البته همه چیز همان جور نمی ماند که قبلا بود، گاهی اوقات ممکن است بدتر هم شود. البته گاهی هم تصادفا اوضاع بهتر می شود. قبلا دانشجوها برای شنیدن سخنرانی علیه مسوولان به دانشگاه می رفتند و توسط گروههای فشار زخمی می شوند، حالا فقرا برای شنیدن سخنرانی مسوولان به ورزشگاه می روند و به دلیل فشار زخمی می شوند. گازولوژی انقلابی سردار صفوی گفت: « می توان با قدرت نفت و گاز زورگویان را سرجای خودشان نشاند." به این ترتیب نفت و گاز به جای ایمان و اعتقاد نشسته از همین رو راههای زیر برای استفاده از نفت و گاز برای نشاندن زورگویان بر سر جای شان پیشنهاد می شود زورگویان آمریکایی: برای سرجانشاندن زورگویان آمریکایی بهترین راه این است که گاز مان را به روس ها بدهیم، در این حالت آمریکایی ها عصبانی می شوند و علیه ما اقدام می کنند، ما هم مردم تهران را جمع می کنیم و روی پرچم آمریکا نفت می ریزیم و آن را با استفاده از "قدرت نفت" آتش می زنیم و آنها را سرجای شان می نشانیم. زورگویان اروپایی: اروپایی ها از ما می خواهند غنی سازی را متوقف کنیم. به همین دلیل اول گاز را می دهیم به روس ها، اگر روس ها اروپایی ها را سرجای شان نشاندند که نشاندند، اگر ننشاندند نفت را در ازای روسری می دهیم به سوئیسی ها، اگر سوئیسی ها اروپایی ها را سرجای شان نشاندند که هیچ، وگرنه ترمز قطار هسته ای را بر می کنیم و آنقدر با استفاده از " قدرت گاز" گاز می دهیم که اروپایی ها از ترس سرعت قطار ما سرجای شان می نشینند و بعد خودمان فرمان را می کنیم و بی دنده عقب می زنیم به کوه و پیروز می شویم. زورگویان مطبوعاتی: برای سرجانشاندن زورگویان مطبوعاتی با استفاده از قدرت نفت مطبوعات شان را آتش می زنیم، و کارکنان شان را با استفاده از قدرت گاز وزیر اطلاعات گاز می گیریم تا مثل عیسی سحرخیز سرجایش بنشیند. توضیحاتی چند نوشتم که می خواهم مدتی را با چراغ خاموش سیاست بروم و نامه هایی چند آمد و سوء تفاهماتی چندین ایجاد شد در حالی که مقصودم مقالات جدی سیاسی بود. اگرچه ای کاش می شد هیچ وقت ننویسم. دوم این که: در ماجرای انتخابات مجلس هشتم، گلایه من از تحریم کنندگان انتخابات نیست، در ناصیه برخی از آنان عشقی به بهتر شدن شرایط ایران می بینم و در بسیاری دیگر دانایی و کیاست رفتار و منش سیاسی را نمی یابم، آنان نه اثری بر مردم داشتند و نه اثری در افکار عمومی، گلایه من از کسانی است که معتقد بودند باید برای پیروزی در انتخابات تلاش کرد و نکردند. مثالی که زدم روشن است، اگر مردم تهران را فقط به همان اندازه مرحله اول به پای صندوق ها کشانده بودیم، مرحله دوم انتخابات را اصلاح طلبان کاملا برده بودند. سوم این که: از حالا تا شش ماه دیگر که انتخابات ریاست جمهوری دهم جدی می شود و از سوی دیگر انتخابات آمریکا هم برگزار می شود، باید فکر کرد، رسانه ساخت، سیستم ارتباطی برای رای جمع کردن ایجاد کرد.
Friday, May 2, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment