Thursday, November 15, 2007

تخریب حسینیه ها؛ پایان همزیستی روحانیون با دراویش؟


تخريب حسينيه دراويش در بروجرد سومين مورد از درگيری نيروهای تندرو وابسته به بسيج با دراويش گنابادی طی ۲۰ ماه گذشته است.



در حمله به حسينيه دراويش گنابادی بروجرد، اعضای بسيج با حمايت يگان های ويژه ضد شورش شرکت داشتند.



نيروهای لباس شخصی بسيج پس از دو روز محاصره طی روزهای ۱۹ و ۲۰ آبان سرانجام با ضرب و شتم که منجر به مجروح شدن بيش از ۵۰ تن از دراويش و دستگيری بيش از ۷۰۰ تن از آنان حسينه دراويش گنابادی در بروجرد را تصرف کرده،آن را به آتش کشيدند.



در ساعت ساعت ۳ و نيم بامداد يک شنبه ۲۰ آبان مهاجمان با استفاده از لودر حسينيه دراويش بروجرد را ويران کردند.



دو ماه قبل از اين نيز مشابه همين درگيری ها در کرج گزارش شد.در آن هنگام نزديک به يک صد تن از نيروهای بسيج کرج طی چند شب متوالی حسينه دراويش گنابادی در کرج را به محاصره در آورده و تهديد کردند که آن را اشغال خواهند کرد.



با اين حال به نظر می رسد به دليل ملاحظات امنيتی و نگرانی های مقام های ارشد حکومتی از بروز درگيری در تهران و کرج اشغال و تخريب حسينيه دراويش گنابادی در کرج به تعويق افتاده است.



اواخر بهمن ۸۴ نيز گروهی از اعضای بسيج در شهر قم پس از چندين روز محاصره حسينه شريعت متعلق به دراويش گنابادی طی درگيری های شديد که منجر به بازداشت ۱۲۰۰ تن از دراويش گنابادی و مجروح شده ده ها تن ديگر شد،اين حسينيه را به اشغال خود در آوردند.



در ساعات بامدادی ۲۴ بهمن حسينيه شريعت قم در حضور يگان های ويژه ضد شورش و نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی با خاک يکسان شد و زمين آن را به پارکينگ تبديل کرد.



دراويش دستگير شده مدت ها در زندان نگهداری شدند و دادگاه برخی از آنانرابه زندان محکوم کرد و حتی پروانه برخی از وکلای مدافع دراويش لغو شد.



به نظر می رسد مجموعه برخوردهای صورت گرفته با دارويش حاکی از آن است که برخورد با دراويش بخشی از برنامه مفصل تر نظام جمهوری اسلامی برای مقابله با آنچه به عنوان«تهديدهای امنيتی داخلی» از آن نام می برند،به شمار می آيد.



شيعه عليه شيعه



روحانيان نزديک به جناح حاکم بر ايران طی ۲ سال اخير بارها صوفی گری را مذمت کرده و آن را مخالفت با اسلام و به ويژه«دشمنی با تشيع» معرفی کرده اند.



دست کم ۳ تن از مراجع حکومتی در قم؛ صافی گلپايانی،مکارم شيرازی و نوری همدانی و هم چنين مصباح يزدی روحانی تندرويی که شاگردان وی اکنون در اغلب نهادهای امنيتی، نظامی،و انتظامی کشور و به ويژه قم صاحب مناصب حساس هستند با صدور نظرات و فتواهايی پشتوانه ايدئولوژيک در برخورد بر دارويش و تصرف و تخريب حسينيه شريعت در ۲۴ بهمن ۸۴،کرج و بروجرد در ماه های اخيرنقش داشته اند.



آیت الله نوری همدانی که از وی به عنوان يکی از مراجع مخالفان سرسخت دراويش و يکی از «آمران حملات دو سال اخير بر دراويش گنابادی، دستگيری و ضرب و شتم آنان» نامبرده می شود،چهارشنبه ۹ آبان در چريان درس خارج فقه خود ضمن حمله به مونا جلال الدين و عطار نيشابوری شاعرانی که صوفيان به آنان ارادت خاصی دارند،با انتقاد از رواج صوفی گری در کشور دراويش را از جمله دشمنان امام شيعه معرفی کرد و گفت «در روايات به نقل از ائمه آمده است که صوفی ها، دشمنان ما هستند»



عيد فطر امسال نيز حجت الاسلام کازرونی نماينده ولی فقيه و امام جمعه کرج در جريان برگزاری نماز عيد فطر گفت«درويشی و مريدبازی خيانت به اسلام است».



مواضع روحانیون نزدیک به اصلاح طلبان



با اين حال شماری معدود از روحانيان نزديک به اصلاح طلبان به برخورد با دراويش و حمله به حسينيه های دراويش اعتراض کرده اند.



مهدی کروبی در نامه ای که خطاب به مراجع تقليد که در دوم اسفند ۸۴ از سوی خبرگزاری ايسنا نيز انتشار يافت ضمن ابراز نگرانی از حمله به حسينيه دراويش نوشت:«اقدام اخير پس از عاشورای حسينی در شهر مقدس قم و درگيری وسيع تعداد زيادی از متصوفه و مضروب و مجروح و محبوس شدن حدود هزار تن از آنان و تخريب مکانی متعلق به ايشان موجب تعجب اين‌ جانب شد که لازم دانستم نکاتی را حضور حضرت‌عالی طرح کنم».



وی در نامه خود با اشاره به اين که« ايرانيان چه پيش از اسلام و چه پس از اسلام همواره حامی رواداری و تساهل دينی و پذيرش عقايد مختلف بوده‌اند» خطاب به مراجع تقليد قم نوشته بود:«مراجع معظم تقليد پيش از تشکيل حکومت اسلامی همواره پناهگاه مردم بوده‌اند، بدون آن‌که از نام و آيين کسی بپرسند. اينک افزون بر ايشان، حکومت متولی حقوق همه‌ی شهروندان جمهوری اسلامی است. تعرض به اين ساختار نفی ولايت قهری و انحصاری حکومت و فقيه جامع‌الشرايط حاکم بر آن و نيز سلب حيثيت و حرمت نهاد مرجعيت است».



کروبی تاکيد کرده بود««آزادی‌خواهی در معنای واقعی خود بهترين راه دينداری است؛ به خصوص اگر آن آزاديخواهان مراجع معظم تقليد باشند».



نامه آقای کروبی اگر چه با حمايت برخی از روحانيان و مدرسان قم مواجه شد ولی از سوی مراجع تقليد و به ويژه مراجعی که با ابراز نظر خود زمينه حمله به حسينيه های دراويش را فراهم آوردند پاسخی در پی نداشت.



«رسانه های دولتی عليه دراويش»



برخی رسانه به جريان های تندرو در ايران نيز از دو سال قبل تاکنون مطالبی را در خصوص فعاليت های دراويش گنابادی انتشار می دهند.



روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود،۲۵ بهمن ۸۴ يک روز پس از تخريب حسينيه شريعت قم نوشت«بالاخره غائله صوفيگری با درايت، هوشياری جوانان غيرتمند قمی و با ‏دورانديشی مسئولان استان به پايان رسيد.‏آنچه که دوشنبه شب در قم رخ داد و با واکنش نيروهای متعهد و وفادار به انقلاب اسلامی مواجه ‏شد در واقع مقابله با فرقه صوفيه نبود بلکه پرده برداشتن از توطئه ای سازمان يافته بود که در ‏شرايط حساس کنونی کشور و شرايط پيش آمده برای جهان اسلام، به وقوع پيوست».



روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله ۱۷ مهر ۸۶ نگرانی خود را از آن چه اين روزنامه«پياده نظام دشمن» نام داده،ابراز داشت.



اين روزنامه نوشت«مدتی است متدينين کرج از يک محفل درويشی که وابسته به يکی از فرقه های منحرف صوفيه است به مسئولين شکايت می برند و حتی فرياد خود را در قالب اعلام خطر از طريق بعضی رسانه ها نيز به گوش مسئولين رسانده اند ولی هيچ اقدامی صورت نگرفته و آن محفل انحرافی باجسارت بيشتری به کار خود ادامه می دهد».



روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود خطاب به رهبران جمهوری اسلامی نوشته بود«ما امروز قدرتمند هستيم ملت هوشيار و استوار است و نظام جمهوری اسلامی دارای اقتدار است ولی هيچيک از اين واقعيت ها نمی توانند مجوزی برای کوچک شمردن دشمن باشند».



اين روزنامه حسينيه های دراويش را محافل مشکوک ناميده و هشدار داده بود که«گردانندگان محافل مشکوک با استفاده از فرصت به دست آمده از ميان جوانان سربازگيری می کنند».



مسيح مهاجری، مدير مسئول اين روزنامه،که از نزديکان رهبر جمهوری اسلامی نيز به شمار می رود، دوم آبان در گفت وگويی با خبرگزاری دانشجويان ايران،

ايسنا، گفت: «صوفی‌گرايی يکی از موارد خرافی گرايی است که اتفاقا سابقه طولانی در آن دارد. صوفی گری از مصاديق غلو است».



مسيح مهاجری هم چنين ادعا کرد که«امام همواره هشدار می‌دادند که کسی بدون استاد و مربی صالح وارد عرصه عرفان نشود چرا که ممکن است به مسير ديگری بلغزد».



برخورد دولتی



«شورای تامين» که رياست آن را در هر استانی با استاندار بر عهده داردو نهادی است که اقدامات امنيتی در هر استان به تصويب آن رسيده و اجرا می شود نيز نقش قابل توجهی در برخورد با دراويش دارد.



در جريان حمله به حسينيه شريعت قم آن گونه که سايت های دراويش گنابادی اعلام کرده اند شورای تامين اين استان نقش قابل توجهی را داشته است.در مصوبه فوق العاده ای که شورای تامين استان قم در شامگاه ۲۴ بهمن ۸۴ ساعتی پيش از حمله به حسينيه شريعت به تصويب رساند «امور انتظامی قم تاپايان درگيری با دراويش به بسيج سپاه قم تحت نظارت وزارت اطلاعات سپرده شد» و اين تصميم در حالی اتخاذ شد که مهاجمان به حسينيه شريعت خود اعضای بسيج قم بودند.



شورای تامين قم در عين حال تخريب کامل حسينيه شريعت را تحت عنوان تنظيف تصويب کرده و آورده بود:«مقرر گرديد شهرداری قم قبل از طلوع آفتاب نسبت به پاکسازی و تنظيف خيابان ها اقدام نمايند».



يک روز پس از تخريب حسينيه شريعت قم،معاون سياسی امنيتی استاندار قم به خبرگزاری ايلنا گفت«با تخريب حسينيه شريعت به حکم کميسيون ماده ‏صد شهرداری و دستگيری ۱۲۰۰ نفر از دراويش، در حال حاضر امنيت و آرامش کامل در قم برقرار ‏است».



احمد حاجی زاده در عين حال با اشاره به درگيری پيش آمده بين دراويش گنابادی با نيروهای لباس شخصی قم و نيروی ‏انتظامی،گفته بود«اين افراد با فراخوانی که داده بودند بحث ملکی را به يک مسئله سياسی و امنيتی ‏تبديل کردند».



وی تصويب تخريب اين حسينيه در شورای تامين استان را تائيد کرد و گفت: «کميسيون ماده صد شهرداری حکم تخريب حسينيه شريعت را داشت که ‏اکنون با اين حکم حسينيه تخريب شده و ۱۲۰۰ نفر از دراويش دستگير شده اند در بين ‏دستگيرشدگان ۱۵۰ زن هم حضور داشتند که در همان دقايق اوليه آزاد شدند.»



اگر چه در دو مورد ديگر يعنی حمله به حسينيه داراويش کرج و حسينيه دراويش در بروجرد بهانه اوليه که«مشکل حقوقی ملک وقف شده حسينيه شريعت قم» ذکر می شد، وجود نداشت اما در هر دوی اين موارد نيروهای بسيجی مدعی«توهين به امام جماعت» يکی از مساجد نزديک به حسينيه شده اند.



دستور پايان همزيستی



در ۲ دی ۸۵ رييس جمهوری اسلامی طی دستوری به شورای فرهنگ عمومی از اين شورا خواست تا به منظور جلوگيری از آن چه وی«بروز و ظهور افراد،تشکل ها و انجمن های انحرافی در پوشش مسائل عرفانی و معنوی» ناميده بود،تدابيری اتخاذ کند.



روزنامه کيهان که خبر صدور چنين دستوری را انتشار داد،خود گزارش کرد که موضوع مقابله با تشکل ها عرفانی و معنوی که اين روزنامه آنان را«انحرافی» ناميده بود قبل از اين در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح و برای مقابله با آن تصميم گيری شده است.



اين روزنامه و مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی که با حکم رهبر جمهوری اسلامی سياست های کلان کشور در امور فرهنگی و اجتماعی را تعيين می کند تاکنون جزئيات اين تصميم را منتشر نکرده اند اما تداوم برخورد با دراويش حاکی از آن است که بخشی از اين تصميمات به دراويش مربوط می شود.



سرکوب دراويش گنابادی در حالی ادامه دارد که دراويش گنابادی بر«شيعه» بودن خود تاکيد دارند و در هر سه حمله بسيجيان و نيروهای دولتی به«حسينيه» های دراويش صورت گرفته است.



دراويش و روحانيان دست کم از دوره صفويه تاکنون در ايران حضوری مسالمت آميز در کنار يکديگر را پشت سرگذاشته اند.با اين حال به نظر می رسد که عمر اين همزيستی به خواست روحانيان تندرو رو به پايان است و دوران جديدی از سرکوب دراويش در ايران آغاز شده است.

No comments: