جمعه شب گذشته در اخبار ساعت21 شبكه يك، گوينده محترم در حالي كه لحني حماسي به خود داده بود، در ليد خبرها اعلام كرد كه محمد البرادعي دبير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در گزارش خود، برنامه هستهاي ايران را كاملا صلح آميز و بدون هر گونه انحرافي دانست و با مختومه اعلام كردن آن، خواستار بازگشت پرونده صلح آميز هستهاي جمهوري اسلامي از شوراي امنيت سازمان ملل به آژانس شد. نيازي به نبوغ نداشت تا آدمي بفهمد كه خبر فوق نميتواند دقيق باشد، بنابراين وقتي كه جمعي از دوستان حاضر، نظر مرا در باره آن پرسيدند، گفتم ترديدي ندارم كه برادعي چنين گزارشي نداده است. يكي از حاضران گفت: دارند نقل قول مستقيم ميكنند، مگر ميشود كه در نقل خبر هم دروغ بگويند؟ خوشبختانه در اين روزگار، اينترنت براي فيصله دادن به اين نوع اختلافها معجزه ميكند. آنلاين شديم و اخبار را مرور كرديم. تيتر رسانههاي خارجي نشان ميداد كه آقاي برادعي طبق معمول گزارش خود را دو پهلو تنظيم كرده است، اما از آنجا كه گوينده تلويزيون و همينطور آقاي وعيدي تاكيد كرده بودند كه رسانههاي خارجي در اقدامي هماهنگ، گزارش دبير كل آژانس را بايكوت كردهاند، تيتر آن رسانهها مورد اعتراض يكي از حاضران قرار گرفت. به ناچار به خبرگزاريهاي داخلي مراجعه كرديم بخصوص به خبرگزاري فارس كه متن گزارش را ترجمه كرده بود. گزارش كاملا دو پهلو و تقريبا به زيان ايران بود، اما مساله مهم اين بود كه در هيچ جاي گزارش اشارهاي به مختومه شدن پرونده هستهاي ايران، احراز صلح آميز بودن قطعي آن و لزوم بازگشت پرونده از شوراي امنيت به آژانس نشده بود. يكي از حاضران گفت: مگه ميشه؟ يعني چيزهاي كاملا جعلي را به گزارش برادعي نسبت دادند؟ ظاهرا در روزگار دولت نهم همه چيز شدني است و از جمله تغيير دادن فكتها! من آموختهام كه فكتها مقدساند و بايد حريم آنان را در گيومه نگاه داشت بدون ذرهاي تغيير، اما ظاهرا دنيا عوض شده است. در طول عمر روزنامهنگاري خود به ياد دارم كه بسياري اوقات از سوي برخي از مديران و گردانندگان نشريات در فكتها دست برده شده و متاسفاه آب از آب هم تكان نخوره است! يك روز يكي از مديران مطبوعات اصرار داشت كه جملهاي از ماركس را كه در متن يك مقاله نقل قول شده بود، عوض كند و هر چه گفته شد كه اين كار نميشود، او گفت كه اتفاقا خيلي هم خوب ميشود! نقل قول ماركس را تغيير داد و هيچ اتفاقي هم نيفتاد. يك روز يكي از بچهها به من كه سخت معترض دست بردن در فكتها بودم گفت: زياد سخت نگير! در همه جاي دنيا از اين كارها ميكنند. مگر گزارشهايي كه نشريات اروپايي و آمريكايي منتشر ميكنند عين واقعيت است؟ آنها هم تحريف ميكنند! توضيح دادم كه آنها هم ممكن است گزارشي را طبق ميل خود تنظيم و واقعيتي را بر مبناي گرايشهاي خود تفسير كنند، اما در فكتها دست نميبرند و اگر هم ببرند قابل پيگيري است و مهمتر از آن اعتبار خود را به سرعت از دست ميدهند. به هر حال، من در اين باره خاطرات بسيار جالبي دارم كه بعضا آنها را در برخي از سخنرانيها و مقالاتم نقل كردهام. هر آدم عاقلي ميداند كه اگر در هر نوع ارتباط انساني فكتها تحريف و دگرگون شود، امكان تفاهم بين آدميزادگان از بين خواهد رفت و سنگ روي سنگ بند نخواهد شد. خوشبختانه جامعه رسانهاي بينالمللي حساسيت خود را نسبت به ارائه دقيق فكتها حفظ كرده است، اما در بسياري از محافل رسانهاي بخصوص رسانههاي حكومتي در ايران، متاسفانه نه فقط فكتها تقدس خود را از دست دادهاند، بلكه به بياعتبارترين موجودات تبديل شدهاند. همين مساله، جامعه ما را در وجه تفاهمي به كلي از هم گسيخته است و در واقع نميتوان در فضاي كنوني ايران، فكت را از غير فكت تشخيص داد. ورود رسمي دولت و رسانه دولتي به عرصه تحريف آشكار فكتها اما از هز جهت فاجعه بار تر است. البته از آغاز نيز دولتهاي ايران به ارائه دقيق فكتها اعتنايي نداشتهاند، اما همواره ملاحظاتي را در اين باره رعايت ميكردهاند. دولت نهم اما در اين مورد ظاهرا هيچ ملاحظهاي ندارد و براي دستبابي به اهداف يك روزه، حاضر است براي مثال به گزارش آقاي برادعي چيزي را نسبت دهد كه در آن نميتوان يافت. اين مساله يك فاجعه تمام عيار است و بدون شك دولت ايران را با بحران كامل اعتبار و اعتماد روبرو خواهد كرد. اگر نمايندگان اروپا و آمريكا، چيزهاي نسبت داده شده به گزارش آقاي برادعي از سوي دولتمردان ايران را جلو وي بگذارند و به او بگويند: وقتي كه مقامهاي جمهوري اسلامي يك گزارش علني و رسمي را تا بدين پايه متفاوت جلوه ميدهند، چطور ميتوان نسبت به اظهارات آنها در باره برنامه هستهاي شان اعتماد كرد، او چه پاسخي خواهد داشت؟ همين موضوع در باره ساير مسائل نيز ميتواند مصداق داشته باشد. براي نمونه، از اين پس چگونه ميتوان حداقلي از اعتبار براي گزارشهاي دولتي در باره نرخ بيكاري، تورم، فقر، فساد و ساير ناهنجاريهاي اجتماعي و يا ادعاهاي مربوط به پيشرفتهاي علمي و غيره، قائل شد؟ وقتي كه يك دولت، گزارشي علني و رسمي را كاملا متفاوت از اصل آن معرفي ميكند، چگونه ممكن است در باره مسائلي كه از انظار عمومي دور است، به فكت ها وفادار بماند؟ به هر حال، شايد گاهي اوقات ممكن باشد كه گنجشكي را رنگ كرد و به جاي قناري فروخت، كاري كه شايد خيلي از دولتهاي دنيا انجام دهند، اما واقعا ممكن نيست كه خري را رنگ كرد و به جاي قناري فروخت، كاري كه گويا براي دولت نهم شدني است!
Wednesday, February 27, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment