Wednesday, February 27, 2008

شوی تلویزیونی ایرانی



جمعه شب گذشته در اخبار ساعت21 شبكه يك، گوينده محترم در حالي كه لحني حماسي به خود داده بود، در ‏ليد خبرها اعلام كرد كه محمد البرادعي دبير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش خود، برنامه ‏هسته‌اي ايران را كاملا صلح آميز و بدون هر گونه انحرافي دانست و با مختومه اعلام كردن آن، خواستار ‏بازگشت پرونده صلح آميز هسته‌اي جمهوري اسلامي از شوراي امنيت سازمان ملل به آژانس شد.‏ نيازي به نبوغ نداشت تا آدمي بفهمد كه خبر فوق نمي‌تواند دقيق باشد، بنابراين وقتي كه جمعي از دوستان ‏حاضر، نظر مرا در باره آن پرسيدند، گفتم ترديدي ندارم كه برادعي چنين گزارشي نداده است.‏ يكي از حاضران گفت: دارند نقل قول مستقيم مي‌كنند، مگر مي‌شود كه در نقل خبر هم دروغ بگويند؟ خوشبختانه در اين روزگار، اينترنت براي فيصله دادن به اين نوع اختلاف‌ها معجزه مي‌كند. آنلاين شديم و ‏اخبار را مرور كرديم.‏ تيتر رسانه‌هاي خارجي نشان مي‌داد كه آقاي برادعي طبق معمول گزارش خود را دو پهلو تنظيم كرده است، ‏اما از آنجا كه گوينده تلويزيون و همينطور آقاي وعيدي تاكيد كرده بودند كه رسانه‌هاي خارجي در اقدامي ‏هماهنگ، گزارش دبير كل آژانس را بايكوت كرده‌اند، تيتر آن رسانه‌ها مورد اعتراض يكي از حاضران قرار ‏گرفت. به ناچار به خبرگزاري‌هاي داخلي مراجعه كرديم بخصوص به خبرگزاري فارس كه متن گزارش را ‏ترجمه كرده بود.‏ گزارش كاملا دو پهلو و تقريبا به زيان ايران بود، اما مساله مهم اين بود كه در هيچ جاي گزارش اشاره‌اي به ‏مختومه شدن پرونده هسته‌اي ايران، احراز صلح آميز بودن قطعي آن و لزوم بازگشت پرونده از شوراي ‏امنيت به آژانس نشده بود.‏ يكي از حاضران گفت: مگه ميشه؟ يعني چيزهاي كاملا جعلي را به گزارش برادعي نسبت دادند؟ ظاهرا در روزگار دولت نهم همه چيز شدني است و از جمله تغيير دادن فكت‌ها!‏ من آموخته‌ام كه فكت‌ها مقدس‌اند و بايد حريم آنان را در گيومه نگاه داشت بدون ذره‌اي تغيير، اما ظاهرا دنيا ‏عوض شده است.‏ در طول عمر روزنامه‌نگاري خود به ياد دارم كه بسياري اوقات از سوي برخي از مديران و گردانندگان ‏نشريات در فكت‌ها دست برده شده و متاسفاه آب از آب هم تكان نخوره است! يك روز يكي از مديران ‏مطبوعات اصرار داشت كه جمله‌اي از ماركس را كه در متن يك مقاله نقل قول شده بود، عوض كند و هر چه ‏گفته شد كه اين كار نمي‌شود، او گفت كه اتفاقا خيلي هم خوب مي‌شود! نقل قول ماركس را تغيير داد و هيچ ‏اتفاقي هم نيفتاد.‏ يك روز يكي از بچه‌ها به من كه سخت معترض دست بردن در فكت‌ها بودم گفت: زياد سخت نگير! در همه ‏جاي دنيا از اين كارها مي‌كنند. مگر گزارش‌هايي كه نشريات اروپايي و آمريكايي منتشر مي‌كنند عين واقعيت ‏است؟ آنها هم تحريف مي‌كنند! توضيح دادم كه آنها هم ممكن است گزارشي را طبق ميل خود تنظيم و واقعيتي ‏را بر مبناي گرايش‌هاي خود تفسير كنند، اما در فكت‌ها دست نمي‌برند و اگر هم ببرند قابل پيگيري است و ‏مهمتر از آن اعتبار خود را به سرعت از دست مي‌دهند.‏ به هر حال، من در اين باره خاطرات بسيار جالبي دارم كه بعضا آنها را در برخي از سخنراني‌ها و مقالاتم ‏نقل كرده‌ام.‏ هر آدم عاقلي مي‌داند كه اگر در هر نوع ارتباط انساني فكت‌ها تحريف و دگرگون شود، امكان تفاهم بين ‏آدميزادگان از بين خواهد رفت و سنگ روي سنگ بند نخواهد شد.‏ خوشبختانه جامعه رسانه‌اي بين‌المللي حساسيت خود را نسبت به ارائه دقيق فكت‌ها حفظ كرده است، اما در ‏بسياري از محافل رسانه‌اي بخصوص رسانه‌هاي حكومتي در ايران، متاسفانه نه فقط فكت‌ها تقدس خود را از ‏دست داده‌اند، بلكه به بي‌اعتبارترين موجودات تبديل شده‌اند.‏ همين مساله، جامعه ما را در وجه تفاهمي به كلي از هم گسيخته است و در واقع نمي‌توان در فضاي كنوني ‏ايران، فكت را از غير فكت تشخيص داد.‏ ورود رسمي دولت و رسانه دولتي به عرصه تحريف آشكار فكت‌ها اما از هز جهت فاجعه بار تر است.‏ البته از آغاز نيز دولت‌هاي ايران به ارائه دقيق فكت‌ها اعتنايي نداشته‌اند، اما همواره ملاحظاتي را در اين باره ‏رعايت مي‌كرده‌اند.‏ دولت نهم اما در اين مورد ظاهرا هيچ ملاحظه‌اي ندارد و براي دستبابي به اهداف يك روزه، حاضر است ‏براي مثال به گزارش آقاي برادعي چيزي را نسبت دهد كه در آن نمي‌توان يافت.‏ اين مساله يك فاجعه تمام عيار است و بدون شك دولت ايران را با بحران كامل اعتبار و اعتماد روبرو خواهد ‏كرد.‏ اگر نمايندگان اروپا و آمريكا، چيزهاي نسبت داده شده به گزارش آقاي برادعي از سوي دولتمردان ايران را ‏جلو وي بگذارند و به او بگويند: وقتي كه مقام‌هاي جمهوري اسلامي يك گزارش علني و رسمي را تا بدين پايه ‏متفاوت جلوه مي‌دهند، چطور مي‌توان نسبت به اظهارات آنها در باره برنامه هسته‌اي شان اعتماد كرد، او چه ‏پاسخي خواهد داشت؟ همين موضوع در باره ساير مسائل نيز مي‌تواند مصداق داشته باشد.‏ براي نمونه، از اين پس چگونه مي‌توان حداقلي از اعتبار براي گزارش‌هاي دولتي در باره نرخ بيكاري، ‏تورم، فقر، فساد و ساير ناهنجاري‌هاي اجتماعي و يا ادعاهاي مربوط به پيشرفت‌هاي علمي و غيره، قائل شد؟ وقتي كه يك دولت، گزارشي علني و رسمي را كاملا متفاوت از اصل آن معرفي مي‌كند، چگونه ممكن است ‏در باره مسائلي كه از انظار عمومي دور است، به فكت ها وفادار بماند؟ به هر حال، شايد گاهي اوقات ممكن باشد كه گنجشكي را رنگ كرد و به جاي قناري فروخت، كاري كه شايد ‏خيلي از دولت‌هاي دنيا انجام دهند، اما واقعا ممكن نيست كه خري را رنگ كرد و به جاي قناري فروخت، ‏كاري كه گويا براي دولت نهم شدني است!

No comments: