Sunday, November 16, 2008

!!اصلي‌ترين تهديدها ‏عليه جمهوري اسلامي كدام است؟

رهبران جمهوري اسلامي از چه مي‌ترسند؟ با ادبيات نهادهاي امنيتي جمهوري اسلامي، اصلي‌ترين تهديدها ‏عليه جمهوري اسلامي كدام است؟ رهبران ايران معمولا با ادبياتي فضاي پيرامون خود را توصيف مي‌كنند كه ‏انگار خود را مستقر و با ثبات نمي‌دانند. آنها مدام از تهديد، توطئه، دشمني و براندازي سخن مي‌گويند و ‏نهادهاي امنيتي، پليسي و قضائي هم پيگيرانه به سركوب مشغولند. مشخص است كه رهبران ايران احساس ‏آرامش نمي‌كنند. فارغ از اينكه منشا اين حس ناامني موجود در رهبران ايران را واقع‌بيني سياسي يا فوبياي ‏رواني آنها بدانيم به عنوان يك كنشگر يا تحليل‌گر سياسي ضروري است بفهميم آنها از چه مي‌ترسند.‏ قرارگاه ثارالله يكي از قرارگاه‌هاي عملياتي سپاه پاسداران است. وظيفه اين قرارگاه، مديريت امنيت پايتخت و ‏كنترل شهر تهران است. مي‌توان گفت فرمانده اين قرارگاه، فرماندار نظامي تهران است. در ساختار سپاه اين ‏قرارگاه اهميتي ويژه داشته و مهمترين واحد امنيتي درون سپاه شناخته مي‌شود. معمولا فرمانده اين قرارگاه ‏يكي از سه مقام ارشد سپاه است. در بخش اعظم دوره خاتمي، سردار جعفري فرمانده فعلي سپاه كه در آن ‏زمان فرمانده نيروي زميني سپاه بود با حفظ سمت، فرماندهي اين قرارگاه را هم برعهده داشت. در همين ‏زمان بود كه او در نامه‌اي به رهبري و روساي سه قوه، تحصن نمايندگان مجلس ششم را مقدمه كودتا خوانده ‏و درخواست مجوز برخورد رسمي قرارگاه ثارالله با نمايندگان شده بود. ‏‏ در سال 84 پس از انتقال سردار جعفري به دفتر فرماندهي كل قوا، سردار زاهدي كه جايگزين او در ‏فرماندهي نيروي زميني شده بود باز هم با حفظ سمت، فرماندهي قرارگاه ثارالله را برعهده گرفت. در سال 86 ‏با انتصاب سردار جعفري به فرماندهي سپاه مي‌شد حدس زد كه اهميت اين قرارگاه افزايش خواهد يافت. چند ‏ماه پيش سردار حجازي قائم‌مقام فرمانده سپاه، باز هم با حفظ سمت به عنوان فرمانده قرارگاه ثارالله منصوب ‏شد. نتيجه اين انتصابات روشن است فرمانده پيشين قرارگاه اكنون فرمانده كل سپاه شده و فرمانده فعلي ‏قرارگاه هم قائم مقام فرمانده كل سپاه است. اكنون قرارگاه ثارالله در نوك پيكان سپاه قرار گرفته و ماموريتهاي ‏اين قرارگاه اصلي‌ترين ماموريتهاي سپاه شده است. چون ماموريت اصلي اين قرارگاه، مديريت امنيت شهري ‏است از ارتقا جايگاه آن مي‌توان نتيجه گرفت كه واهمه رهبران ايران از آنچه درون شهرها مي‌گذرد افزايش ‏يافته است. اما شواهد ديگري هم وجود دارد.‏ خبرگزاري فارس كه متعلق به سپاه است يك ماه قبل به نقل از سردار حجازي خبر داد كه رزمايش عاشقان ‏ولايت، به فرماندهي قرارگاه ثارالله از صبح جمعه 19 مهر در استان تهران آغاز خواهد شد. او اين رزمايش ‏را در راستاي "ارتقاي آمادگي يگان‌ها و تداوم تمرينات نيروها براي مقابله با حوادث طبيعي و غيرمترقبه و ‏بکارگيري نيروهاي مردمي و نظامي در اجراي برنامه‌هاي امدادي و افزايش توانمنديهاي دفاعي و نيز ‏برخورد هوشمندانه با هرگونه تهديد عليه شهروندان تهراني در تهران، کرج، اسلامشهر، شهرري، رباط کريم ‏و ورامين" خواند. مشخص نيست چگونه يك رزمايش مي‌تواند هم در امداد و نجات بلاياي طبيعي به كار آيد، ‏هم توانمنديهاي دفاعي قواي مسلح را افزايش دهد و هم تهديد (كدام تهديد؟) عليه شهروندان را خنثي كند.‏ چند روز بعد خبر كوتاهي بدين مضمون از سوي روابط عمومي سپاه در رسانه‌ها منتشر شد:‏"رزمايش ‏عاشقان ولايت، با شرکت بخشي از نيروهاي سازمان رزم قرارگاه ثارالله، نيروهاي سازماني سپاه‌هاي ‏محمدرسول الله و سيدالشهدا، گردان هاي بسيجي عاشورا و الزهرا و همچنين سازمانها و دستگاه‌هاي مسوول ‏در امر امداد و نجات استان تهران با هماهنگي کامل انجام شد. اين رزمايش که بمدت دو روز در شهرهاي ‏تهران، کرج، اسلامشهر، رباط کريم، شهرري و ورامين برگزار گرديد دقت و سرعت عمل نيروهاي عملياتي ‏در برخورد موفق با حوادث غيرمترقبه و نيز هوشمندي و آمادگي قاطعانه آنان با هرگونه تهديد و توطئه ‏دشمنان، در سطحي بود که هيچگونه نگراني براي شهروندان عزيز تهراني در شرايط بروز حادثه باقي ‏نخواهد گذارد".‏ لشكر محمد رسول‌الله و لشكر سيدالشهدا متشكل از نيروهاي كادر و وظيفه سپاه بوده و گردانهاي عاشورا و ‏الزهرا شامل نيروهاي داوطب مرد و زني هستند كه در قالب بسيج ادارات، دانشگاهها، مدارس، ورزشكاران ‏و... سازماندهي شده‌اند. به نظر مي‌رسد هدف از اين رزمايش ايجاد هماهنگي ميان نيروهاي داوطلب و كادر ‏نظامي براي انجام عملياتهاي درون شهري بوده است. ‏به فاصله يك ماه پس از رزمايش قرارگاه ثارالله، اينك نيروي انتظامي بزرگترين رزمايش درون شهري خود ‏با تمركز بر شهر تهران را برگزار مي‌كند. فرمانده نيروي انتظامي هدف از رزمايش "امنيت و آرامش" را ‏تمرين عمليات‌هاي احتمالي در آينده دانسته و با اشاره به اين كه تا پايان سال جاري رزمايش‌هاي ديگري در ‏مناطق مختلف كشور اجرا خواهد شد هدف از آن را عمليات‌هاي احتمالي پليس در رابطه با تروريسم، پدافند ‏غيرعامل، همچنين مقابله با بحران‌هاي اجتماعي و حوادث طبيعي اعلام كرده است. جالب اينكه باز هم مقابله ‏با حوادث طبيعي پوششي براي پنهان كردن هدف واقعي رزمايشي مديريت سركوب شهري شده است.‏ پدافند غيرعامل نوعي سازماندهي نظامي اما بدون استفاده از جنگ‌افزار براي حفاظت از نقاط كليدي در مقابل ‏حملات غافلگيرانه به ويژه حملات هوائي و موشكي است. معولا استتار، فريب در مكان‌يابي و لايه‌بندي ‏حفاظت نقاط حساس از اوصل اصلي اين نوع پدافند است. پس از حمله آمريكا به افغانستان و ايجاد نگراني از ‏حمله‌اي مشابه به ايران، كميته دائمي پدافند غيرعامل تشكيل و سازماني به همين نام فعال شد. نكته جالب اينكه ‏هفته گذشته داوود احمدي‌نژاد برادر رئيس‌جمهور كه سابقه معاونت قرارگاه ثارالله را دارد به عنوان دبير ‏كميته دائمي پدافند غيرعامل كشور منصوب شد. در سال 86 بر اساس بند ر تبصره 20 قانون بودجه كشور ‏مبلغ 2874 ميليارد ريال و در سال 87 1700 ميليارد ريال در اختيار اين كميته قرار گرفت كه غير از 5 ‏درصد اعتبارات در اختيار استانداران است كه بايد صرف اين فعاليت شود. ‏به گفته معاون عمليات فرماندهي انتظامي تهران بزرگ، در روز اول رزمايش يعني دوشنبه 20‌آبان، چهار ‏هزار خودرو در بزرگراه آزادگان و نيروهاي پليس به 55 گروه تفكيك و در ميادين اصلي شهر مستقر شده‌اند. ‏اين رزمايش شش روز به طول خواهد انجاميد كه سه روز اول بيشتر جنبه نمادين و تبليغاتي داشته و سه روز ‏آخر يعني پنجشنبه، ‌جمعه و شنبه بخش عملياتي رزمايش خواهند بود. نيروهاي پياده پليس از روز پنج‌شنبه در ‏شهر مستقر شده و در روز جمعه در مقرهاي يدكي مستقر خواهند شد. براي هر واحد انتظامي موجود، سه ‏مقر يدكي در مساجد، مدارس و ادارات دولتي در نظر گرفته شده است. هواناجا پشتيباني هوايي رزمايش را ‏برعهده داشته و اقدامات هلي‌برد با مشاركت نيروهاي چترباز در 12 نقطه تهران انجام خواهد شد. ‏در روز آخر يعني شنبه، ستاد فرماندهي پليس ماموريت‌هاي فرضي را اعلام خواهد كرد و ماموران اين ‏سناريوهاي پيش‌بيني شده را اجرا خواهند كرد. اين سناريوها تا آن روز محرمانه بوده و در همان روز اعلام ‏خواهند شد. فرماندهي اين رزمايش با قرارگاه امام رضا و شش قرارگاه تحت پوشش آن بوده و 30 هزار ‏پليس به همراه پليس‌ياران با بيش از چهار هزار دستگاه خودرو و موتورسيكلت در اين رزمايش شركت دارند. ‏انتقال نيرو بين شهرها و پايتخت از اهداف اصلي اين رزمايش است. نيروهاي پليس استانهاي مازندران و ‏اصفهان نيز در اين رزمايش مشاركت دارند. از ساكنان تهران خواسته شده در روز پنج شنبه در معابر اصلي ‏شهر با خودروي شخصي تردد نكنند.‏ اينها در حالي است كه اخباري در خصوص تغيير ساختار مديريت امنيت كشور هم شنيده مي‌شود. گفته ‏مي‌شود كارگروه مشتركي ميان دولت و نيروهاي مسلح با مسئوليت دبير شوراي عالي امنيت ملي تشكيل شده ‏كه احتمالا بالاتر از شوراي امنيت كشور به رياست وزير كشور و پائين‌تر از شوراي عالي امنيت ملي به ‏رياست احمدي‌نژاد قرار خواهد گرفت. شايد ايجاد اين شورا نوعي دور زدن شوراي عالي امنيت ملي باشد كه ‏فردي نظير حسن روحاني در آن عضويت دارد. همچنين در حالي كه در همه استانها شوراي تامين استان با ‏مسئوليت معاون سياسي و امنيتي استاندار وظيفه ايجاد هماهنگيهاي امنيتي را برعهده دارد در استان تهران ‏شوراي جديدي با نام شوراي تامين امنيت تشكيل شده كه مشخص نيست چه تفاوتي با شوراي تامين استان ‏دارد.‏ در "شهر" چه خبر است كه در عرض يك ماه هر دو بازوي سركوب امنيتي نظام، بزرگترين عملياتهاي ‏آزمايشي خود را برگزار مي‌كنند؟ چرا قرارگاه ثارالله به محور فرماندهي سپاه بدل شده؟ نبايد فراموش كرد كه ‏يكي از تبعات اجراي طرح امنيت اجتماعي در دو سال گذشته استقرار دائم نيروهاي مسلح به سلاح گرم يگان ‏ويژه پليس در نقاط اصلي شهرها بوده است. نيروي انتظامي در سالهاي اخير در تمام نواحي انتظامي مديريت ‏جديدي با عنوان پليس امنيت ايجاد كرده كه فرمانده آن پس از فرمانده كل ناحيه بر ديگر فرماندهان پليس ‏‏(راهنمائي و رانندگي، آگاهي، اماكن عمومي، مفاسد اجتماعي و... ) ارشديت دارد. پليس امنيت تهران كه در ‏ميدان سپاه (عشرت‌آباد) مستقر است از مديريت امنيت مسابقات فوتبال گرفته تا برخورد با جنبش زنان را در ‏آن واحد برعهده دارد.‏ به نظر مي‌رسد تحليل و تلقي رهبران ايران از تهديدها تغيير كرده و ثقل تهديدها از بيرون به درون منتقل شده ‏است. اگر روزي نگران تهاجم مستقيم از زمين و دريا بودند اينك نگران شورشهاي شهري و حمايت هوائي از ‏آن هستند. شورشهايي كه مي‌تواند بر دوش ونداليزم (اوباشيگري) يا جنبشهاي با قدرت بسيج‌كنندگي سوار شده ‏و آشوب بيافريند. شورشهائي كه منشا روشنفكري نداشته و بيش از آنكه حامل مطالبات طبقه متوسط باشند ‏بيانگر خواستهاي حاشيه‌نشينان شهرها و فرودستان خواهند بود. بي‌ترديد بخشي از اين نگراني ناشي از الگوي ‏تهاجمي است كه آمريكا در حمله به افغانستان و عراق تعقيب كرد. در هر دو مورد تهاجم ابتدا با موشك‌پراني ‏و حملات هوائي آغاز و با دامن زدن به شورشهاي مردمي و سوار شدن يك اپوزيسيون از پيش معرفي شده بر ‏موج شورشها گسترش يافت. در افغانستان حمله در همين مرحله به پيروزي رسيد اما در عراق تهاجم زميني ‏هم به عنوان تيرخلاص به كار گرفته شد. ‏مي‌توان اين تلقي را غلط دانست و مانند بسياري از تحليل‌گران احتمال بروز چنين شرايطي را براي حكومت ‏ايران بعيد دانست. اما شواهد فوق و بسياري از فعاليتها و تصميمهاي به ظاهر كم اهميتي كه در بدنه حكومت ‏گرفته مي‌شود نشان مي‌دهد فعلا اين تحليل بر ذهن رهبران ايران حاكم است. اگر خود را به جاي رهبري ‏ايران فرض كرده و با اين نگاه به حكومت و كشور بنگريم آنگاه مي‌توان فلسفه بسياري از اقدامات را دريافت. ‏مثلا در چنين جايگاهي و با چنان تحليلي مي‌توان درك كرد كه چرا بايد از دولت سراپاسپاهي احمدي‌نژاد ‏حمايت كرد و پوپوليسم و توده‌گرائي او را به توسعه‌گرائي ميانه‌روها ترجيح داد. دولتي كه با نيمه نظامي-‏امنيتي خود طبقه متوسط شهري را سركوب مي‌كند و با نيمه پوپوليست خود به فرودستان و حاشيه‌نشينان ‏آبستن آشوب رشوه مي‌دهد. آنها احساس مي‌كنند آنكه در مقدم نيروهاي خارجي، گوسفند قرباني خواهد كرد نه ‏طبقه متوسط كه فرودستان و حاشيه‌نشينان خواهند بود.‏؟؟؟؟؟؟؟

No comments: