Wednesday, January 23, 2008

آقاي كروبي از اسب افتاديد، از اصل نيفتيد


‏"بيشترين تضمين‌كننده امنيت و رفع تهديدها، ‏اعتمادسازي است كه با مشاركت مردمي محقق ‏مي‌شود." اين بخشي از اظهارات آقاي کروبي است ‏كه در تاريخ 28 فروردين 1382 در خبرگزاري ‏فارس درج شد.‏ ‏ آقاي كروبي! شما ذخيره انقلاب هستيد مثل همه ‏ذخاير ديگر و سروي هستيد براي اصلاحات، در ‏اين شكي نيست. خودتان در كتاب فرمايشي "سرو ‏اصلاحات" خود را چنين خوانده‌ايد. اما نمي‌دانم ‏گفتارها و رفتارهاي شما پس از پياده شدن از ‏‏"اسب" قدرت چرا با آن گفتار همخواني دارد. ‏نگارنده معتقدم بدون شك شما از دلسوزان و افراد ‏اصلاح‌طلب داخل حاكميت هستيد، اما نمي‌دانم چرا ‏وقتي در اين كشور اصلاح‌طلبان به نقد اصلاح‌طلبان ‏مي‌نشينند، نه راه نقد بلكه نفي را در پيش مي‌‌گيرندو ‏رفتارها چنان مي‌شود كه همه‌چيز را به نفع نيروهاي ‏مخالف اصلاح‌طلب تمام مي‌كند. ‏ آقاي كروبي! شما دو سه سالي بيشتر نيست كه از ‏اين دولت! فاصله گرفته ايد و هنوز كسي سر آن ‏ندارد كه شما را از اصل هم افتاده بداند اما... من ‏نمي‌خواهم زيره به كرمان ببرم، شما استادتريد. اما ‏مي‌دانيد كه امام علي (ع) حدود 25 سال از خلافت ‏دور ماند. در اين 25 سال همه نوع همكاري و ‏رابطه مشاوره‌اي هم با سه خليفه داشت. در جنگ‌ها ‏هم به آنان كمك و مشاوره مي‌داد اما هيچگاه كمك او ‏به خلفا و نقد او از شيعيان به تضعيف موضع‌ ‏شيعيان در برابر نيروهاي مخالف تشيع منجر نشد؛ ‏چون امام علي درايت داشت. او مي دانست چگونه ‏نقد كند كه آب به آسياب دشمن نريزد.درايت را در ‏ايران امروز بسياري از سياسيون ندارند. متاسفانه ‏در كشور ما، هرگاه رستم به جنگ سهراب مي‌رود، ‏نتيجه هرچه باشد به نفع كيكاووس تمام مي‌شود. نقد ‏شما از اصلاح‌طلبان چنان است كه به تيتر يك ‏روزنامه كيهان تبديل مي‌شود. ‏ آقاي كروبي! شما خود بارها و بارها از همان لوايح ‏دوگانه خاتمي دفاع كرديد. اگر يادتان باشد شما در ‏گفت‌وگو با خبرگزاري فارس در تاريخ 27 بهمن ‏‏1381 در پاسخ به اين سوال كه لوايح دوگانه به ‏مجمع تشخيص مصلحت خواهد رفت، دقيقا اين جمله ‏را بيان كرديد: "اصلا چنين چيزي نيست، اين لوايح ‏خوب است.... در تلاش هستيم كه اين لوايح به مجمع ‏تشخيص مصلحت نرود." آقاي كروبي، اين سخن ‏شما نيست؟ ‏ شما در گفت‌وگوي اخير خود گفته‌ايد: "اگر اين ‏لوايح تصويب مي‌شد، از بزرگ‌ترين اشتباهات بود." ‏باور كنيد تصميم‌ها گرفته شده است. شما و ‏همفكرانتان گمان مي‌كنيد با اتخاذ چنين مواضعي چند ‏كرسي از مجلس را از آن خود خواهيد كرد؟آن سبو ‏بشكست و اين پيمانه ريخت.‏ ‏ گمان نمي‌كنم مجلسي كه حتي اصلاح‌طلباني از ‏طيف شما در آن اكثريت داشته باشند تكرار شود. اما ‏اين براي من مهم نيست. براي من مهم اين است كه ‏هركسي در هر جايي كه قرار دارد، حركت ‏زيگزاگي او ديگر آنقدر زيگزاگي نباشد كه به ‏مارپيچ بيشتر شباهت پيدا کند. شما خط خودتان را ‏مشخص كنيد. اگر شما را ليدر اصلاحات بدانند و در ‏تاريخ بنويسند كه شما رهبر اصلاحات بوديد، هستيد ‏و خواهيد بود، آيا نقدهاي شما كه در واقع تف سر ‏بالاست، خاتمه خواهد يافت؟ آقاي کروبي! شما در 12 بهمن 81 گفتيد: "وحدت ‏گروه‌هاي دوم خردادي در انتخابات بايد حفظ شود و ‏گروه‌ها براي انتخابات شوراها حتي‌الامكان ليست ‏مشترك ارائه دهند." اكنون آيا خود به آن پايبند ‏هستيد؟ در مقابل حقيقت، حق و حقيقت ديگري بنا ‏كردن چه مفهومي مي‌تواند داشته باشد؟ در مقابل ‏ائتلاف، ائتلاف مردمي... چرا اعتمادسازي را از ‏خودتان شروع نمي‌كنيد؟ شما كه در 28 فروردين ‏‏82 گفته بوديد: "بيشترين تضمين‌كننده امنيت و رفع ‏تهديدها اعتمادسازي است. خب، اعتمادسازي را نه ‏با آلمان، چين، انگليس، ايتاليا، آمريكا و..." همين‌جا ‏در ايران زمين و با كساني كه همه زماني از جمله ‏اطرافيان شما هم محسوب مي‌شده‌اند آغاز كنيد.‏ ‏ شما در همين مصاحبه خود از اين گفته‌ايد كه ‏تحصن نمايندگان در مجلس ششم از تعادل خارج شده ‏بود. بياييد همين تعادل را با صحبت‌هاي شما ‏بسنجيم، هر چند به‌نظرم مشكل جاي ديگري است. ‏شايد شما با انتقاد از طيفي از اصلاح‌طلبان كه اتفاقا ‏من هم اميدي به پيروزي آنها ندارم، قصد داريد خط ‏قرمزها را رعايت كنيد. همان خط قرمزي كه در ‏چهارم تيرماه 82 از آن حرف زده بوديد.‏ آقاي كروبي، دور شدن از اسب قدرت بهتر است. ‏خيالتان راحت‌تر خواهد بود. اما به گمانم شما به ‏دلشوره داشتن‌ها عادت كرده‌ايد. آيا وقتي از وفاق ‏حرف مي‌زنيد، منظورتان وفاق همه با شماست؟ ‏ در غير اين صورت اسامي اعتماد، مردمي، ملي ‏و... تا اين حد در شعارهاي شما تكرار نمي‌شد. ‏اساسا از قديم گفته‌اند پول "قلب" از زماني ايجاد شد ‏كه پول اصلي اختراع شد. اعتماد، مردم، ملي، ‏دموكراسي و... نيز در بستري ايجاد شد كه تكروي ‏و خودي و غير خودي مطرح شد. همه شجاعت را ‏مي‌ستايند اما شجاعت در نقد دوستان، شجاعت ‏نيست. اي كاش شجاعت را زمان قرائت تحقيق و ‏تفحص از صدا و سيما، گزارش پرونده آقاجري، ‏قبول كردن رتبه 35 در انتخابات دوره هفتم مجلس ‏و... قبول مي‌كرديد.‏ وقتي چنين سرنوشتي در انتخابات رياست‌جمهوري ‏هم براي شما به‌وقوع پيوست. يادم آمد كه در 27 ‏آذرماه 1382 گفته بوديد: "حضور بسيج در ‏دانشگاه‌ها نظامي‌گري نيست." آقاي كروبي، بكوشيد ‏ائتلاف مردمي را واقعا در ميان مردم ايجاد كنيد نه ‏در اسم و رسم. سخنان شما به سختي ايجاد شائبه ‏مي‌كند. تلاش كنيد تا براساس آنچه خودتان گفته‌ايد ‏در 16 ارديبهشت 83، از سخنان شما شائبه ايجاد ‏نشود؛ چرا كه اين خانم دولت! اصلا به هيچ شوهري ‏وفا نكرده است. اين عفريته عروس هزار داماد ‏است
با سپاس
حسین رستمی.

No comments: