"بيشترين تضمينكننده امنيت و رفع تهديدها، اعتمادسازي است كه با مشاركت مردمي محقق ميشود." اين بخشي از اظهارات آقاي کروبي است كه در تاريخ 28 فروردين 1382 در خبرگزاري فارس درج شد. آقاي كروبي! شما ذخيره انقلاب هستيد مثل همه ذخاير ديگر و سروي هستيد براي اصلاحات، در اين شكي نيست. خودتان در كتاب فرمايشي "سرو اصلاحات" خود را چنين خواندهايد. اما نميدانم گفتارها و رفتارهاي شما پس از پياده شدن از "اسب" قدرت چرا با آن گفتار همخواني دارد. نگارنده معتقدم بدون شك شما از دلسوزان و افراد اصلاحطلب داخل حاكميت هستيد، اما نميدانم چرا وقتي در اين كشور اصلاحطلبان به نقد اصلاحطلبان مينشينند، نه راه نقد بلكه نفي را در پيش ميگيرندو رفتارها چنان ميشود كه همهچيز را به نفع نيروهاي مخالف اصلاحطلب تمام ميكند. آقاي كروبي! شما دو سه سالي بيشتر نيست كه از اين دولت! فاصله گرفته ايد و هنوز كسي سر آن ندارد كه شما را از اصل هم افتاده بداند اما... من نميخواهم زيره به كرمان ببرم، شما استادتريد. اما ميدانيد كه امام علي (ع) حدود 25 سال از خلافت دور ماند. در اين 25 سال همه نوع همكاري و رابطه مشاورهاي هم با سه خليفه داشت. در جنگها هم به آنان كمك و مشاوره ميداد اما هيچگاه كمك او به خلفا و نقد او از شيعيان به تضعيف موضع شيعيان در برابر نيروهاي مخالف تشيع منجر نشد؛ چون امام علي درايت داشت. او مي دانست چگونه نقد كند كه آب به آسياب دشمن نريزد.درايت را در ايران امروز بسياري از سياسيون ندارند. متاسفانه در كشور ما، هرگاه رستم به جنگ سهراب ميرود، نتيجه هرچه باشد به نفع كيكاووس تمام ميشود. نقد شما از اصلاحطلبان چنان است كه به تيتر يك روزنامه كيهان تبديل ميشود. آقاي كروبي! شما خود بارها و بارها از همان لوايح دوگانه خاتمي دفاع كرديد. اگر يادتان باشد شما در گفتوگو با خبرگزاري فارس در تاريخ 27 بهمن 1381 در پاسخ به اين سوال كه لوايح دوگانه به مجمع تشخيص مصلحت خواهد رفت، دقيقا اين جمله را بيان كرديد: "اصلا چنين چيزي نيست، اين لوايح خوب است.... در تلاش هستيم كه اين لوايح به مجمع تشخيص مصلحت نرود." آقاي كروبي، اين سخن شما نيست؟ شما در گفتوگوي اخير خود گفتهايد: "اگر اين لوايح تصويب ميشد، از بزرگترين اشتباهات بود." باور كنيد تصميمها گرفته شده است. شما و همفكرانتان گمان ميكنيد با اتخاذ چنين مواضعي چند كرسي از مجلس را از آن خود خواهيد كرد؟آن سبو بشكست و اين پيمانه ريخت. گمان نميكنم مجلسي كه حتي اصلاحطلباني از طيف شما در آن اكثريت داشته باشند تكرار شود. اما اين براي من مهم نيست. براي من مهم اين است كه هركسي در هر جايي كه قرار دارد، حركت زيگزاگي او ديگر آنقدر زيگزاگي نباشد كه به مارپيچ بيشتر شباهت پيدا کند. شما خط خودتان را مشخص كنيد. اگر شما را ليدر اصلاحات بدانند و در تاريخ بنويسند كه شما رهبر اصلاحات بوديد، هستيد و خواهيد بود، آيا نقدهاي شما كه در واقع تف سر بالاست، خاتمه خواهد يافت؟ آقاي کروبي! شما در 12 بهمن 81 گفتيد: "وحدت گروههاي دوم خردادي در انتخابات بايد حفظ شود و گروهها براي انتخابات شوراها حتيالامكان ليست مشترك ارائه دهند." اكنون آيا خود به آن پايبند هستيد؟ در مقابل حقيقت، حق و حقيقت ديگري بنا كردن چه مفهومي ميتواند داشته باشد؟ در مقابل ائتلاف، ائتلاف مردمي... چرا اعتمادسازي را از خودتان شروع نميكنيد؟ شما كه در 28 فروردين 82 گفته بوديد: "بيشترين تضمينكننده امنيت و رفع تهديدها اعتمادسازي است. خب، اعتمادسازي را نه با آلمان، چين، انگليس، ايتاليا، آمريكا و..." همينجا در ايران زمين و با كساني كه همه زماني از جمله اطرافيان شما هم محسوب ميشدهاند آغاز كنيد. شما در همين مصاحبه خود از اين گفتهايد كه تحصن نمايندگان در مجلس ششم از تعادل خارج شده بود. بياييد همين تعادل را با صحبتهاي شما بسنجيم، هر چند بهنظرم مشكل جاي ديگري است. شايد شما با انتقاد از طيفي از اصلاحطلبان كه اتفاقا من هم اميدي به پيروزي آنها ندارم، قصد داريد خط قرمزها را رعايت كنيد. همان خط قرمزي كه در چهارم تيرماه 82 از آن حرف زده بوديد. آقاي كروبي، دور شدن از اسب قدرت بهتر است. خيالتان راحتتر خواهد بود. اما به گمانم شما به دلشوره داشتنها عادت كردهايد. آيا وقتي از وفاق حرف ميزنيد، منظورتان وفاق همه با شماست؟ در غير اين صورت اسامي اعتماد، مردمي، ملي و... تا اين حد در شعارهاي شما تكرار نميشد. اساسا از قديم گفتهاند پول "قلب" از زماني ايجاد شد كه پول اصلي اختراع شد. اعتماد، مردم، ملي، دموكراسي و... نيز در بستري ايجاد شد كه تكروي و خودي و غير خودي مطرح شد. همه شجاعت را ميستايند اما شجاعت در نقد دوستان، شجاعت نيست. اي كاش شجاعت را زمان قرائت تحقيق و تفحص از صدا و سيما، گزارش پرونده آقاجري، قبول كردن رتبه 35 در انتخابات دوره هفتم مجلس و... قبول ميكرديد. وقتي چنين سرنوشتي در انتخابات رياستجمهوري هم براي شما بهوقوع پيوست. يادم آمد كه در 27 آذرماه 1382 گفته بوديد: "حضور بسيج در دانشگاهها نظاميگري نيست." آقاي كروبي، بكوشيد ائتلاف مردمي را واقعا در ميان مردم ايجاد كنيد نه در اسم و رسم. سخنان شما به سختي ايجاد شائبه ميكند. تلاش كنيد تا براساس آنچه خودتان گفتهايد در 16 ارديبهشت 83، از سخنان شما شائبه ايجاد نشود؛ چرا كه اين خانم دولت! اصلا به هيچ شوهري وفا نكرده است. اين عفريته عروس هزار داماد است
با سپاس حسین رستمی.
با سپاس حسین رستمی.
No comments:
Post a Comment