Monday, February 4, 2008

راه نیویورک از قاهره می گذرد


دست به هیچ چیز نزنید، بگذارید همین طور ادامه پیدا کند، داستان دارد به جاهای خوبی می رسد . متکی ‏امروز تاکید کرد، خیلی هم انگار قصد داشت که حتما معلوم بشود که تاکید دارد که « ایران ‏بزودی با آمریکا مذاکره می کند.» جمعه بیام بپرسم، شنبه بیام برقصم من نمی دانم چرا این خبر خوش فضایی را که امروز خبرگزاری فارس اعلام کرده « خبر خوش ‏هوا فضا فردا اعلام می شود.» مسوولان کشور می دانند، یا هنوز درحال تولید خبرش هستند و ‏خودشان هم نمی دانند این خبر چیست؟ البته بعید است که خبری را بدانند ولی امروز اعلام نکنند ‏و فردا اعلام کنند، مرض که ندارند! حتما اگر خبری به این خوشی و خوبی هست که ملت عزیز ‏ایران با شنیدنش یادشان می رود که یک ماه گاز و برق نداشتیم و راهها بسته بود و دهها نفر در ‏اثر گازگرفتگی و سرما از بین رفتند، چرا زودتر این خبر را نمی دهند؟ الآن کلی از مردم ‏مشکلات مالی دارند، همین خبر را که بشنوند کلی از مشکلات شان حل می شود، چرا اینقدر بی ‏رحمانه دل این مردم را می سوزانند. البته ممکن است دادن خبر خوش فضایی از نظر علمی فقط ‏در روز دوشنبه ممکن باشد، ما که متخصص هوا فضا نیستیم، شاید ما اشتباه می کنیم. البته حافظه ‏مردم هم کمی اشکال دارد، قرار بود یک سال قبل خبر خوش فضایی داده شود. به نظرتان قرار ‏است فیل جدیدی به هوا فضا پرتاب شود؟ ‏ تروریست تحصیل کرده و دموکرات بی سوادیک خبر بامزه منتشر شد. گفته شده است که مافیای ایتالیا دیگر مثل سابق دست یک مشت لات بی ‏سواد سیسیلی نیست، بلکه توسط گروهی لات تحصیل کرده اداره می شود. البته این موضوع ‏بسیار مهمی است، چون اصولا مافیا یکی از خصوصیاتش که خیلی برای جهانیان مفید است، این ‏است که باید تحصیلکرده باشند، مثلا مردم جهان دوست دارند که وقتی کسی از آنها باج و حق ‏حساب می گیرد حداقل حالا که زور می گوید، یک دکترای حسابداری داشته باشد. یا مثلا اگر یک ‏عضو مافیا ترور فیزیکی می کند، حداقل قبل از ترور کردن مدرک دکترای فیزیک هسته ای را ‏نشان بدهد، یا اگر کاباره اداره می کند، لااقل یک فوق لیسانس هنرهای دراماتیک داشته باشد. البته ‏در شرایط کنونی فقط مافیا نیست که تحصیل کرده است. نفر دوم همین القاعده پزشک است، در ‏کشور خودمان هم خدا را شکر بسیاری از برادران و خواهران فاشیست مان دکترای راهسازی و ‏فوق لیسانس مدیریت دارند، وگرنه دل مان را به چی خوش می کردیم؟ البته در اروپا و آمریکا هم ‏همینطور است، بسیاری از مخالفان دموکراسی تحصیلات دانشگاهی دارند، در عوض آدمی مثل ‏بوش مروج دموکراسی در جهان است، و آدمی مثل سارکوزی چهره اول فرانسه ای است که ‏سارتر و ولتر و مونتسکیو چهره های تاریخی اش هستند. بالاخره هرچیزی که عوض دارد، گله ‏ندارد. ‏ انتخابات با نشاطاز سه چهار طرف قضیه ایراد دارد. ‏ از طرف اول پورمحمدی وزیر کشور که خودش می داند که اصولا در انتخابات سلیقه های ‏عمومی که هیچ، سلیقه نیروهای وفادار به نظام هم که هیچ، سلیقه اصلاح طلبان هم که هیچ، حتی ‏سلیقه مجلس موجود هم رعایت نشده و نمی شود، گفت: « برگزاری با نشاط انتخابات نیازمند ‏حضور نمایندگان همه سلیقه هاست.» پس در کمال سرور و شادمانی نتیجه می گیریم که وزیر ‏کشور تصمیم جدی دارد که هر کاری بکند، جز برگزاری انتخابات با نشاط.‏ از طرف دوم اصلاح طلبان هم که خودشان می دانند که حتی اگر افراد رد صلاحیت شده همگی ‏تائید صلاحیت شوند، باز هم انتخابات رقابتی و آزاد نیست، با این وجود خانم محترمی مثل زهرا ‏شجاعی گفته است: « اصلاح طلبان تنها در انتخابات رقابتی، آزاد و سالم شرکت می کنند.» خب، ‏خانم محترم! این چه حرفی است، بگو در انتخابات شرکت نمی کنیم.‏ از طرف سوم: خانم عبادی و دوستان، اعلام کرده اند که اگر انتخابات کاملا آزاد نباشد، یعنی ‏شورای نگهبان کنار نرود، همه حق انتخاب نداشته باشند، انتخابات با نظارت بین المللی برگزار ‏نشود و چند چیز دیگر، در انتخابات شرکت نمی کنند. من نمی فهمم چرا شرطی که می دانند نمی ‏شود، می گذارند؟ ‏ نتیجه گیری اخلاقی: هم کسی که انتخابات برگزار می کند، هم کسی که در انتخابات در هر حال ‏شرکت می کند، هم کسی که در هر حال در انتخابات شرکت نمی کند، اجماعا دروغ می گوئیم، ‏اصولا هیچ مشکلی هم نیست.‏ عرق فروشی کیهاناین طنز امروز کیهان را بخوانید.‏ ‏« گفت: جرج بوش در يك سخنراني گفته است «در دوران جواني شديداً معتاد به الكل بودم ولي ‏بعدها ترك كردم»! گفتم: حتما بعد از ترك الكل به هروئين معتاد شده است. گفت: مگر وحشي گري و خونريزي و قتل عام مردم و غارتگري محرومان و... از اعتياد به الكل ‏و هروئين و بنگ و حشيش و كراك و شيشه بهتر است؟! گفتم: يارو در آمريكا وارد يك مشروب فروشي شد و چند تا بطري عرق كوفت كرد. بعد به ‏گارسون گفت؛ ترياك داري؟ و يك نخود ترياك هم كشيد و بعد پرسيد هروئين؟ كوكائين؟ و... همه ‏را مصرف كرد و بعد گفت يك چاي كمرنگ؟ گارسون با تعجب پرسيد چرا كمرنگ؟! و يارو ‏گفت؛ آخه چاي پررنگ واسه قلب ضرر داره!»‏ توضیح اول: اصولا کسی چند بطری عرق نمی خورد، اگر چند بطری عرق بخورد احتمالا قبل ‏از اینکه بتواند حرف بزند می میرد.‏ توضیح دوم: اصولا در هیچ مشروب فروشی در هیچ جای دنیا تریاک و هروئین نمی فروشند.‏ توضیح سوم: نویسنده کیهان به دلیل عدم آشنایی با مصرف « عرق» واحد مصرف مشروبات ‏الکلی را نمی داند و طبعا متوجه نیست که هیچ وقت یک آدم نمی تواند چند بطری عرق بخورد. ‏مثل این است که آدم برای رفع تشنگی پنج سطل آب بخورد، اما همین نویسنده به دلیل آشنایی دقیق ‏با تریاک می داند که واحد مصرف تریاک « نخود» است و مواظب است که زیاده روی نشود.‏ توضیح چهارم: احتمالا کسی که چند بطری « عرق» می خورد، برای اینکه نشئه بشود نباید «یک ‏نخود» تریاک بکشد، بلکه احتمالا باید دو کیلو هم تریاک بکشد.‏ توضیح پنجم: اصولا در مشروب فروشی کسی گارسون را صدا نمی زند، بلکه در رستوران این ‏کار را می کند.‏ سووال: فکر می کنید کسی که در مورد موضوع ساده ای مثل مشروب فروشی در آمریکا این همه ‏دچار توهم است، در مورد مردم آمریکا و دولت آمریکا، یا اصولا هر جایی بیرون تهران چطور ‏فکر می کند؟ و حتی یک کلمه هم بد نگفتگاهی فکر می کنم چقدر خوب است که آدم کاری کند که وقتی می رود همه از زیبایی ها و خوبی ‏ها و یادگارهای ماندگارش حرف بزنند، البته که کار سختی است. از دیروز اینترنت پر بود از ‏قشنگ ترین یادگارها از احمد بورقانی، مثل صدها دسته گل که به نشانه وجود آدمی که همه ‏وجودش پر از نیکی بود، فضا را پر کند. حتی سایت تابناک هم درگذشت بورقانی را تسلیت گفت ‏و یکی از آثار وجودی او را « روزنامه های زنجیره ای» دانست. مغز که قاط بزند همین می ‏شود. شد حکایت طرفداران حکومت پهلوی سابق که چنان تحت تاثیر انقلاب قرار گرفته بودند که ‏شعار می دادند« زنده باد شاه خائن با سپاس از اینکه این تارنما را به دوستان خود معرفی میکنید : حسین رستمی »

No comments: