Wednesday, March 19, 2008

چارشنبه سوري


نسل هاي ما چارشنبه سوري را انتظار مي کشيدند تا به بهانه آن صداي ترقه کوچکي را در محله پخش کنند. بچه ‏ها، نوجوانان و جوانان امروز ايران چارشنبه سوري را فرصتي مي دانند براي ماجراجويي، ترساندن اهل محل، ‏خطر کردن و برانگيختن خشم مأموران پليس. ‏ نرخ جمعيت جوان کشور که دوست دارند چارشنبه سوري را اين گونه برگزار کنند به اندازه اي بالا رفته است که ‏تغيير و تحول در رفتار جوانان از چارشنبه سوري يک رويداد قابل بحث ساخته است. درجه توجه و اعتناي دولت ‏به حقوق و نيازهاي طبيعي جمعيت جوان کشور با نرخ افزايش اين جمعيت رابطه معکوس دارد. نمي شود ‏دگرگوني در چهره چارشنبه سوري را که يک مراسم آييني و ملي بود پر از لطافت به چهره اي که پر از خشونت ‏و ترس شده است آسان گرفت و از آن آسان گذشت. قرار نبود اجراي يک مراسم ملي شيشه هاي خانه مردم را ‏بشکند، سالخوردگان را بيمار کند، مادران را بترساند و جايي براي ديگر آيين هاي شادي بخش در مراسم چارشنبه ‏سوري باقي نگذارد. ‏ آيا روند تحولات تاريخي در 30 سال اخير چنان بوده که رفتار افراطي و واکنشي از سوي جوانان را پاسخگوي ‏برخورد افراطي حکومت با جوانان ساخته است؟ شگفت انگيز نيست اگر در فضايي که در آن فرصت ها براي ‏تخليه انرژي مثبت جواني بسي تنگ شده است، چهره لطيف آييني چارشنبه سوري به چهره اي خطرناک و مزاحم ‏تحول يافته باشد. چارشنبه سوري نه تنها بچه ها و جوان ها و رهگذران را با خطر مواجه مي سازد که حکومت ‏هم از آن احساس خطر مي کند تا جايي که روزها پيش از چارشنبه سوري به بسيج مأموران براي کنترل آن مي ‏پردازد. ‏ تبديل اين آيين لطيف سنتي و ملي به يک حرکت واکنشي و خشن پيامي را انتشار مي دهد. کساني که بايد پيام را ‏دريافت کنند از آن عاجز مانده اند. اما به اندازه کافي دلايل و مدارک در دست است که حقوق و نيازهاي طبيعي ‏نوجوانان و جوانان را ارج نمي نهند. براي اوقات فراغت آنها به گونه اي که آينده ساز باشد کاري نمي کنند. ‏دختران را از فرصت هاي ورزشي محروم نگاه داشته اند. محروميت اقتصادي چنان است که دست کم سه ميليون ‏و نيم کودک و نوجوان ايراني در سال تحصيلي جاري در مقطع دبستان و راهنمايي نام نويسي نکرده اند. نهادهاي ‏دولتي پاسخگوي اين پرسش نيستند که اين کودکان و نوجوانان ترک تحصيل کرده در کجا زندگي مي کنند و جذب ‏کدام يک از کارهاي سياه براي سير کردن شکم خود و خانواده شده اند. شگفت انگيز نيست اگر در نتيجه بي ‏اعتنايي دولت به انرژي مثبت نوجوانان و جوانان آنها يک شب در سال را تبديل کنند به فرصتي براي فرياد ‏کشيدن. فريادي که به صورت ظاهر فرياد شادماني است. اما انگيزه فرياد اعتراض است و تن دادن به بازي انتقام ‏جويانه با مأموران و لذت بردن از آن خشم و استيصال که در چهره مأموران موج مي زند.‏ اين رفتار واکنشي و اعتراضي که به بهانه برگزاري يک آيين ملي صورت مي پذيرد در سال هاي اول انقلاب ‏پاسخي بود به آن دسته از روحانيون که مي خواستند بساط چارشنبه سوري و نوروز و سيزده به در را در هم ‏بريزند. اما اينک که هجوم و حمله به جمعيت جوان کشور به صورت هاي گوناگون افزايش يافته است برگزاري ‏ماجراجويانه چارشنبه سوري از سوي نوجوانان وجوانان ايراني هشداري است به مديران کشور که: ‏ ما هستيم.

No comments: