بنا به اعتراف خودمان رايج نيست. در ايران "ليبرال دمکراسي" حاکم نيست. در عين حال، شباهت هاي غير قابل انکاري بين نظام مبتني بر مردم سالاري ديني مرامي ايران و ساير الگوهاي شناخته شده حکومتي و دولتي در ساير نقاط جهان وجود دارد. از جمله حق مساوي و برابر براي کليه احاد مردم براي "شرکت" در انتخابات و راي دادن؛ حقي که در دمکراسي هاي متعارف دنيا نيز شناخته شده و متداول است. اما در مبحث انتخابات و در بخش" آزادي انتخاب کردن وانتخاب شدن" مردمسالاري مرامي ايران اشتراک خود را با دمکراسي هاي متعارفي را از دست مي دهد ودر عوض به الگوهاي ديکتاتوري مرامي نزديک مي شود: در ديکتاتوري هاي مرامي "حق" راي دادن را وارونه کرده و آن را "وظيفه" مي خوانند و انجامش را فريضه اي بر عهده خلق قلمداد مي کنند. مفهوم انتخابدر حقيقت در مردم سالاري مرامي اصل بر صغير بودن مردم است و حق انتخاب کردن، محدود به برگزيدن نامزد هاي از غربال گذشته. در اين نظام براي برخورداري از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن شرايطي در نظر گرفته شده. وظيفه نظارت بر اجراي شروط اثبات صلاحيت نيز درعهده نگهبانان برگزيده نظام قرار مي گيرد و نه به اختيار و درايت شخصي راي دهنده گان. با تکيه بر شباهت هاي برشمرده، مردمسالاري مرامي در هر حال سيستمي است معتقد به انتخابات و مشابه دمکراسي هاي متعارف، با اين تفاوت که متوليان زحمت انتخاب نمايندگان مردم را از دوش آنها بر داشته و برگزيدگان مورد اعتماد خود را پيش روي آنها گذاشته اند. در اين سيستم، در ابتداي کار و در مراحل تکوين قدرت دانه هاي غربال صلاحيت درشت و عبور ناخودي در کنار خودي از آن آسانتر است. بتدريج و با تجربه کردن قدرت و افزايش شناخت کارگزاران راستين نظام در شناخت غريبه از خودي، سوراخ هاي صافي ريزتر و دقت مجريان انتخابات بيشتر و به همان نسبت رغبت مردم براي مشارکت درانتخابات کمتر مي شود. از بخت خوش نظام، در اين مرحله، از يک سو ادامه ترس از دسترسي کمتر امکانات معيشتي نزد مردم، و از سوي دير "نهادينه شدن مشارکت در انتخابات" (بخوانيد عادي و عادت شدن راي دادن هاي قراردادي) نزد پاره اي طبقات، بخصوص آنها که شاغل در بدنه دولت اند، تا حدودي جبران کاهش سرخوردگي بقيه را نموده و در نتيجه تنور انتخابات همچنان گرم مي ماند. برنده انتخاباتدر ايران ما و طي ده سال گذشته دست کم، برنده مطلق انتخابات، نظام سياسي ايران بوده که با توسل به نهادها و ساختارهاي انتخابي نظير مجلس، رييس انتخابي قوه مجريه، مجالس (از جمله خبرگان) و شورا ها (از جمله شوراي نگهبان و شوراهاي اسلامي شهر و ده) يک گام از ديکتاتوري هاي عقب مانده در منطقه پيشي گرفته و در عين حال تداوم در قدرت را با انسداد راههاي نفوذ جريانهاي فردي و گروهي دگرانديش به مرا کز ظاهرا انتخابي قدرت ضمانت نموده است. در عين حال، با تقسيم نسبي قدرت و احاله نوبتي ان به طيف هاي" بالا و پايين"، "چپ و راست"، "مبارز و مجاهد" يا "اصولگرا و اصلاح طلب" و غيره و غيره، که در هر حال در درون نظام پاگرفته و متعلق به آنند، ... هم در داخل شائبه برخورداري از حق انتخاب را پروريده اند و هم در خارج تصوير حضور تحزب و تنوع در جريان هاي سياسي را. طي ده سال گذشته، يک بار اصول گراها که تا آن زمان رشد کّمي اصلاحي هاي خودي را تحمل و با آنها تعامل مي کردند از گردونه خارج شدند و به جايشان اصلاح طلبان خطوط مقدم جبهه قدرت را پرکردند. در دو دوره چهار ساله حضور اصلاح طلبان بر اريکه قدرت، انتظار راي دهندگان براي انجام تغيير هاي ريشه اي به ياس رسيد، حال آنکه "مشارکت گسترده آنها در انتخابات" را تماميت سيستم به حساب مشروعيت خود گذاشت و"حمايت ميليوني آنها را از قوه مجريه" را سکانداران نوبتي در دولت اصلاحات به حساب محبوبيت خود واريز کردند. تفاوت اصول گرايان و اصلاح طلبانبعد از سر خوردن مردم از اصلاح طلبان، راي دهنده گان روش انفعالي در پيش گرفتند و در نتيجه، اصول گرايان با تکيه بر طرفداران وابسته و پيوسطه اي که حتي دولتي نظير رابرت موگابه در زيمبابوه هم از حضور و حمايت نوعي و محلي آنها محروم نيست، سنگر به سنگر مراکز از دست رفته قدرت را باز پس گرفتند. اما بعد از تکميل مراحل انتقال قدرت و تمرکز کامل آن در اردوگاه اصول گرايان، تقسيم قدرت در حلقه مياني آنها تنگتر شد. حاشيه نشينان اصول گرا که از خودي هاي سوار بر کار انتظار بيشتري داشتند، عليه به دست گيرندگان مناصب کليدي ابتدا صدا و بعد سر برداشتند. همزمان، اصلاح طلبان هم که بعد از رانده شدن از پايگاهاي قدرت به حاشيه رانده شده بودند سر از سنگر ها بيرون کشيدند، به اين اميد که نوبت رياست ادواري آنها رسيده است. تکليف پياده هادر اين فاصله و تا رسيدن به روز راي، ميليون ها سرخورده پياده که به لطف مردمسالاري مرامي از موهبت حق راي دادن برخوردارند و در عين حال تنها مجاز به انتخاب نامزد هاي برگزيده هستند، دو گزينه را حلاجي مي کنند: در خانه نشستن، يا راي دادن و آزمودن دوباره اصلاح طلبان. اين در حالي است که خانه نشستن آنها در روز اخذ راي به معني طولاني تر شدن تحويل نوبتي قدرت و استمرار حضور اصول گرايان در مراکز تصميم گيري است، حال آنکه اصلاح طلبان در عين عدم اعتقاد به تغيير هاي ريشه اي، طي دوران تجربه ادواري قدرت، دريجه هايي را گشوده بودند که در نتيجه آن تنفس براي پياده ها آسانتر شده بود. يقينا گروهي از راي دهندگان در انتخاب ميان دو گزينه اجباري پيش رو، به جايي خواهند رسيد که جماعتي را از اردوي اصلاحي ها به اميد بازگشايي دريچه ها حمايت خواهند کرد. گروهي نيز روي کردن به اين گزينه را معادل گستردن دوباره منطقه خاکستري ميان سفيد و سياه تغيير و تدواوم خواهند ديد و در خانه خواهند ماند. نتيجه محتمل اين محاسبه نزد آنها، نزديکتر شدن کمي و شايد کيفي اصول گرايان و اصلاح طلبان در مجلس آينده و حتي ترکيب دولت پس از آن، و در نتيجه تقسيم عادلانه تر قدرت بين آنها است. در صورت کاهش تعداد به نتيجه رسيده ها و در خطر قرار گرفتن مشروعييت منتخبين ( به دليل کاهش کمي تعداد پياده هاي حاضر در صحنه)، استفاده از فرمول استالين همواره مي تواند کار ساز شود. يقينا آنچه لولاي حرکت هر دو گروه اصولي ها و اصلاح طلبان خواهد بود تداوم و ضع موجود و حفظ مشروعييت آن است. تقسيم ادواري و يا نسبي قدرت مابين دو جناح مي بايد فرع بر اين اصل قرار گيرد. بر مبناي اين نگرش، يافتن برنده و بازنده هاي انتخابات اينده در ايران چندان دشوار نيست با سپاس از اینکه از این تارنما برای فیلتر شکن و خواندن اخبار استفاده کردید و نظراتتان را ارسال کردید و این تارنما را به دوستان خود معرفی میکنید حسین رستمی

Tuesday, December 25, 2007

اخبار کوتاه داغ از تهران سرد؟!!؟

وکیل مدافع مدیر مسئول نشریه پیام مردم، از تعیین قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی برای محمد صدیق کبودوند خبر داد. بنا به گفته نسرین ستوده وکیل مدافع وی، با گذشت شش ماه از بازداشت محمد صدیق کبودوند، نهایتا به خانواده اش اعلام شده که قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی برای وی تعیین شده است، در حالی که خانواده کبودوند توانایی پرداخت این میزان وثیقه را ندارند. پیش از این دادگاه محمد صدیق کبودوند را به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلاف بین اقشار جامعه از طریق طرح مسایل قومی، مجرم شناخته شده است. در خبری دیگر، بنا به گزارشهای رسیده، سپیده پورآقایی فعال حقوق بشر که روز ۱۸ شهریورماه در منزلش در کرج بازداشت شده بود، پس از تحمل ۱۱۱ روز حبس شب گذشته با قرار کفالت از زندان آزاد شده است. و همچنين خبر می رسد که انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در آستانه حضور محمود احمدی نژاد در آن دانشگاه ، نامه سرگشاده ای را منتشر کرده که در قسمتی از این نامه آمده است: امروز در حالی دانشگاه تربیت مدرس میزبان حضرتعالی است که صدای انتقاد از عملکرد دولت نهم بیش از هر جا درون دانشگاه شنیده می شود و بازنشستگی و اخراج بهترین اساتید دانشگاههای کشور همچنان ادامه دارد. نامه می افزايد: در شرایطي میزبان شما در دانشگاهمان هستیم که محروم کردن دانشجویان منتقد از تحصیل در مقاطع بالاتر به یک رویه بدل شده است و سازمان سنجش کشور بدون هیچ توضیحی از دادن کارنامه آزمون به دانشجویان منتقد خودداری می کند و روزی نیست که خبری از احضار دانشجویی به کمیته های انضباطی یا محرومیت از تحصیلشان به گوش نرسد
.مهدوی کنی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرکت می کند
بنا به گزارش رسانه های ایران، محمد رضا مهدوی کنی یکی از بانفوذترین چهره های سیاسی جناح محافظه کار، نامزدي خود را برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام کرده است. به باور برخی تحلیلگران سیاسی، در انتخابات میان دوره ای خبرگان رهبری که در کمتراز سه ماه دیگر، همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد گروههای محافظه کار تلاش خواهند کرد چهره پر نفوذی را بر کرسی خالی علی مشکینی رئیس پیشین مجلس خبرگان رهبری بنشانند
ایران و آمریکا؛ حرکت در مسیری نو؟
به رغم گزارش اخیر پنتاگون مبنی بر ادامه ارسال تسلیحات پیشرفته از سوی ایران به شورشیان عراق، دیوید ساترفیلد مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا اذعان کرده است که کاهش ناآرامیها در عراق با "تصمیم گیری هایی در بالاترین سطوح نظام جمهوری اسلامی" پیوند دارد.آقای ساتر فیلد انگیزه ایران را از تغییر رفتار خود در عراق به نگرانی این کشور از به خطر افتادن منافعش توسط گروههای کمک گیرنده نسبت داده و در عین حال متذکر شده است که این لزوما به معنای ت وقف ارسال تسلیحات از ایران به عراق نیست.برخی دیگر از مقامهای نظامی و سیاسی آمریکا از جمله رایان کروکر سفیر ایالات متحده در بغداد نیز به نحوی اظهارنظر آقای ساترفیلد را تایید کرده اند، هر چند که به دلیل آنچه پیچیدگی بسیار جامعه و حکومت ایران نامیده اند، نسبت به انگیزه مقام های جمهوری اسلامی راه احتیاط در پیش گرفته اند.گر چه جمهوری اسلامی ایران اصولا هر نوع دخالت در ارسال اسلحه به گروه های شورشی در عراق را انکار می کند، اما اذعان مقام های آمریکایی به تجدیدنظر ایران در سیاست خود در عراق، فضای تازه ای پیش روی دو کشور برای برخی از همکاری های منطقه ای می گشاید
ابراز نگرانی از وضع بازداشت شدگان شانزده آذر
هفتاد نفر از نویسندگان و فعالان ایرانی در نامه ای از وضع دانشجویانی که در رابطه با گرامی داشت روز دانشجو، شانزده آذر، بازداشت شده اند، ابراز نگرانی کرده اند.به نوشته این افراد، بیش از سی تن از فعالان دانشجویی که در روز یازدهم آذر و همچنین روزهای پس از آن قصد برگزاری مراسم روز دانشجو را داشته اند، بازداشت شده اند و همچنان در بازداشت به سر می برند.امضاکنندگان این نامه با انتقاد از "برخوردهای امنیتی و پلیسی" با مقوله فرهنگ و دانشگاه، از وضع دانشجویان بازداشت شده ابراز نگرانی کرده اند و خواستار آزادی بدون قید و شرط آنها شده اند.این افراد همچنین در بخش دیگری از نامه خود نوشته اند، " خواسته آزادی نه ويژه دانشجويان است که خواسته همه مردمی است که از سانسور و سرکوب و آزار به جان آمدهاند
سال 2007، سالی پر فراز و نشیب برای ایران
سال 2007 برای ایران سال عجیبی بوده است. یک لحظه جورج بوش رئیس جمهور آمریکا درباره خطر جنگ جهانی سوم به دلیل برنامه هسته ای ایران صحبت می کرد و لحظه ای دیگر از صلح صحبت می شد.برای بخش اعظم سال 2007، ایران تحت فشار بدون وقفه ای قرار داشت که دلیل آن خودداری این کشور از مصالحه بر سر برنامه هسته ای اش بود. جهان غرب از این بیم داشت که ممکن است ایران از این برنامه برای ساختن بمب هسته ای استفاده کند
با سپاس از همه دوستانی که این تارنما را برای استفاده از فیلتر شکن و خواندن اخبار و مقالت انتخاب کردند و با تبریک سال نو میلادی
حسین رستمی

انتخابات مجلس ،دادگاه موسویان (که میگن جاسوسه؟؟!!!) و رد تقاضای امریکا




ثبت نام از نامزدهای نمايندگی هشتمين دوره مجلس از روز شنبه، پانزدهم دی، آغاز می شود و این در حالی است که ابراز نگرانی از چگونگی برگزاری انتخابات همچنان ادامه دارد. ثبت نام نامزدها، بر اساس اعلام ستاد انتخابات کل کشور تا روز بیست و یکم دی ماه ادامه خواهد داشت به گزارش خبرگزاری های داخلی ایران، عليرضا افشار، ریيس ستاد انتخابات کل کشور، با اعلام اين مطلب گفته است که این ستاد از پانزدهم آذر فعاليت خود را آغاز كرده و تاكنون طی شش هفته در شش منطقه كشور كارگاه هایی آموزشی برای مديران كل، فرمانداران و مجريان انتخابات برگزار کرده است. انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی روز ۲۴ اسفند سال جاری برگزار می شود به گفته ستاد انتخابات کل کشور، در این دوره از انتخابات ۴۳ ميليون و ۷۰۰ هزار نفر واجد شرايط رأی دادن هستند شرط نامزدی در انتخابات مجلس هشتم، داشتن مدرک کارشناسی ارشد، یا مدرک كارشناسی همراه با پنج سال سابقه فعاليت كارشناسی اعلام شده است. طبق گفته سردار افشار، ثبت نام از نامزدها در مرحله اول اينترنتی انجام می شود انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان و شوراهای شهر نیز همزمان در روز ۲۴ اسفند برگزار می شود
شمارش دستی یا رایانه ای؟ به رغم اینکه ده روز دیگر مراحل اجرایی انتخابات وارد مرحله تازه ای می شود ولی هنوز چگونگی شمارش آرای انتخابات مجلس هشتم شورای اسلامی نامعلوم است. پیش از این، وزارت کشور جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده بود که آرای این دوره از انتخابات به صورت رایانه ای شمارش شود ولی شورای نگهبان با اقدام مخالفت کرده است. ریيس ستاد انتخابات كشور گفته است که شمارش رايانه ای برگه های رأی پس از موافقت شورای نگهبان در تهران و شهرهای بزرگ قطعی خواهد شد. از سوی دیگر، رییس ستاد انتخابات خبر داده است برای شمارش رایانه ای آرا، رأی دهندگان باید علاوه بر شناسنامه، کارت ملی خود را نیز ارائه کنند.
تردیدها نسبت به انتخابات آزاد بسیاری از گروه های سیاسی مستقل و حتی اطلاح طلبان حکومتی نسبت به چگونگی برگزاری انتخاباتی « سالم و آزاد» توسط دولت محمود احمدی نژاد ابراز نگرانی کرده و درباره رد صلاحیت ها هشدار داده اند. گروهی از صاحب نظران معتقدند که قانون انتخابات در ایران، با «ایرادهایی اساسی» رو به رو است این گروه از منتقدان جمهوری اسلامی می گویند که روش تعیین صلاحیت نامزدهای انتخابات در شورای نگهبان، قانون تعیین اعضای شورای نگهبان، شرایط تعیین شده برای نامزدی و همچنین برپایی انتخابات بدون حضور ناظران مستقل، از جمله موضوعاتی هستند که برپایی انتخابات «سالم و آزاد» را در ایران، غیرممکن کرده اند. از جمله شرایط مناقشه برانگیز برای نامزدی در انتخابات مجلس در ایران «ابراز وفاداری به اصل ولایت فقیه و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی» است که موجب می شود تا هیچ یک از سیاستمداران منتقد و مخالف آیت الله خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی، هیچ گاه نتوانند در انتخابات نامزد شوند. گروه های اصلاح طلب جمهوری اسلامی نیز نسبت به آنچه که «حذف بی رحمانه نيروها» در اين انتخابات ناميده اند، هشدار داده اند
اصل بر برائت نیست به رغم انتقادات از قانون انتخابات جمهوری اسلامی ایران، اجرای همین قانون نیز همواره با مناقشاتی همراه است احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، پیشتر، گفته بود که در بررسی صلاحیت واجدان شرایط برای انتخابات مجلس «اصل بر برائت» نیست. برخی حقوقدانان در ایران از این اظهار نظر دبیر شورای نگهبان ابراز نگرانی کرده اند. بر اساس اصل ۳۷ قانون اساسی «اصل بر برائت است و هيچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود، مگر اينکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.» در همين زمينه، سازمان مجاهدين انقلاب، يکی از گروه های اصلی اصلاح طلب، پيشتر، در بيانيه ای تصریح کرده بود: «حاکمان کنونی ايران برای برگزاری هدايت شده انتخابات مجلس هشتم با نتايج از قبل تضمين شده، تصميمات خطرناکی گرفته اند.» برخی آمارها حکایت از آن دارد که در جریان انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی در چهار سال پیش، بیش از دو هزار نفر که بیشتر آنها به اصلاح طلبان نزدیک بودند، توسط شورای نگهبان «رد صلاحیت» شدند. تحلیگران معتقدند که در شرایط حاضر شورای نگبهان با ورود چهره های منتقد دولت مخالفت خواهد کرد اما مشخص نیست که گستردگی دایره حذف نیروهای مخالف به چه میزان خواهد بود

واکنش قوه قضاييه به درخواست علنی بودن دادگاه موسويان

سخنگوی قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران می گويد تصميم گيری درباره علنی بودن يا نبودن دادگاه حسين موسويان با قاضی پرونده است. آقای جمشيدی اين سخنان را در واکنش به اظهارات غلامحسين الهام، سخنگوی دولت محمود احمدی نژاد بيان کرد که خواهان برگزاری علنی دادگاه شده است.سخنگوی قوه قضاييه جمهوری اسلامی روز سه شنبه به خبرنگاران در تهران گفت: «اگر پرونده به دادگاه برسد، قاضی درباره علنی بودن آن تصميم می گيرد و بنده و سخنگوی دولت نمی توانيم تعيين تکليف کنيم که دادگاه علنی باشد يا نباشد.» عليرضا جمشيدی در مورد آخرين وضعيت پرونده حسين موسويان گفت که «پرونده مجددا به بازپرسی ارجاع شده و هنوز در مراحل بازپرسی است.» قاضی پرونده حسين موسويان، آذرماه سال جاری حکم به رفع دو اتهام جاسوسی و نگهداری اسناد محرمانه از وی و صدور قرار منع تعقيب در مورد اتهام تبليغ عليه نظام، داده بود. اما پس از مخالفت محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی و محسنی اژه ای، وزير اطلاعات، با اين حکم، سعيد مرتضوی، دادستان تهران، روز ششم آذرماه، حکم قاضی را مغاير با «موازين قانونی» خواند و با نقض حکم، پرونده را برای رسيدگی مجدد به دادگاه ديگری ارجاع کرد. دادستان تهران همچنين در نامه ای خطاب به وزارت اطلاعات افشای هرگونه اطلاعاتی درباره پرونده حسين موسويان را تا زمان رسيدگی نهايی و «قطعيت دادنامه» ممنوع اعلام کرد. وزير اطلاعات جمهوری اسلامی گفته بود که در صورت اجازه دادگاه اين وزارتخانه مفاد مذاکرات آقای موسويان با طرف های خارجی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران را منتشر خواهد کرد. پيش از اين اظهارات، محمود احمدی نژاد خواستار انتشار متن مذاکرات آقای موسويان با ديپلمات های غربی درباره برنامه اتمی ايران شده بود. وی گفته است که دولت او کماکان بر اين نکته پافشاری دارد که «اطلاعاتی به بيگانگان» داده شده است حسين موسويان از ديپلمات های نزديک به اکبر هاشمی رفسنجانی است که سال ها در سمت های کليدی در وزارت امور خارجه ايران حضور داشته و از آغاز مناقشه هسته ای تا زمان قدرت گرفتن احمدی نژاد، در تيم مذاکرات هسته ای به سرپرستی حسن روحانی حضور داشته است. هر چند که آقای موسويان با اتهاماتی سنگين از قبيل جاسوسی رو به رو بود، اما از زمان آزادی پس از بازداشت کوتاه مدت تا امروز، حمايت سياستمداران با نفوذی چون اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی را از دست نداده است. تحليگران مسايل سياسی ايران می گويند « پرونده» آقای موسويان به موضوعی برای رويارويی های سياسی ميان طرفداران محمود احمدی نژاد و اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت و خبرگان رهبری، در آستانه انتخابات مجلس نهم بدل شده است

ایران پیش شرط آمریکا را برای مذاکره رد کرد

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پيش شرط آمریکا مبنی بر تعلیق غنی سازی اورانیوم را برای آغاز مذاکره میان تهران و واشینگتن رد کرد. آقای متکی گفته است: مقامات آمريکايی پس از انتشار گزارش سازمان های اطلاعاتی اين کشور از گفت وگو مشروط با جمهوری اسلامی ايران سخن گفته اند ولی ما هيچ پيش شرطی را نمی پذيريم. اظهارات اين مقام جمهوری اسلامی سه روز پس از سخنان کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا ابراز می شود که گفته بود واشينگتن حاضر است با ايران گفت وگو کند مشروط به اينکه تهران برنامه هسته ای خود را به حال تعليق درآورد. وزير امور خارجه ايران که سخنانش توسط شبکه تلويزيونی پرس تی وی وابسته به صدا و سيمای جمهوری اسلامی منتشر شده است، اظهار داشت: آمريکايی ها بايد ثابت کنند که در پی اغراض منفی گذشته نيستند و رويکرد جديدی را پيگيری می کنند. وی از آمريکا خواسته است تا قدم های عملی مثبتی بردارد که « مبين تغيير اساسی در رويکرد آنها نسبت به جمهوری اسلامی ايران باشد.» سازمان های برآوردهای اطلاعاتی ايالات متحده آمريکا روز سوم دسامبر سال جاری در گزارشی اعلام کرد که جمهوری اسلامی برنامه ساخت سلاح اتمی را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است. اين گزارش که بازتاب زيادی در جهان داشت به گفته تحليلگران، امکان وقوع جنگ ميان تهران و واشينگتن بر سر برنامه های هسته ای ايران را کاهش داده است. با توجه به اين رويکرد برخی از کارشناسان مسائل ايران به آمريکا توصيه کرده اند که بدون هيچگونه پيش شرطی مذاکره با ايران را آغاز کند. اما وزير امور خارجه آمريکا در کنفرانس خبری روز ۲۱ دسامبر خود اين توصيه را رد کرد و گفت: گزارش جديد سازمان های اطلاعاتی نياز به ادامه فشار بر ايران را ثابت کرده است. آمريکا و ساير کشورهای غربی از سال ها پيش درباره اهداف برنامه هسته ای جمهوری اسلامی با اين کشور به چالش پرداخته و تهران را متهم می کنند که در پوشش اين برنامه بدنبال توليد سلاح اتمی است ولی ايران اين ادعاها را رد می کند. شورای امنيت سازمان ملل متحد از ايران خواسته است که روند غنی سازی اورانيوم را که کاربرد دوگانه نظامی و غير نظامی دارد به حال تعليق درآورد ولی جمهوری اسلامی اين خواسته را نپذيرفته و به تلاش های خود در اين زمينه ادامه داده است. به رغم اينکه ايران و آمريکا از سه دهه پيش روابط ديپلماتيک با يکديگر ندارند ولی سفرای دو کشور در عراق و همچنين کارشناسان امنيتی اين کشورها تاکنون سه دور مذاکره رسمی را در سال جاری در بغداد انجام داده اند. گرچه اين مذاکرات حول محور کاهش خشونت ها در عراق بوده است ولی تابوی انجام گفت وگو ميان طرفين را شکسته است ....با تشکر و سپاس فراوان از شما یاران همیشگی این تارنما را به دوستانتان معرفی نمائید و نظراتتان را نیز برایم ارسال کنید حسین رستمی.