Saturday, January 5, 2008

به اين نداها بايد پاسخ داد


آيت الله سيد علی خامنه ای، ولی فقيه جمهوری اسلامی ايران، گفت تهران ممکن است روزی با ايالات متحده روابط ديپلماتيک برقرار کند، اما حالا وقت مناسبی برای اين کار نيست، چون منفعتی برای ايران در بر ندارد. امروز (پنجشنبه) رسانه های دولتی جمهوری اسلامی سخنان خامنه ای را که در برابر دانشجويان دانشگاه های يزد ايراد شد انعکاس دادند. خامنه ای گفت «قطع رابطه با آمريكا از سياستهای اساسی ماست، البته ما هيچ گاه نگفتهايم اين رابطه تا ابد قطع خواهد بود.» وی گفت برقراری روابط در حال حاضر به «ضرر» ايران است. ولی فقيه جمهوری اسلامی همچنين گفت جمهوری اسلامی برنامه اتمی اش را متوقف نخواهد کرد. خامنه ای در همه امور دولتی ايران حرف آخر را می زند. روابط ايران و آمريکا پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و بدنبال ماجرای گروگانگيری اعضای سفارت آمريکا در تهران قطع شد. دو کشور اکنون بر سر برنامه بحث انگيز اتمی جمهوری اسلامی و اين موضوع که کدام طرف مسئول خشونت در عراق است با يکديگر اختلاف دارند انگار قرار است خبرهاي خوش از سوي آمريکا، توسط خانم ها بيان شوند. هم چنان که چند سال پيش آلبرايت براي کاهش تشنجات بين دو دولت، در يک موضع گيري رسمي، از ايران به خاطر کودتاي 28 مرداد عذر خواهي کرد، اين بار نوبت به ديگر خانم وزير خارجه رسيده است که با لحني آشتي جويانه، تلاش کند تا موجبات نزديکي دو کشور را فراهم کند. کاندوليزا رايس در آخرين مصاحبه مطبوعاتي خود در سال 2007 به صراحت اعلام کرد، در صورت حتي توقف دو ماهه غني سازي اورانيم، حاضر است با همتاي ايراني خود در هر زمان، هر مکان و بر سر هر موضوعي به گفتگو بنشيند. به اين گفته مي توان موضع گيري ساترفيلد و رايان کراکر را بر سر نقش ايران در ايجاد آرامش در عراق افزود. در پي همه اينها مقاله روزنامه وال استريت، در مورد احتمال آغاز گفتگو بين دو دولت، حتي بدون هيچ پيش شرط، تائيد مجددي بر اظهار نظرهاي بالا است. شواهد فوق حداقل مي تواند علائم آغاز تغييرات در رويکرد آمريکا نسبت به ايران باشد يا در حقيقت نشانه ديگري از تفوق بيشتر هواداران ديپلماسي در عرصه تصميم گيري هاي دولت آمريکا محسوب شود. اما اين ريش گرو گذاشتن ها وقتي موثر است که جوابي درخور را از سوي طرف مقابل بشنود، در غير اين صورت بار ديگر شاهد از دست رفتن فرصتي خواهيم بود. در طي همين مدت وزارت خارجه روسيه بعد از تحويل اولين محموله سوخت هسته اي به ايران بر لزوم گردن گذاشتن ايران به درخواست شوراي امنيت تاکيد ورزيد. بوش بلافاصله بعد از انتشار خبر تحويل سوخت به ايران، به استقبال آن رفت و نتيجه گرفت که ايران نيازي به غني سازي ندارد. سپس، وزير خارجه روسيه، نقطه اتکا ايران در شوراي امنيت، به همراه وزير خارجه انگلستان، در موضعي مشابه با جرج بوش لزوم تبعيت ايران از قطع نامه شوراي امنيت را يادآور شدند. اين نکات روي ديگر سکه است. به اين معني که عدم توجه کافي به اين شرايط جديد و پيدايش غروري کاذب، مي تواند ايران را در موقعييتي خطيرتر قرار دهد. سخنان آقازاده در مورد محل مصرف محصولات نطنز و آگهي مناقصه 19 نيروگاه هسته اي جديد نتوانست پاسخگوي گفته هاي بوش، رايس و هم چنين درخواست وزارت امور خارجه روسيه شود. به عبارت ديگر، حتي اگر کلام بروجردي در باره زمان راه اندازي تاسيسات اتمي وطني مورد قبول ناظران بين المللي واقع شود، عدم پذيرش تعليق کوتاه مدت دو ماهه از سوي متکي نمي تواند با استقبال چنداني از سوي آگاهان بي طرف قرار بگيرد. اين شايد همان چيزي باشد که گروهي که منافع خود را در درگيري هاي نظامي جستجو مي کنند، در به در به دنبال آن هستند. گفته هاي هفته گذشته شولتي در مورد احتمال ادامه برنامه مخفيانه ايران عليرغم گزارش ناي، مصاحبه مشاور جرج بوش و معاون مشاور امنيت ملي آمريکا در صداي آمريکا و مواضع برخي ديگر از تندروان داخل آمريکا، نشانگر هواداري گروهي از سياست هاي تندتر، حتي تا مرحله درگيري نظامي، در مقابل ايران است. مراد آن است که اين گروه منتظر شکست سياست هاي طرفداران ديپلماسي هستند، تا کام شيرين نشده صلح دوستان جهان را تلخ تر کنند. از آن جايي که آه نه چندان گرم ما تردامنان، نمي تواند در اراده آهنين سياست سازان کشورمان اثر بگذارد، بايد سخن خود را با جامعه مدني مطرح کنيم. به نظر مي آيد بر ماست، به همان ترتيب که، به درستي، رفتارهاي جنگ طلبان جهان را بر نمي تابيم، از هر آن چه که کوچکترين کمکي به رفع ابرهاي تيره عداوت و دشمني کند، دفاع کنيم. هر چند هم اکنون نيز تشکل هايي از جامعه مدني که به شکلي مستقيم مواضع خود را در رابطه با مسئله فعاليت هاي اتمي کشور اعلام کرده اند، نظير کميته ملي صلح، مادران صلح و يا تهيه کنندگان نامه 333 نفره، مورد آتش تهيه جناح توپخانه و يارانش قرار گرفته اند و يا قرار خواهند گرفت، ولي چاره ديگري جز همين اعلام مواضع به صورت مدني براي ما باقي نمانده است. ممکن است سوال شود که اهميت اعلام موضع در چيست؟ اگر تصور کنيم که اين طرز برخورد کوچکترين اثري بر مسئولين کشور نخواهد داشت، ولي مي توانيم فکر کنيم جامعه جهاني در مي يابد جامعه مدني حاضر نيست ساير حقوق خود را در راه دستيابي به حق مسلم تجهيز با فن آوري هاي هسته اي قرباني کند. مي توان به امثال رايس فهماند که جامعه مدني ما نيز، چون او، دشمنان ابدي ندارد. در دوراني که هانس بليکس هم نگران فعاليت هاي اتمي ايران است، از جان بولتون و دوستانش چه انتظاري بايد داشت؟ اين ما هستيم که مي توانيم با واکنش هاي صحيح و به موقع خود، در راه خاموشي صداي طبل جنگ طلبان بکوشيم. با تقويت نواهايي که دوري از جنگ را در دستور کار قرار داده، اميدوار باشيم هم صدايي آواز خوش آشتي جويي طنين انداز جهان باشد. صد بار زهر ياس مرا مي کشت گر پادزهر من نشدي اميد با سپاس از اینکه این تارنما را انتخاب کردید به امید آزادی ایرانمان و سربلندی ایرانیان حسین رستمی.

No comments: