بگذاريد آئين عصبانيت جمعي هر ساله خودمان را نسبت به محمود احمدي نژاد، هر باري که او به ديدار سازمان ملل مي آيد کنار بگذاريم. اين داستان خيلي زود کهنه مي شود. ما جلوي دوربين هاي تلويزيوني به او بال و پر مي دهيم، درحالي که مجريان از او سؤال هائي را مي پرسند که جوابش را خوب مي دانند. گاهي هم نمي دانند. اين جور سؤال ها فقط به اين مقام ايراني اجازه مي دهد ژست همدردي به خودش بگيرد. درواقع احمدي نژاد به چنان شخصيتي تبديل شده که خيلي از اعتراضات جدي در برابر او به نتيجه عکس مي انجامد. ديروز درهياهوي صداي ناقوس کليسا در منطقه داک همرشولد، صداي سلام يهودي ها به سختي تا چند چهارراه آن طرف تر مي رسيد. يکي از پيشروان يهودي مي گفت دست رهبري ايران بيشتر از وقايع رواندا و بالکان به نسل کشي آغشته است. يک نفر هم پلاکاردي در دست داشت که رئيس جمهور ايران را در کارواني از ماشين ها نشان مي داد که در آستانه برخورد به "يک لوله بخار" است. چيزهاي مضحک مرسوم در تظاهرات. حاضران مي گفتند "ايران را متوقف کنيد" اما حتي براي شفاف تر شدن موضوع، معلوم نبود ايران را بايد از انجام چه کاري متوقف کرد، علاوه بر آن چطور بايد متوقف کرد. هياهوئي از اين درخواست برپا بود که ايران دست از زيرپا گذاشتن حقوق بشر بردارد (بر اساس گزارش ديده بان حقوق بشر، ايران مقام اول دنيا را در اعدام مجرمين نوجوان دارد). از ايران خواسته شد از غني سازي اورانيوم و زيرپا گذاشتن مقررات منع گسترش تسليحات هسته اي دست بردارد. و البته سخنان تکراري هم در محکوميت انکار هولوکاست و عبارت لزوم محو شدن اسرائيل از روي نقشه توسط رئيس جمهور ايران گفته شد. اما چطور ايران را - در اين مورد خاص، احمدي نژاد را- از گفتن سخنان بي ربط يا انجام کارهاي نفرت انگيز باز مي داريد؟ ديروز بعضي از حاضران در نيويورک طرفدار تحريم هاي سخت تر بودند، درحاليکه بقيه خواهان انداختن يک بمب هسته اي بر روي تأسيسات هسته اي نطنز بودند. اين گروه از آنجا که فکر مي کردند سازمان ملل يک نهاد بي مصرف است، عده زيادي نبودند که خواهان ديپلماسي سفت و سخت تر باشند. آکيوا آلدر 17 ساله که از تورنتوي کانادا به آنجا آمده بود گفت: "سازمان ملل همان کاري را مي کند که جامعه ملل قبل از جنگ جهاني دوم کرد." مشکل متمرکز شدن همه توجهات به احمدي نژاد اين است که سياست خارجي (و از جمله ديپلماسي) دولت ايران را به عنوان يک کل ، و نه فقط رئيس جمهور ناديده مي گيرد. ما با متمرکز شدن بر روي يک رييس جمهور، مناقشه را به قيمت در اختيار نداشتن هيچ طرح مشخص براي روزي که احمدي نژاد از اين مقام کنار برود، شخصي مي کنيم. البته احتمال اينکه او اين مقام را ترک کند زياد است. به نظر مي رسد سياست هاي ما بيشترشامل اوست، تا اينکه متوجه خود ايران باشد. متأسفانه اين حقيقت ناديده گرفته مي شود که او حتي مسؤول سياست خارجي ايران هم نيست، بلکه اينکار بر عهده رهبر ايران است. با دادن جنبه شيطاني يا تمسخرآميز به هر سخن احمدي نژاد، بيشتر او را در معرض ديد دنيا قرار مي دهيم. اشتباه نکنيد. من رئيس جمهور ايران را لايق حضور در صحن سازمان ملل يا هر شبکه تلويزيوني نمي دانم. اما بيائيد ديگر او را "آدولف کوچک" نخوانيم و بحث هاي جدي را درباره روابط آمريکا- ايران آغاز کنيم. بيائيد درباره باز کردن دفتر حفاظت منافع آمريکا در تهران و کنار گذاشتن سوئيس از مقام نمايندگي آمريکا حرف بزنيم. بيائيد درباره بسته مشوق هاي امنيتي و تحريم هاي سخت درصورت عدم همکاري آن کشور با بازرسان آژانس بين المللي انرژي هسته اي صحبت کنيم. بيائيد از گفتگو درباره حمله بازدارنده اسرائيل به تأسيسات هسته اي ايران دست برداريم- آنطور که اشتون کارتز از هاورواد گفته بود شانس اين حمله تا زمان روي کار آمدن رئيس جمهور بعدي 50 درصد است، زيرا چنين اقدامي، تنها جاه طلبي هاي هسته اي ايران را حداکثر دو سال به عقب مي اندازد و احساس خوب جوانان ايراني نسبت به غرب (از جمله آرايش غربي را که مورد علاقه 70 درصد آنهاست) نابود مي کند. راحت باشيد و دربرابر رئيس جمهوري ايران که به گردش در شهر مشغول است و جلوي دوربين ها لبخند ساختگي تحويل مي دهد، تظاهرات کنيد. اما تا زمانيکه به سياست خارجي تهران -و نه فقط اظهارات تحريک آميز احمدي نژاد- توجه مي کنيم، انتظار نداشته باشيد هيچ تغيير معناداري در رابطه ما با ايران بوجود بيايد. از افتادن در تله او خودداري کنيد. بهترين کاري که مي شود با آدمي مانند او انجام داد، نديده گرفتن اوست. متأسفم اين را مي گويم، همه جا مونيخ نيست. احمدي نژاد يک بازيگر کوچک در صحنه جهاني است، و نه يک رهبر قدرتمند که در حال تسخير خاورميانه است. وقتي او را بيشتر از اندازه اش تحول مي گيريم، به او قدرت و نفوذ بي دليل مي دهيم. براي همين است که او هر ماه سپتامبر لبخند بر لب مي آيد.
Thursday, September 25, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment