Sunday, July 27, 2008

!!وسوسه حمله به ايران، قبل از انتخابات

ما اين روزها داريم روي سوزن راه مي رويم. اميدوار نشسته ايم. اميدواريم که آمريکا به ايران حمله نکند. دلايل خوبي ‏وجود دارد که گمان کنيم چنين اتفاقي نمي افتد. در جاي ديگري من دربراه احمقانه بودن چنين اقدامي صحبت کرده ام. چيني و بوش، بدون شک، دلايل خودشان را دارند و هنوز دلشان مي خواهند حمله کنند. آنها ناو هاي هواپيمابر و ‏موشک هايشان را به آنجا برده اند. آنها دائما ايران را تحريک مي کنند تا عکس العمل نشان بدهد و همچنان تهديد هاي ‏نظامي شان ادامه دارد. چرا از اين که افتضاحي بزرگ تر از عراق اتفاق بيافتد همه ما در تعجبيم؟ بسياري از ‏خوانندگان شايد مهربان تر از اين باشند که درک کنند در ذهن اين مردان چه مي گذرد. درک کردن افراد ضد اجتماع ‏کار دشواري است. با اين حال ما بايد سعي خودمان را بکنيم. کسي چه مي داند؟ شايد بخشي از جنگ طلبي بوش و چيني، ريشه مذهبي داشته باشد. آيا رها کردن درندگان کار ‏خداپسندانه اي است؟ آيا تهديد و حمله و کشتار و منفجر کردن، کار خدا پسندانه اي است؟ عراق اسلامي يا افغانستان ‏اسلامي بايد همان عاقبت شهر هاي سدوم و عموره را پيدا کند. حالا که اين دو کشور ويران شده است، نوبت ايران ‏اسلامي است. بعلاوه، حالا که عراق و افغانستان تسليم نشدند بايد شانسشان را در جاي ديگري آزمايش کنند. آنها مسلما بدنبال به ‏ساحل رساندن دولت متزلزل خود هستند. آنها ديده اند که وقوع جنگ، توجه ها را چگونه از سياست هاي داخلي و ‏خارجي فاجعه آميزشان، منحرف مي کند. وقوع جنگ جديد، آراي عمومي را به سوي رئيس جمهور و معاونش که در ‏حال سقوط است، بر مي گرداند. کنگره ترسوي ما هم در طول جنگ، همکاري خواهد کرد. جنگ قدرت قوه مجريه را ‏زياد مي کند. اما حمايت ساختار قدرت از بوش و چيني، بستگي به اقتصاد دارد. ارکستر ضد ايران، همه توانايي ها و نيروي ‏محرکه لازم را دارد. آمريکا با همه ابزار جنگي و نيروي زميني و دريايي و هوايي و دلتا و نيروهاي ويژه اش، در ‏حال حاضر عراق و قسمت زيادي از خاورميانه را اشغال کرده است. حمله تهديد آميز از بوش و چيني بزرگ تر است. آمريکا درگير جنگي است که چند همدست، چندين دولت از آن حمايت ‏مي کنند. الگارشي آمريکا منابع انرژي منطقه را پوشانده است. اين دزدي با عظمت بغير از اينکه ميل به قدرت را ‏برطرف مي کند، طمع آمريکا را هم فرو مي نشاند. منحوس نشان دادن ايران، حقه اي است که ديگر قديمي شده است. نتيجه اش مشابه نتيجه اي است که چند دهه پيش در ‏مورد شوروي گرفتيم: ذهن هاي قفل شده را باز مي کند. بودجه نظامي را افزايش مي دهد. مخارج نظامي باعث مي ‏شود که مردم در داخل کشور کمتر خرج کنند. حمله به ايران ديگ را در حال جوشيدن نگه مي دارد. جنگ نادرست دربرابر ترور را جاودانه مي کند. جنگ بيشتر، ‏دشمنان بيشتري را بوجود مي آوردو بهانه اي مي شود براي از بين بردن آزادي هاي مدني. سياستمداران ناشي و بعضي ‏از افراد با بالارفتن ميزان ترس در مردم، پيشرفت مي کنند. با يک حمله ديگر هالي برتون و بلک واترز، قرارداد ‏هاي تجاري بيشتري امضا مي کنند. سياست خارجي متکي بر قدرت اقتضا مي کند که رقيب را از ميان برداريم. ارتش عراق با وجود مقاومت شديدي نشان ‏داد، از بين رفته است و ايران تنها کشور باقي مانده در خاورميانه است. آغاز جنگ با ايران ساختار نظامي اسرائيل را ‏تقويت مي کند و خنثي کردن ايران، باعث ساکت کردن آن فلسطيني هاي مزاحم هم مي شود. اما اين نکته را هم در نظر داشته باشيد، اين نا اميد کننده است که حمله به ايران فقط درد را بطور موقت کاهش مي ‏دهد. جنگ تسکين دهنده است اما به خشونت دامن مي زند. حمله به ايران عواقب سختي هم دارد، چه در منطقه و چه ‏در داخل آمريکا. کشور به دو نيمه مي شود. دشمنان و يا "تروريست" ها همه جا پخش مي شوند و ممکن است حکومت ‏نظامي بشود. مسلما اتاق فکر ها قبلا حکومت نظامي را امتحان کرده اندو آن را با همه جزئياتش مي دانند. اين نقشه همان جا روي ‏قفسه است. حکومت نظامي ممکن است انتخابات ماه نوامبر را به تعويق بياندازد. آيا گمان مي کنيد که جنگ طلبان ‏واشنگتن نشسته اند بيرونشان بياندازند؟ آيا اين امکان وجود دارد که قدرت به دست کسي که دوستشان نيست بيافتد؟ حالا اگر انتخابات برگزار شود و ما در باتلاق ايران گرفتار شويم، مک کين که به عنوان فرمانده کل قواي شجاع خود ‏را شناسانده است، احتمال برنده شدنش در انتخابات‏ را بالا مي برد. اما اگر اوباما برنده شود، تمام سال هايي که در ‏کاخ سفيد خواهد گذراند، صرف تميز کردن خرابکاري ديگران خواهد شد. اگر جنگ ايران قبل از انتخابات يا گرفتن ‏پست رياست جمهوري اتفاق بيافتد، تمام حامياني که ممکن است اوباما و کنگره اي که توسط دموکرات ها اداره مي ‏شود، داشته باشند، از مسير خود منحرف مي شوند. اين نکته را هم در نظر داشته باشيد: ممکن است روزي در اواخر تابستان، چيني و مردان بوش به اوباما پيشنهادي ‏بدهند: "تو به وکلايت بگو اتهامي را در جنگ با عراق متوجه ما نکنند تا ما هم بمب ديگري بياندازيم..." منبع: ميدل ايست آنلاين 23 ژوئيه. ؟؟؟؟؟؟

No comments: