Wednesday, September 17, 2008

!!الو، سلام تهرانتو


الو، مددكار اجتماعی هستم؛ اخيرا قوه‌ی قضایيه جهت نسق گرفتن تصميم گرفته همه‌ی محكومان به مرگ را در ملاء عام دار بزند. فكر نمی‌‌كنيد اين عمل در آينده تاثير بسيار بدی بر روحيهی جوانان و نوجوانان شاهد مراسم دار زدن بگذارد؟

- خواهر مدد بیكار، اين جمهوری بدبخت نمی‌داند از دست شما به كی پناه ببرد. در زندان صد تا صد تا می‌كشد، ايراد می‌گيريد! شبانه می‌دزدد و خفه می‌كند و بعد دار می‌زند، ايراد می‌گيريد! يواشكي ميكشد و در كوچه و خيابان مي‌اندازد، ايراد مي‌گيريد! حالا هم كه در ملاء عام دار مي‌زند، ايراد مي‌گيريد! پس‏ بفرماييد اين جمهوري كي و كجا و چگونه بكشد؟ آخر اين هم شد اعتراض؟ مگر جوانان و نوجوانان كار ديگري ندارند كه مي‌روند مراسم قصاص‏ تماشا مي‌كنند؟خوب بروند ورزش کنند، تفریح کنند، کنسرت بروند، دیسکو بروند، تریا بروند، کتبخانه بروند، تئاتر و سینما بروند، بنشینند پای تلویزیون و برنامه‌های جالب تماشا کنند، درس بخوانند، دیگر تماشای مراسم اعدام برای چی می‌روند؟ مگر كنسرت مايكل جكسون است؟ جل‌الخالق!

- الو، آقا يك دانشجو هستم و مي‌خواستم بگويم که الان چندین سال است که به دلیل ایراد شورای نگهبان، اعزام دختران دانشجو به خارج را ممنوع کرده‌اند. این سران فلان فلان شده‌یرژیم خجالت نمي‌كشند و با وقاحت مي‌گويند چون ميزان فسادپذيري دختران از پسران بيشتر مي‌باشد، بنابر اين مصوبه اعزام دختران به خارج خلاف شرع مي باشد! از حضرات بپرسيد چگونه می‌شود میزان فساد پذیری را در افراد معلوم نمود؟

- محض‏ اطلاع سركار بايد بگوييم که اخيرا دستگاهي توسط سردار زارعی فرمانده‌ی پلیس تهران اختراع شده كه ميزان فسادپذيري را عينهو الكل‌سنج نشان مي‌دهد. دستگاه را مثل نوار فشار خون به نقطه‌ی مخصوصی از بدن فرد مظنون مي‌بندند و با چند عدد تلمبه معلوم مي‌شود كه طرف چقدر فسادپذير است. البته شایع است که هنگامی که دستگاه را روي مخترع آن، یعنی جناب سردار، امتحان کردند، دستگاه مذكور از ترس‏ سكته كرد و با اولين پمپ زدن تركيد!

آقا، حضرت رهبري در استان فارس گفته‌اند دلشان به درد آمده، چون كدام تحقير از اين بالاتر كه پدري صبح تا شب كار كند و آخر سر نامه بنويسد به من و شما كه دو ماه است گوشت توي خانه‌ام نبرده‌‌ام!"

- در قديم يك بازي بود به نام «كي بود كي بود من نبودم!» به آن پدر عزيز نيز بگوييد: عوضش‏ اسلام ناب محمدي را به خانه برده‌اي، شهید برده‌ای، عزت و شرف و افتخار عالم‌گیر برده‌ای، انرژی هسته‌ای برده‌ای، ماهواره‌ بردهاي، جنساعلا برده‌اي، و خيلي چيزهاي ديگر كه گوشت غلام آنهاست! تازه، گیرم حالا گوشتی هم بود که ببری، با کدام نفت و گاز و برق می‌خواستی بپزی، با دل راحت بخوری؟

- الو، آقا مقام رهبری در استان فارس گفته‌اند که بیننده وقتی تخت جمشید را می‌بیند به یاد جباران تاریخ می‌افتد، این سخن نشان می‌دهد که واقعا خون ایرانی در رگ ایشان نیست!

- والله مقام شامخ ولایت آن‌قدر جنس‌های خوب و اعلا می‌زنند توی رگ که دیگر جایی برای خون ایرانی باقی نمی ماند!

- الو، زنگ زدم به اطلاع برسانم که اخيرا پژوهشگران اعلام كرده‌اند كه پياده‌روي موجب كاهش‏ افسردگي است و اين براي مردم ايران كه بسيار افسرده تشريف دارند خبر خوبي است!

- حق با شماست دانشمند گرامي، فقط اشكالش‏ در اين است كه اگر ايرانيان افسرده پياده روي بنمايند، گرسنه‌شان مي‌شود و دوباره بايد به دنبال نان بدوند و چون از سير كردن شكم خويش‏ عاجز مي‌شوند افسرده‌‌تر از پيش‏ عطاي پيادهروي را به لقايش‏ خواهند بخشيد! چون در این دوره و زمانه و حكومت «عدل علی»، گویا هر آن کس که دندان می‌دهد، نان نمی‌دهد هیچ، كوفت هم نمي‌دهد! اگر هم بخواهد بدهد، تا بخواهد دست به دست از طریق «نمایندگان» معظم به سفره‌ی ملت برسد، یا «نان» «آجر» شده، یا دک و دندان خرد شده و به خاک ریخته!

الو، از چابهار تيلفون دارم. تازگي راديو بي‌ بي‌ سي خبرش‏ را داده كه تمساح‌هاي ايروني دسته‌جمعي به كويته پاكستان مهاجرت كردن. مهاجرت دسته‌جملگي آدما ‌رو ديده بوديم، ولي مث اين كه حيوونا هم از مملكت امام زمان فرار مي ‌كنن!

- هموطن گرامي، طبق تحقيقات ما دلخوري تمساح‌هاي محترم ایرانی از اين است كه مردم ايران به آقاي مصباح يزيدي دامت‌مرحباته لقب «آيت‌الله تمساح» داده‌‌اند و گويا به قباي ضخيم تمساح‌هاي چابهاري برخورده و گفته‌اند يا ما، يا برادر مصباح!

الو، آقا از مركز نابينايان و ناشنوايان كشور زنگ مي‌زنم. چرا مسئولان به خواسته‌هاي ما و رفع كمبودهامان رسيدگي نمي‌‌كنند. مگر ما آدم نيستيم؟

- نابينا و ناشنواي عزيز، حتما مي‌كنند؛ ولي چون شما نه مي‌شنويد و احتمالا نه مي‌بينيد، خيال مي‌كنيد آن‌ها کاری نمي‌كنند. مقصر شما هستيد كه نه مي‌بينيد و نه مي‌شنويد، و الا مسئولان محترم كه هم مي‌بينند و هم مي‌شنوند، مدعی‌اند که مملکت امام زمان بهترین جای دنیاست. لطفا تنهايي و بدون وثيقه به قاضي نرويد!

الو، من يك دانشجو هستم. امروز پس‏ از 20 سال معيارها به طور كلي در جامعه‌ی ما عوض‏ شده. مثلا خر يك ملاي محل از صد تا دكتر و مهندس‏ بيشتر مي‌ره!

- دانشجوی عزیز، تند رفتن يك خر ارتباطي با معيارهاي رايج جامعه نداشته بلكه بيشتر به ممارست و تمرين و تجربه‌ي خرسواري بستگي دارد؛ که خودتان واقفید که «ملاهای محل» ماشاالله در این زمینه تجربه‌ی 1400 ساله دارند!

الو، آقا براي اين كه معلوم شود مسئولان محترم نظام دروغ مي‌گويند يا راست، پيشنهاد مي‌كنم در هنگام مصاحبه يا سخنراني دستگاه دروغ‌ سنج به بدن آنها وصل شود!

- برادر معلوم است مثل برخي از رهبران اپوزيسيون خواب تشريف داريد و در خواب حرف مي‌زنيد. محض‏ اطلاع سركار، اين دستگاه مدت‌هاست كه در مملكت امام زمان راه‌اندازي شده و نامش صدا و سيما است!

و نقل است در خلاصه‌البلوف که از شيخ‌الریيس‏ «رسمن‌جانی» پرسیدند كه آيا از خود راست‌گوتر ديده‌اي؟ فرمود: بلي، صدا و سيما!

یکی از اعضای كميسيون اقتصادی مجلس سوالی از مسئولان نظام كرده‌اند كه همه زيرش‏ بلانسبت زاييده‌اند. شايد شما بتوانيد جواب بدهيد، ايشان پرسيده‌اند كه "آقازاده‌ها چگونه به وجود آمده‌اند؟"

- باشه ما به شما جواب ميدهيم، ولي خواهش‏ مي‌كنيم از ما نشنيده بگيريد و نگویید که ما هم این جور جواب دادن را از مقامات نظام یاد گرفته‌ایم: از وصلت ابوي محترم‌شان با والده‌ محترمه‌ی آنان!

آقای احمدی نژاد پس از حمله به مافیا گفته است که برخی‌ها در خانه‌هاشان سونا و استخر دارند و پرسیده است که آيا دستور اسلام است كه در خانه‌‌هاشان استخر و سونا باشد؟

- نخير ابدا، استخر و سونا فقط بايد در كاخ‌ها و ويلاهاي مصادرهاي باشد!

الو، آقا بنده از آلاسكا زنگ مي‌زنم. یک ایرانی هستم كه به خاطر عشق دختري از امت اسكيمو در اين منطقه زندگي مي‌كنم. چند سال پيش‏ با ماشين برفي يك نفر را كشتم و اكنون دادگاه عالي آلاسكا مي‌گويد كه چون شما ایرانی هستید، قوه قضاییه فشار آورده‌ كه قانون قصاص‏ را درموردتان به اجرا در بياوريم و مي‌گويند بايد قبل از اعدام 150 نفر شتر به مقتول ديه بدهم. بفرماييد چكار كنم و شتر از كجا گير بياورم؟

-برادرعزيزنگرانمردننباشيد،چونهفتپشتشمادربهشتخواهندبود،زيراباعثگرويدنصاحبجمالاسكيمويي بهدينمبينشده‌‌ايد. عوضشترنیزمیتوانیدبوفالو ‌‌ديهبدهيد،زیرابندهبهعنوانیکبرادردینیمومنومعتقدوپیرورسالهیشریفهیآقا، مطمئنم کهبوفالوهمسنگشتراست، چونبهفرمودهیجناب راشد،بوفالوازمجامعتشترباكرگدنبهوجودميآيد. کافیست عکس شتر و کرگدنرانشانشانبدهيد،حتماقبولخواهندکرد. !

الو، مي خواستم بگويم سی سال پس ازروی کار آمدن جمهوری اسلامی وقتی جشن مهرگان و چهارشنبه سوری در داخل و خارجبا شکوه فراوان برگزار می‌شود، نشان از این دارد كه ما ايرانيان قلبا پيرو دين نياكان‌مان هستیم و آتش‏ و روشنایی را دوست داشته و آن را گرامی می‌داریم!

- حق با شماست! خصوصا که روحیات ملت و اقدامات اپوزیسیون همین نکته را ثابت می‌کند! مخصوصا اگر آتش‏ منقل باشد!

الو، آقا مي‌خواستم بگويم چطور جامعه‌ي هندوهای استان ساسكاچوان کانادا صدهزار دلار براي ساخت مجسمه‌ي مهاتما گاندي اهدا كرده‌‌اند و مي‌خواهند آن را در شهر ساسکاتون نصب كنند، ولي ما ايراني‌ها هنوز نتوانسته‌ايم با اين همه فخر و سابقه‌، تنديس‏ يكي از مشاهير خود را در هيچ جاي اين كره‌ی خاكي نصب نماييم!

- ولله ما هنوز يك پرچم واحد نداريم، حالا شما چسبيده‌ايد به تنديس‏؟ يكي خواهان شير و خورشيد است، يكي فقط خورشيد مي‌خواهد چون حمام آفتاب دوست دارد، یکی شیر با شمشیر می‌خواهد چون حمام خون دوست دارد یکی شير به مزاجش‏ نمي‌سازد، يكي شير با روسري مي‌خواهد،یکی با تاج‌اش را می‌پسندد، يكي فحش‏ مي‌دهد كه سرود اي ايران خیلی تند است، حکومت هم از این بلبشو سوء استفاده کرده و آرم «سیک»ها را زده روی پرچم. خلاصه این که خود ايران خانم هم گيج شده كه اصلا نشان يا پرچم یا سرودی دارد يا خير؟!

الو، مقام رهبري فرموده‌اند كه مطبوعات هوشيار باشند و مردم را دچار تشويش‏ نكنند. مي‌خواستم بپرسم مگر مطبوعاتي هم باقيمانده كه رهبر چنين دستوري صادر مي‌فرمايند؟

والله حكايت كرده‌اند كه اميري به روستايي فرود آمد. سرشب خروسي آواز داد. امير اين را به فال بد گرفت و فرمان داد تمام خروس‏هاي آن روستا را بكشند. زماني كه وي قصد خواب داشت، به خدمتكار خود گفت: خروس‌خوان مرا بيدار كن. خدمتكار گفت: فدایت گردم، با خواندن كدام خروس‏ بيدارت كنم؟ تو كه همه‌ی آن‌ها را كشتي؟!

- الو، آقا بنویسید بی سر و صدا قیمت نان را در تهران بزرگ افزايش‏ داده‌اند!

- صحيح ميفرماييد. بايد با دايره و دنبك اين كار را مي‌كردند.

الو، وزیر ارشاد جناب صفار هرندی مژده داده‌اند كه به زودی اصلاحيه‌ی جامعي براي مطبوعات تدوين خواهد شد!

-از قدیم گفته‌اند سنگ بزرگ مرمر علامت نبش‏ قبر است! «مطبوعات»ی که به همت ایشان باقی مانده، نیازی به «اصلاحیه» ندارد! ایشانباز چاه نكنده منار دزديدند!

- الو، می‌خواستم بپرسم که آداب نماز جماعت لختی‌ها چگونه است؟

- برخی از علما می‌گویند که نماز جماعت لختی‌ها مثل نماز میت رکوع و سجود ندارد اما سردار زارعی که خوشان سال‌ها خطیب و امام جمعه‌ی «اراذل و اوباش» لختی بوده‌اند، معتقدند که نخیر نماز جماعت لختی‌ها مثل عبادات یومیه و بلکه بیشتر رکوع و سجود دارد و فرقش با نماز جماعت معمولی این است که امام پشت سر ماموم می‌ایستد!

الو، مي خواستم بگويم مثل اين‌كه جناح راست نمي‌تواند بيكار بنشيند و دایم براي اين مردم نقشه مي‌كشد که چطوری آن‌ها را آزاربدهد. يك روز كيهان، يك روز حزب‌الله، يك روز شوراي نگهبان، يك روز قوه‌ی قضایيه، يك روز هم قوه قهريه...!

- مي‌گويند روزي سلطان محمود غزنوي از طلحك رنجيد و به غلامان خود گفت به باغ برويد و از درخت ارغوان چند شاخه بياوريد تا اين مردک را مجازات كنم. طلحك همانطور كه دو زانو بر زمين نشسته بود به جمعي كه پشت سرش‏ ايستاده بودند گفت: بيكار نباشيد، تا تركه مي‌آورند پس‏ گردني بزنيد!

آقا ابن آقایان هم ما را گرفته‌اند‌ها! وقتي جناب مصباح يزدي مي‌گويند که اگر شده يك ميليون هم بكشيم از اسلام دفاع مي‌كنيم، منظور اصلي ايشان دفاع از ثروت‌هاي بادآورده‌اي است كه نصيب ایشان و بقيه آيات عظام شده؛ مثل واردات شكر که در انحصار ایشان و آیت‌الله مکارم شیرازی است!

- حق با شماست! والله اگر مرحوم ژان پل سارتر زنده بود، احتمالا به جاي «جنگ شكر در كوبا» مي‌نوشت «جنگ قند و شكر در قم

آقا بنویسید که ما چند فیلمساز ایرانی هستیم که جهت شرکت در جشنواره فیلم کانادا عازم آن کشور بودیم، اما سفارت کانادا بسیار بد و مثل قاچاقچی‌ها باما برخورد کردند و به ما ویزا ندادند. مي‌خواستم بگويم لطفا توضیح دهید که ما قاچاقچي نيستم، ما فيلمسازیم!

- اخوی ما هم همين را به برادران کانادایی گفتيم، ولي جواب دادند که وقتی فیلم كارگردان معروفیمثلمهرجویی (سنتوری) را در مملكت خودش‏ قاچاقي نشان مي‌دهند و آن را قاچاقي در خیابان مي‌فروشند شما چه اسمي رويش‏ مي‌گذاريد؟!

الو، آقا الان مدتي است كه مردم بو برده‌اند كه انگاری این جریان اصلاحات و اصلاح ‌طلبي نمايشی بيش نبوده؛ چون آقايان مصباح يزدي و جنتي و شریعتمداری و بقیه اصول‌گرایان مرتب بشكن مي‌زنند و اصلاحات و اصلاح‌‌طلب‌‌ها را مسخره مي‌كنند و به ريش‏ آن‌ها مي‌خندند!تازه این که هیچی، خودشان هم وارد نمایش شده‌اند و حرف از «اصولگرای اصلاح‌طلب» و «اصلاحات اصولی» می‌زنند!

- والله علامه محمدباقر مجلسي روايت مي‌كند از جرير بن‌عبدالله‌البجلي در حليه‌المتقين، كه شنيدم از بزرگان دين كه فرموده‌‌اند: مومن، مزاح كن و شيرين سخن باش‏! و در سفيتهالبجار از حضرت محمد باقر نیز نقل است كه فرمودند: "خنديدن به روي برادر مومن ثواب دارد" و شيخ فريدالدين عطار نشابوری المشهدی نيز ميفرمايد:

چو عيسي باش‏ خندان و شكفته / كه خر باشد ترُشروي و گرفته!

الو، آقا بنویسید ما بحران سازان را مي‌شناسيم، فقط مي‌خواهيم بدانيم از كجا دستور مي‌گيرند؟!

- از بیت همان جايي كه شما آن‌ها را مي‌شناسيد!

آيت‌‌الله نوری همدانی فرموده‌‌اند كه در كنار درياي مازندران يا همان درياي «سياه»خودمان (از وقتی صیادان ایرانی را با تیر می‌زنند به دریای مازندران می‌گویند دریای سیاه. برخی هم می‌گویند «بحرالمیت») دختران و پسران لخت مادرزاد روي ريگ‌ها مي ‌غلتيدند. مي‌خواستم سئوال كنم در آن هنگام حضرت آیت‌الله كجا تشريف داشته‌‌اند؟

- احتمالا در همان نزديكي‌ها متلذذ مي‌شده‌‌اند و مواظب بوده‌اند که مبادا «بحرالمیت»ی که برای جماعت درست کرده‌اند، بشود «بحرالحمر»، یا همان «دریای سرخ» خودمان!

- آقا بنده پدر يك جوان دم‌ بخت هستم. پسر بنده جهت دريافت وام ازدواج به بنياد ازدواج مراجعه نموده، ولی فقط يك پنكه به وي دادهاند. مي‌خواستم بگويم مگر با داشتن يك پنكه مي‌توان ازدواج كرد؟‌‌

- پدرجان، مثل اين كه متوجه نشدهايد، پنكه را جهت ازدواج موقت يا به زبان لاتين صيغه به پسر شما داده‌اند؛ نه جهت ازدواج دایم. و اين بهترين راه براي تشويق جوانان به ازدواج ميباشد؛ چون تكه تكه اثاث خانه جمع مي‌كنند و انشاءالله اگر عمري باقي بود، در هشتاد سالگي عاقبت به خير خواهند شد و به خانهي بخت و از آن‌جا هم یکسر به خانه‌ي آخرت خواهند شتافت. پيشاپيش‏ اين وصلت فرخنده را به شما و آقازاده تبريك و تسليت عرض‏ مي‌‌نماييم!

الو، شيرپور هستم از جنگل زنگ مي‌زنم. گلهاي داشتم از مردم ايران، چون هر وقت بي‌‌قانوني در مملكت‌‌شان رخ مي‌دهد، فورا مي‌گويند قانون جنگل است. بنده به نام پادشاه جنگل اعلام مي‌‌كنم كه در جنگل هيچ شيري يا پلنگي يا حتي روباهي حتی اگر از گرسنگي بميرد، به شير يا پلنگ يا روباه بغل‌دستي خود حمله نمي‌‌كند. در صورتي كه طبق اخباري كه از طريق اينترنت درختی به دست ما مي‌رسد، حضرات در مملكت شما روزی چند هزار همنوع خودشان را لت و پار می‌کنند. آخه اين درسته؟این گله را دیروز هم به یکی از نمایندگان شما که پابرهنه به مقر ما تشریف فرما شده بود حالی کردیم، ولی نخوردیمش که بیاید و به اطلاع شما برساند.

- جناب شيرخان، ما به نمايندگي از قاطبه‌ی ملت شريف ايران كتبا، قلبا، زبانا روحا و جسما از شما معذرت‌می‌خواهيم و به عرض می‌رسانیم که با شما کمال هم‌دردی را احساس می‌کنیم! ضمنا، احتياجي نبود که سفير ما را به جنگل احضار بفرماييد و به ایشان تذکر پنجولی بدهید! چون آن‌قدر در خارجه سفيرای مملکت ما را به خاطر ندانم‌كاريهاي رهبري و "مه‌قامتهاي" عالي‌رتبه احضار می‌کنند و تذکرات جورواجور می‌دهند كه آبرويي براي اين ملت باقی نمانده است.ولي تصديق بفرماييد که اگر بر شما هم مثل ملت ايران اين‌همه بلا نازل مي‌‌شد، مطمئنا مي‌گفتيد «مگه جنگل، جمهوري اسلاميه؟!» لطفا به دل نگيريد، خدا از بزرگواري شما كم نكند!

انجمن دفاع از آزادي مطبوعات اعلام كرده است كه عضو مي پذيرد. مي خواستم بپرسم شرايط‌شان چيست؟

1- داشتن حداقل سه سال سابقه‌ي كيفري باحال (احضار و ضرب و شتم و بازداشت موقت نيز قبول است)

2- داشتن حداقل چند سند ملكي معتبر

3- داشتن وجوهات قابل توجه نقدي جهت مرخصی روزهاي تعطيل

4-وابستگي حداقل به يكي از جناح‌هاي متخاصم

5- دارا بودن پوست ضخيم

الو، ابراهيم يزدي اخیرا در سفر به آمریکا در یک سخنرانی با صدای بلند اعلام کردند كه ورود داروهاي ضد سرطان در انحصار يكي از مقامات است!

- به صداي يواش‏ هم ميگفتند ملت ميشنيد. فی‌الواقع این خبرها را اول از همه خود ملت می‌دهد، بعدش جنابان می‌گذارندش توی آب‌نمک تا هر وقت لازم شد، وسط دعواهای زرگری با صدای بلند نشخوارش کنند! ضمنا آقاي يزدي ما را ترساندند. چون فكر كرديم شايد خداي ناكرده خود جناب «سرطان» انحصاري شده و مثل جنون خري و جنون گاوي كه مونوپولي ستاد نماز جمعه و جمالات است، در انحصار آن مقام محترم قرار دارد و نميگذارد ملت بدبخت هم سرطان بگيرد و سري به آمريكا و اروپا بزند. ضمنا، باید از جناب دکتر يزدي پرسید: چرا اكنون كه حضرت‌عالي سهميه‌ي سرطان خود را دريافت نموده‌اید، اين افشاگري‌هاي ناقابل را به عمل ميآورید؟ انتخاباتی، چیزی در کار است و ما خبر نداریم؟

- الو می‌خواستم بپرسم کدام شیرناپاک خورده‌ای پوست موز زیر پای خاتمی گذاشته تا این طوری حرف بزند و بگوید که ما عوض انقلاب تروریست صادر کرده‌ایم و نظام را سکه یک پول بکند؟

- ای آقا، شما چرا به دل گرفتی؟ آقای خاتمی هم اگر رفته بود آمریکا، مثل آقای دکتر یزدی در مورد سرطان افشاگری می‌کرد و کاری به این کارها نداشت. برادرعزیز از قدیم گفته‌اند امان از رفیق ناباب و ذغال خوب! ولی اگر منظورتان از شیر ناپاک خورده‌ها، اصلاح طلبان حکومتی است؛ باید به عرض‌تان برسانیم که آن‌ها هر روز شیر پاستوریزه می‌خورند و به همین دلیل همیشه حرف‌های بهداشتی می‌زنند! اما این دفعه، باید پیدا کنیم شیرفروش را!

- الو، آقا بنویسید چرا درجمهوری اسلامی هرکسی یک حرف می‌زند؟! وزیر اخراجی اقتصاد می‌گوید که اقتصاد ما درب و داغان است، بانک مرکزی می‌گوید تورم مردم را به ستوه آورده، مجلس به خاطر گرانی به دولت تذکر می‌دهد، اما آقای احمدی نژاد و مقام شامخ ولایت مدعی‌اند که وضعیت اقتصادی بسیار عالی است!
- خواننده محترم، در زبان فارسي دري وری مثلي است كه ميگويد: هر كه زورش‏ بيش، حرفش‏ بيش‏!

مثل دیگری هم هست که به «دروغ» و «هویج» اشاره دارد، که چون مودبانه نیست، از ذکر آن معذوریم!

No comments: