Wednesday, August 1, 2007

اومانیسم یا بر اندازی نرم

پس از انقلاب اسلامی در ایران و دگرگونیهای عمیق که در جامعه بو جود آمد که همانا معنی واژه انقلاب است که پیامد این دگرگونیهای عمیق اجتماعی به دانشگاهها رسید و موجبات تغییرات عمیق در سیستم آموزش عالی کشور را تحت عنوان انقلاب فرهنگی در دهه 60 بو جود آورد، با توجه به اینکه در همان سالهای اول انقلاب کشور درگیر نزاعهای قومی داخلی و در ادامه جنگ 8 ساله را بدنبال داشت خواستهای عمیق حاکمیت اسلامی را در انقلاب فرهنگی تأمین نکرد . زیرا با توجه به جنگ و نیاز به نیروی جوان در اداره جنگ حاکمیت نمی توانست با سرکوب و برخورد دلخواه موجبات این تغییرات را در مؤسسات عالی بو جود آورد و بنا به درگیریهای داخلی و جنگ با عراق و تمرکزی که لازمه اداره این نزاع ها ( جنگ و برخورد با درگیریهای داخلی)بود نتوانست بطور کامل به ایده ال خود در انقلاب فرهنگی دست پیدا کند و در خاتمه جنگ و روی کار آمدن دولت سازندگی هنوز آثار و تبعات جنگ در ذهن جامعه کمرنگ نشده بود و چون حاکمیت نیاز به انسجام ملی، برای تثبیت موقعیت هیئت حاکمه بود، باز هم به دانشگاهها نتوانست آنگونه که می خواست نظارت داشته باشد با افزایش فضای آموزشی و نیاز روز افزون کشور ،سازندگی و به تبع آن نیروی متخصص تحصیل کرده محیطهای آموزش عالی رونق گرفتند و با توجه به اینکه، نسل جدید سکوههای علمی را فتح می کردند و دولت هم برای پوشش تبعات جنگ نیاز به تبلیغ داشت از این قشر حمایت میکرد . که البته نباید وجود رئیس دولت سازندگی و تفکرات معتدلانه وی را نیز نادیده گرفت ،موضوع تغییرات در سیستم آموزشی کشور در نیمه دوم دولت سازندگی دوباره در فهرست عملیات اجرائی هیأت حاکمه ایران قرار گرفت، اما تا بستر های لازم این ماجرا فراهم شد با شکست جناح راست در انتخابات دوم خرداد و روی کار آمدن اصلاح طلبان به رهبری سید محمد خاتمی فضای آموزشی در سطح عالی کشور دستخوش تغییرات زیادی شد با وجود روزنامه های اصلاح طلب و گسترش اینترنت و گرایش به آن در سیستم آموزش عالی و ایجاد فضای نسبتأ مناسب نسبت به گذشته هسته های دانشجویی دوباره شکل گرفتند و با توجه به فضای نسبتأ آزاد جامعه این گروههای دانشجویی به نقد و بررسی عملکرد سیستم حاکم پرداختند و این فعالیتهای سیاسی دانشجویان باعث شد تا پوسته ظاهری حاکمان اسلامی شکسته و عملکرد آنها در بولتن نقدهای گوناگون قرار گیرد که البته مسئولان اقتدار گرای حکومت نیز بیکار ننشستند و شروع به سرکوب مطبوعات و تعطیلی آنها و فیلترینگ اینترنت در سطح بسیار وسیعی دست زدند . چون قشر دانشجو به نسبت دیگر اقشار جامعه آزادی عمل بیشتری دارد و به واسطه کسب علوم آکادمیک هر روزه با مسائل سیاسی و اجتماعی درگیر است و این محیطهای علمی هستند که میتوانند به بررسی معضلات اجتماعی و تغییرات سیاسی بپردازند ، به تدریج هسته های دانشجویی انسجام بیشتری نسبت به گذشته پیدا کردند و در برخورد با تعطیلی مطبوعات و خفقان ایجاد شده توسط اقتدار گرایان حکومتی بر آمدند و شروع به اعتراض نمودند که در آن دوره هم با توجه به اینکه دولت مسئول، قدرت لازم را در ایمن سازی فضای آموزشی نداشت موجبات برخورد نیروهای تندرو را با دانشجویان فراهم کرد و لازم به یادآوری نیست که همگان حمله به کوی دانشگاه و سرکوب دانشجویان و برخورد غیر انسانی گروههای تندرو (مورد حمایت اقتدار گرایان )با این گروه علمی را بیاد دارند و در ادامه همین برخوردها دستگیری ها و به زندان انداختن دانشجویان فعال در عرصه های اجتماعی و سیاسی و حبس های طولانی مدت را برای آنها در پی داشت {مانند بازداشت موقت 2 ماهه دانشجویان باز داشتی 18 تیر امسال به جرم اقدام علیه امنیت داخلی در شعبه 14 دادگاه انقلاب توسط قاضی راسخ و ......}با این دستگیری ها هیئت حاکمه اسلامی زهر چشم کاملی از دانشجویان و مردم گرفت تا بدانید که هر رسانه یا شخص و گروهی که بخواهد به نقد سیاستهای حاکمان ایران بپردازد چنین سرنوشتی خواهد داشت چه رسد به مخالفت با این سیاستها ؟!!!!!به هر حال هیئت حاکمه پاسخ دندان شکنی به روزنامه نگاران و دانشجویان و فعالان عرصه اجتماعی و سیاسی و حتی وبلاگ نویسان داد و فعالان این عرصه را به زندان انداخت . این در حالیست که در حال حاضر با اینکه چند سال از آن دوره میگذرد هنوز عده ای از این افراد در زندان بسر میبرند اما چون در همان دوره دولت حاکم اندیشه های اصلاح طلبانه داشت و به نقل از بعضی از بنگاههای سخن پراکنی دولت در صدد آن بود تا ویترینی زیبا از حکومت ایران در عرصه بین المللی بنمایش بگذارد باز هم عده ای از دانشجویان که به اصطلاح حاکمان، میانه رو بودند باز هم به فعالیتهای خود ادامه می دادند . البته سیستم اطلاعاتی کشور بسیاری از افراد خود را برای کنترل این گروههای دانشجویی در میان آنها قرار داده بود تا همیشه در جریان کم و کیف فعالیت آنها (گروههای دانشجویی و فعالان آنها )قرار گیرد و به این ترتیب به تدریج به کنترل حرکتهای دانشجویی دست پیدا کرد اما این سیستم اطلاعاتی هم هزینه گزافی دارد و هم پس از چند وقت این افراد توسط دانشجویان شناسایی میشوند و دیگر کارایی لازم را نخواهد داشت پس میبایست که برخورد به شکل مناسب باشد !!!!! پس از اتمام دوره دولت اصلاحات و روی کار آمدن پدیده ای بنام احمدی نژاد و روی کار آمدن افراد تندرو و تغییرات عمیق در وزارتخانه ها و اداره های دولتی نوبت به دانشگاهها هم رسیده تا فاز دوم انقلاب فرهنگی را اجرا کنند اما برای اینکه بهتر در جریان کم و کیف این ماجرا قرار بگیرید لازم می دانم اندکی حاشیه پردازی کنم تا هم عنوان مقاله توضیح داده شود و هم بهتر بتوان به موضوع انقلاب فرهنگی جدید پرداخت :دو سه هفته پیش از سیمای جمهوری اسلامی فیلم مستند به اسم دموکراسی تحت مضمون اعترافات دل خواسته آمریکائی های ایرانی تبار که به نقل از سیمای جمهوری اسلامی این افراد در راستای تلاش برای راه اندازی انقلاب رنگین (مخملی-نارنجی) یا به اصطلاح بر اندازی نرم یا همان اومانیسم دستگیر شده بودند به نمایش در آمد که البته من هر چقدر که به گفته های این افراد دقت کردم هیچگونه اعترافی، در این مورد (اعتراف به راه اندازی انقلاب) نکردند و فقط تصاویری از انقلابهای رنگین اوکراین ،صربستان و گرجستان پخش شد که شاید گفتن این واژه توسط گوینده میان برنامه اعترافات به نگاه تلویزیون اعتراف محسوب شده بوده!!!به هر روی پیرو این مطالب در دو روز گذشته مورخ هفتم مرداد ماه در اجلاسی در مشهد با حضور ریس جمهور محترم و نماینده ولی فقیه در بسیج دانشگاهها با موضوع تجلیل از این اساتید و تامل با آنها بر گذار شده که ذکر چند نکته در حاشیه اجلاس مذکور بی ارتباط به موضوع مقاله نیست؟:آقای دکتر احمدی نژاد از اساتید بسیجی دعوت کردند تا در حمایت از دولت ایشان وارد صحنه شده و به نقد از برنامه چهارم توسعه بپردازند و در تدوین برنامه پنجم با محوریت توسعه اسلامی مذهبی ایران به دولت ایشان یاری رسانند تا این برنامه کاملاَ مورد دلخواه باشد و افراد متعهد جای افراد متخصص را بگیرند چون متخصصان قبلی، احتمالاَ، به دید ایشان متعهد نبوده اند؟؟!! و به نقل از منابع غیر رسمی یک میلیارد تومان هم به مجمع اساتید بسیجی اختصاص داده شده که با یک ضرب و تقسیم ساده میزان دریافتی هر نفر مشخص میشود !!که آنها با فراغ بال بیشتری به نقد بپردازند !!؟و اما نماینده محترم رهبری (حجت الا سلام محمد یان )در بیانات خود با اذعان این نکته که تمامی اقدامات براندازانه از دانشگاهها آغاز میشود و سر آغاز شرک مدرن دانشگاهها بوده اند و آنها انسان را شریک خدا دانسته اند و تمام کسانی که از انقلاب مخملی حمایت میکنند از دانشگاهها شروع میکنند .؟! دولت نیز باید در تقابل این ماجرا باید به فکر مقابله با این پدیده به شکل نرم باشد!! و باید منتظر اجرای انقلاب فرهنگی به شکل اجرایی دهه شصت باشیم و اجرای فاز دوم این انقلاب فرهنگی ؟؟!!البته نماینده محترم ولی فقیه پیشنهاد کرده اند در مقابله با بر اندازی نرم باید برخورد با عوامل آن در دانشگاهها هم نرم!!!؟؟ باید عمل کرد تا از این گونه حرکتها جلو گیری شود واین امر میسر نیست مگر با حمایت از همفکران دولت که اساتید و دانشجویان بسیجی! هستند تا عالیجناب کا پشن پوش را به ایده ال خود برسانند.نظرات خود را به ایمیل rostamihosein@gmail.com ارسال نمایید با سپاس از شما عزیزان.

No comments: